رکنا گزارش می دهد
گنجینه ملی دارد در آتش می سوزد / نیروهای اطفا کجایید؟ هیرکانی در آتش، مسئولان در تأخیر! + فیلم
در حالی که شعلههای آتش یکی از بکرترین بخشهای جنگلهای هیرکانی را دو هفته است میبلعند، هیچ عملیات گسترده و مؤثری از سوی سازمان منابع طبیعی دیده نمیشود. مردمی که هر روز شاهد گسترش آتشاند، از « سستی» مسئولان خشمگیناند و خواهان اعزام فوری نیروهای حرفهای و تجهیزات هوایی برای مهار فاجعهایاند که هر ساعت به بهای از دست رفتن بخشی از میراث ملی تمام میشود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، جنگل هیرکانی، با میلیونها سال قدمت، یکی از سرمایههای طبیعی و زیستی ایران است. این زیستبوم نه تنها درختان نادر و گونههای متنوع دارد، بلکه بهعنوان میراث جهانی هم شناخته میشود. اما در روزهای اخیر، آتشسوزی در این جنگلها فروکش نمیکند. گزارشها از تشدید شعلهها در مناطقی مثل «الیت» نزدیک مرزنآباد در مازندران حکایت دارند.
باد، هوای گرم و پوشش گیاهی خشک، ترکیبی آتشزا ایجاد کردهاند که خاموشی را بسیار دشوار میکند. مسئولان محلی اعلام کردهاند که بدون هلیکوپترها، نیروهای زمینی قادر به کنترل کامل آتش نیستند.
در عین حال، مقامات منابع طبیعی میگویند «تعداد زیادی» نیرو از یگان حفاظت، مردم محلی، بسیج و کوهنوردان به منطقه اعزام شدهاند. این اما برای بسیاری کافی نیست؛ چرا که وسعت آتش و سختگذر بودن منطقه، مهار را بسیار پیچیده کرده است.
نقدی سخت به مسئولان منابع طبیعی
یکی از نکات بسیار مهم که اعتراض عمومی را شعلهور ساخته، کمکاری است. مردم و کنشگران محیطزیست بارها از نبود تجهیزات پیشرفته برای اطفای حریق انتقاد کردهاند. در گذشته نیز کمبود بالگردهای آبپاش و تجهیزات مدرن مهار آتش در جنگلهای شمال برجسته شده بود. کارشناسان میگویند که آتشسوزی در هیرکانی اغلب ریشه انسانی دارد. این یعنی اگر مدیریت منابع طبیعی جدی بود، با پیشگیری و برنامهریزی دقیقتر میشد از بسیاری از این آتشها جلوگیری کرد.
همچنین، گزارشها نشان میدهد که در برخی حوادث گذشته، حتی وقتی آتش به صدها هکتار رسید، نیروهای محلی و مردمی فقط با ابزار ابتدایی مثل بیل و کلنگ با شعلهها مبارزه کردند.
این وضعیت نشاندهنده کمبود جدی در تجهیز نیروی حفاظت منابع طبیعی است، یا شاید اولویت پایین برای نجات میراث جنگلی که عموم مردم آن را «گنجینه ملی» مینامند.
خطر آتشسوزی برای هیرکانی فقط یک فاجعه زیستمحیطی نیست؛ تهدیدی جدی برای تنوع زیستی لطیف این اکوسیستم است. گونههای گیاهی و جانوری در این جنگل باستانی در خطر قرار دارند و تکرار آتشسوزیها میتواند تأثیرات بلندمدت و جبرانناپذیری بر جمعیت این گونهها بگذارد.
به علاوه، آتشسوزی مکرر در این جنگلها میتواند روند فرسایش خاک را تشدید کند، جذب کربن را کاهش داده و در نهایت بر وضعیت اقلیمی منطقه تأثیر منفی بگذارد. اینگونه، تخریب هیرکانی فقط یک معضل محلی نیست، بلکه بخشی از بحران محیطزیستی گستردهتر است.
مطالبات مردم: نه التماس، بلکه حق
صدای مردم، کنشگران محیط زیستی و رسانهها اینگونه است که اعزام بیشتر نیروهای اطفا و حفاظت به منطقه آتشسوزی، بهویژه افرادی که تجربه کوهستانی دارند.
استفاده فوری و منسجم از هلیکوپترهای آبپاش، مقاماتی که خود گفتهاند بدون بالگرد نمیتوان آتش را کنترل کرد، باید منابع لازم را تامین کنند.
تجهیز نیروی محلی با ابزار حرفهایتر (نه فقط بیل و کلنگ) برای مقابله اثرگذار با آتشسوزیهای صعبالعبور.مقامات منابع طبیعی باید آمار دقیق آتشسوزی، وسعت مناطق درگیر، و آسیبهای وارده را بهطور مستمر به مردم گزارش دهند.
مردم منطقه باید ذینفع شوند، آموزش ببینند و در تیمهای پیشگیری و مراقبت آتش سهم داشته باشند، چون آنها بهترین دیدهبانان در دل جنگلاند.
آتش را خاموش کنیم، ولی زخمها را هم التیام دهیم
آتش سوزی در جنگل هیرکانی یک فاجعه موقتی نیست؛ زنگ خطری برای آینده میراث طبیعی ماست. اگر امروز با واکنش ضعیف و مدیریت ناتوانانه بگذریم، فردا ممکن است جنگلی که نسلها به آن افتخار میکردند، تبدیل شود به خاطرهای تلخ از سوختن و خاکستر.
مردم حق دارند مطالبه کنند. نه فقط برای خاموش کردن آتش، بلکه برای تضمین این که آتش بعدی را بتوان پیش از شعلهور شدن متوقف کرد. سازمان منابع طبیعی، مقامات محلی و دولت باید این بار پاسخگو باشند و این پاسخ باید قوی، شفاف و فوری باشد.
ارسال نظر