رکنا گزارش می دهد
آقای مسئول! آستانه اشرفیه بخشی از ایران است! / سه ماه پس از پایان جنگ 12 روزه همچنان مردم بلاتکلیف و خانه ها ویران + فیلم
سه ماه پس از برخورد موشکها به آستانه اشرفیه، خانوادهها همچنان در خانههایی زندگی میکنند که سقف و دیوارهایشان ترک برداشته و تاکید دارند که هیچ نهادی پاسخگو نیست. پرداختهای محدود دولتی، تنها بخشی از خسارتها را پوشش میدهد و بسیاری از ساکنان در شرایط بحرانی و غیرقابل سکونت ماندهاند. تجربه یک شهروند آسیبدیده نشان میدهد که بیتوجهی و سردرگمی اداری، زندگی روزمره مردم این منطقه را فلج کرده است.

یکی از آسیبدیدگان جنگ 12 روزه در منطقه آستانه اشرفیه در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا میگوید: «مشکل اصلی ما این است که هیچ یک از مشکلات رفع نشده و هیچ نهادی پاسخگو نیست. عملاً تمرکز فقط روی تهران است. خود من تهران هستم، ولی پدر و مادرم در آستانه اشرفیه زندگی میکنند. روز حادثه، دقیقاً ۲۰ دقیقه قبل از اصابت موشک از کنار خانه ای که مقصد اصلی موشک باران بود عبور کرده بودم.»
وقتی از او درباره فاصله منزلشان با محل اصابت موشک پرسیدیم، پاسخ داد: «اگر فاصله هوایی را حساب کنیم، خانه ما در کوچه تعاون تقریباً ۱۰۰ متر با محل اصابت موشک فاصله دارد.»
خسارتها و سردرگمی اداری
وی ادامه میدهد: «روز اول، افرادی از بنیاد مسکن به منطقه آمدند و بازدید کردند، اما تقریباً هیچ خانهای را از داخل بررسی نکردند. منزل ما را به عنوان «الف» تخریبی اعلام کردند، اما درجهبندی «الف» هم متفاوت است؛ ممکن است «الف ۱» به معنای تخریب کامل و غیرقابل سکونت باشد و «الف ۲» به معنای نیاز به مقاومسازی.»
او توضیح میدهد که پرونده ابتدا در بنیاد مسکن بوده، سپس بر اساس برآوردها به مرکز (احتمالاً در تهران یا رشت) ارسال شده و بعد از آن، طبق دستورات تنفیذی رئیس جمهور ، پرونده از بنیاد مسکن سلب شده و به استانداری ارجاع شده است.
فرمانداری اخیراً اعلام کرده که ۶۰ میلیون تومان به آسیب دیدگان پرداخت شده و گفتهاند با همین مبلغ کار را انجام دهند. اما به گفته مصاحبهشونده، میزان خسارت واقعی صد درصد بیشتر است: «حتی برای تعویض یک شیشه سقف کافی نیست. خانههای شمالی ساختار سنتی دارند؛ الوارها روی سقف قرار گرفتهاند، نه ستونها، بنابراین ترکهای سقف و دیوار بسیار جدی است. خانه ما جابهجا شده و ترکهای سقف و دیوارها روز به روز بیشتر میشود. سقف خانه به شدت تخریب شده و حتی کوچکترین دستکاری ممکن است منجر به فرو ریختن آن شود.»
وی با ارائه محاسبات دقیق توضیح میدهد: «برای تعویض هر حلب سقف تنها ۴۰۰ هزار تومان لازم است، بدون احتساب چوب و دیگر مصالح. برای بازسازی کامل سقف و خانه بدون در نظر گرفتن هزینههای داخلی، حدود ۲۰۰ میلیون تومان لازم است. هزینه بازسازی داخلی خانه ۸۰ متر مربعی، ممکن است متری ۸ تا ۹ میلیون تومان برسد. این مبلغ با ۶۰ میلیون تومان پرداختی فرمانداری به هیچ وجه قابل تأمین نیست.»
زندگی در شرایط بحرانی
وضعیت سکونت خانواده نیز بحرانی است: «والدینم مجبورند در همان خانه آسیب دیده زندگی کنند و همه در یک اتاق سکونت دارند. من شبها در خودرو میخوابم، زیرا شرایط سکونت در خانه فعلاً غیرممکن است.»
او میگوید نامهای رسمی به فرمانداری تهیه کرده و ثبت کرده است: «وضعیت فعلی با شأن و کرامت همخوانی ندارد. انتظار نداریم که بعد از گذشت سه ماه از موشکخوردن خانه، همچنان هر لحظه در معرض فرو ریختن سقف و خطر باشیم. »
وضعیت سایر ساکنان و آمار آسیبها
به گفته مصاحبهشونده، تنها در جریان برخورد سه موشک، بیش از ۴۳۹ خانوار دچار آسیب شدهاند. برخی با مصالح اولیه یا بازسازی موقت، خانهها را تعمیر کردهاند، اما بخش قابل توجهی از ساختمانها همچنان خالی از سکنه مانده و هیچ اقدام مؤثری برای ترمیم آنها صورت نگرفته است. تنها دو منزل به طور کامل ویران و آواربرداری شدهاند.
وی وضعیت حمایتها را نیز نقد میکند: «هیچ حس حمایتی واقعی وجود ندارد. هیچ نهادی شرایطی فراهم نکرده که ساکنان بتوانند با آرامش زندگی خود را از سر بگیرند یا خانههای آسیبدیده را رها کرده و به محل سکونت دیگری منتقل شوند. در تهران، برخی مقامات گفتهاند که ساکنانی که خانهشان آسیب دیده، میتوانند تا سقف یک میلیارد تومان پیشپرداخت، حدود ۲۰ میلیون تومان اجاره یا اسکان در هتل دریافت کنند. اما این برنامه تنها شامل تعداد محدودی میشود و بسیاری از ساکنان آستانه اشرفیه حتی از چنین حمایتهایی هم بهرهمند نشدهاند.»
پرداختها نیز محدود و نامتناسب است: «فقط افرادی که خانهشان درجه «الف» و تخریب کامل داشته، موفق به دریافت مبلغ ۶۰ میلیون تومان شدهاند و این مبلغ آخرین کمک دریافتی بود. هیچ حمایت مالی دیگری از سوی نهادهای دولتی صورت نگرفته است. امروز نیز فرمانداری اعلام کرد که این ۶۰ میلیون تومان از حساب استانداری استان گیلان پرداخت شده و هیچ کمکی از سوی مرکز یا نهاد ریاست جمهوری اختصاص نیافته است.»
تناقض سیاستهای حمایتی
مصاحبهشونده تاکید میکند: «چرا حمایت مالی از سوی نهادهای مرکزی انجام نشده است؟ تهران توانسته کمکهایی فراهم کند، اما استان گیلان که تنها یک موشک به محدوده آن اصابت کرده، هیچ کمکی دریافت نکرده است. این تناقض و عدم پاسخگویی مؤثر، باعث شده ساکنان آستانه اشرفیه پس از سه ماه همچنان در شرایط بحرانی و غیرقابل سکونت زندگی کنند و از حداقل حمایتها محروم باشند.»
او همچنین به مشکلات ناشی از شرایط آب و هوایی اشاره میکند: «سیل اخیر باعث نفوذ آب به داخل ساختمانها و خیسی دیوارها شده و نشان میدهد که شرایط منطقه بسیار وخیمتر از آن چیزی است که تصور میکردیم.»
ارسال نظر