اعتراف وکیل تقلبی / پروندهای پرحاشیه به پایان رسید + فیلم
بلاگر آرایشگر با هویت جعلی وکیل، پس از انتشار ویدئویی جنجالی و واکنشهای گسترده در فضای مجازی، با انتشار بیانیهای رسمی از مردم و جامعه حقوقی عذرخواهی کرد.
به گزارش رکنا، در روزهای پایانی شهریورماه، ویدئویی در فضای مجازی منتشر شد که توجه و واکنش بسیاری را به خود جلب کرد. در این کلیپ، زنی با پوشش رسمی و پشت میز وکالت جملاتی را مطرح میکرد که از نظر بسیاری از کاربران نهتنها هیچ هماهنگی با ارزشهای اجتماعی و اخلاقی نداشت، بلکه آن را نوعی ترویج رفتارهای ناپسند و ناهنجار اجتماعی میدانستند. این زن که خود را به عنوان وکیل معرفی کرده بود، با هویتی جعلی ظاهر شده بود و به زودی حقیقت ماجرا روشن شد: او (ف.ف) یک بلاگر فعال در زمینه آرایشگری بوده و هیچ ارتباطی با حوزه حقوق نداشته است.
واکنشها به ویدئوی جنجالی
انتشار این ویدئو به سرعت در فضای مجازی پخش شد و موجی از اعتراضات تند و صریح به دنبال آورد. جامعه حقوقی کشور از این اقدام به شدت انتقاد کرد و کاربران شبکههای اجتماعی با یادآوری مسئله «ابتذال در پوشش تخصص»، بر لزوم برخوردهای جدیتر تأکید کردند. دادستانی تهران وارد عمل شد، و بر اساس گزارشهای رسمی، علیه مدیر مؤسسه حقوقی که ویدئو را منتشر کرده بود و خود بلاگر، به اتهامات «تظاهر و مداخله در امور وکالت» و «دعوت به ارتکاب جرائم منافی عفت» اعلام جرم شد. در نهایت، این فرد به دستور مقام قضائی بازداشت شد.
از تظاهر به وکالت تا ابراز پشیمانی
اما داستان به همینجا ختم نشد. چند هفته بعد، همان فرد بار دیگر در یک ویدئوی دیگر ظاهر شد؛ اما این بار نه پشت میز وکالت که در قامت یک انسان نادم. او در این ویدئو با ظاهری سادهتر و لحنی پوزشطلبانه، اظهار داشت که هرگز قصد نداشته با این کار خود ارزشهای اخلاقی و بنیان خانوادهها را زیر سؤال ببرد. طبق ادعای او، محتوای ویدئوی اولیه صرفاً توسط مدیران مؤسسه حقوقی نوشته و به او القا شده بود. این بلاگر از اعتماد نابهجا و بیتجربگی خود صحبت کرد و از همه مردم و خانوادهها طلب بخشش نمود.
ریشه مشکل کجاست؟
سؤال اصلی این است: چرا باید شاهد تکرار چنین ماجراهایی باشیم؟ پدیدههایی مانند « وکیلنما »، «دکترنما» و «کارشناسنما» چیز جدیدی نیستند. در سالهای اخیر، چنین افرادی با تظاهر به حرفهایگری و استفاده از اصطلاحات تخصصی، تصویری جعلی از خود در فضای مجازی به نمایش میگذارند. هدف این افراد، اغلب به دست آوردن دنبالکننده بیشتر، ساختن تبلیغات یا فروش محصولات است. اما بهایی که جامعه بابت این اقدامات میپردازد چیست؟ کاهش اعتبار حرفهها، از بین رفتن اعتماد عمومی و ایجاد سردرگمی در جامعه.
نیاز به نظارت و آگاهی بیشتر
ماجرای اخیر نمونهای از یک بحران بزرگتر است. این بحران نشاندهنده این است که در دنیای امروز، ظاهر و تظاهر جایگزین عمق و سواد واقعی شده است. جامعه نیازمند نظامهای نظارتی و فرهنگی قویتری است. نباید اجازه دهیم هر فردی تنها با ساخت ویدئوهایی جعلی، به سرعت لباس یک حرفهای را به تن کند و اعتبار آن حوزه را زیر سؤال ببرد.
اگرچه عذرخواهی این بلاگر شاید به شکل کوتاهمدت تأثیرگذار باشد، اما آسیبی که به اعتماد عمومی وارد شده، به سادگی قابل ترمیم نیست. تا زمانی که تمایزی واضح بین «تخصص حقیقی» و «نمایش مجازی» ایجاد نشود، شاهد ظهور چهرههای بیشتری خواهیم بود که از پشت دوربین نقاب جدیدی به چهره خود میزنند و در نهایت با یک پیام ندامتآمیز ماجرا را به پایان میبرند.
ارسال نظر