تایید حکم اعدام روباه اتوبان همت / 7 زن را تسلیم خود کرد + جزییات

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده در سال 1398 و به دنبال شکایت زن جوانی آغاز شد که از آزارش در اتوبان خبر می‌داد. زن جوان که به پلیس مراجعه کرده بود متجاوز را مرد موتور سواری معرفی کرد که او را به دام انداخته و در حاشیه بزرگراه همت آزار و اذیت کرده بود.

زن جوان گفت: مرد موتور سوار به بهانه خرابی خودروام از من خواست کنار اتوبان توقف کنم، او به من گفت خانم ماشین شما دود عجیبی دارد توقف کنید. بعد که توقف کردم آن مرد جوان گفت مکانیک است و از من خواست کاپوت را بالا بزنم و پیاده شوم، وقتی از ماشین پیاده شدم او مرا به حاشیه بزرگراه برد و آزارم داد.

با طرح این شکایت تحقیقات در مورد موتورسوار آزارگر آغاز و با بررسی بیشتر مشخص شد در مجموع 7 زن راننده با همین شیوه مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند.

تحقیقات از قربانیان حکایت از آن داشت که زنانی که سوار خودرو‌های شخصی هستند در بزرگراه‌های نسبتا شلوغ و معمولا بزگراه‌هایی که شرق را به غرب و برعکس متصل کرده به دام افتاده‌اند. مرد متجاوز پس از پیاده شدن زنان از خودروشان آنها را در حاشیه بزرگراه آزار داده بود. متهم طعمه‌هایش را از میان زنان راننده‌ای انتخاب کرده بود که از نحوه رانندگی شان مشخص بود تازه کار هستند و احتمالا به تازگی خودرو خریده اند. همه آنها تازه شروع به رانندگی کرده بودند یا از خودرو و تعمیر آن خیلی سر در نمی‌آوردند، به همین دلیل با هشدار موتورسوار متجاوز در مورد دود عجیب خودرهایشان توقف کرده و پس از آن به حاشیه بزرگراه کشانده شده و مورد آزار قرار  گرفته بودند . به این ترتیب با حکم قضایی تعقیب موتورسوار فریبکار شروع شد.

با دست آمدن اطلاعات اولیه و محل تقریبی فعالیت این مجرم، ماموران پلیس گشت‌های نامحسوس را در بزرگراه‌های تهران فعال کردند و اتوبان همت که چند زن در آن قربانی شده بودند به طور ویژه زیر نظر ماموران قرار گرفت و حتی تیم‌هایی در برخی نقاط که دید نداشت مخفی شدند. گشت‌های نامحسوس پلیس در اتوبان‌های تهران ادامه داشت تا اینکه پس از مدتی قبل یکی از شهروندان با پلیس 110 تماس گرفت و از دستگیری مردی خبر داد که در تلاش برای آزار یک زن ناکام مانده بود. فردی که با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تماس گرفته بود، گفت: 2 مرد جوان توانسته‌اند مردی را که قصد آزار یک زن را داشت و سعی می‌کرد او را با خود به حاشیه اتوبان ببرد دستگیر کنند.

با این تماس گروهی از ماموران به محل اعزام شده و متهم را بازداشت کردند. در تحقیقات اولیه ماموران دریافتند احتمالا مردی که توسط شهروندان دستگیر شده همان فرد تحت تعقیبی است که به زنان جوان تعرض می‌کرده است، بنابراین مظنون به تجاوز‌های سریالی پس از بازداشت به دادسرا منتقل شد.

زمانی شک ماموران به یقین تبدیل شد که فرد دستگیر شده همان موتور سوار متجاوز است که دختری جوان با حالتی پریشان و گریان به ماموران گفت: به کمک شهروندان نجات یافتم و اگر دو پسر جوان از راه نرسیده بودند معلوم نیست موتور سوار دورغگو چه بلایی سرم می‌آورد. من در اتوبان رانندگی می‌کردم که این موتور سوار به من نزدیک شد و با ایما و اشاره خواست شیشه را پایین بکشم،‌ بعد هم گفت ماشینم به شدت دود می‌کند و به نظرش آتش گرفته است. بعد هم با فریاد گفت بهتر است فورا ماشین را متوقف کنم و پیاده شوم.

دختر جوان ادامه داد: من که ترسیده بودم با هدایت مرد موتور سوار ماشینم را در حاشیه بزرگراه متوقف کردم. او گفت ممکن است خودرو منفجر شود و از من خواست وارد فضای سبزی کنار گاردریل شوم. همان موقع یکدفعه به من حمله ور شد که فهمیدم قصد آزارم را دارد، به همین خاطر شروع به داد و فریاد کردم. 2 عابر که صدایم را شنیدند و به کمک آمدند تا نجات پیدا کنم و این موتورسوار را هم دستگیر کردند و به پلیس اطلاع دادند.

پس از انتقال پسر متجاوز به دادسرا و اتجام تحقیقات اولیه پرونده با قرار عدم صلاحیت و با اتهام تجاوز به عنف به شعبه 6 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد تا مرد جوان در جلسه دادگاه از خود دفاع کند.

در ابتدای جلسه یکی از شاکی ها که زن تحصیل کرده‌ای بود گفت: من با خانواده‌ام زندگی می‌کنم و مجرد هستم. مدتی قبل یک ماشین خریدم و با ماشین به محل کارم رفت وآمد می‌کردم. 4 روز به پایان سال 98 مانده بود و از محل کارم به خانه برمی‌گشتم . اتوبان همت شلوغ بود که مرد موتور سوار به من نزدیک شد و گفت ماشینم دود می کند و احتمالا آتش گرفته و حای ممکن است منفجر شود. من که ترسیدم بودم با هدایت او به سمت گاردریل رفتم و از ماشین پیاده شدم. این آقا به من گفت: بهتر است به سمت فضای سبز بروم چون ممکن است ماشین منفجر شود. به محض اینکه پایم را در فضای سبز گذاشتم او به سمتم حمله ور شد و مرا آزار داد، داد و فریاد و تقلاهای من بی‌فایده بود. او پس از عملی کردن نقشه‌اش هم فرار کرد و من که شوکه بودم به کلانتری رفتم و سپس به پزشکی قانونی معرفی شدم و کارشناسان آزار مرا تایید کردند.

وی در حالی که اشک می ریخت گفت: از آن شب دیگر روی آرامش را ندیدم. من هر شب کابوس می بینم و زندگی خودم و خانوده‌ام تحت تاثیر این ماجرا قرار گرفته است. من برای متهم درخواست اشد مجازات دارم. این شاکی ادامه داد: پس از دستگیری مرد جوان وقتی با خانواده او روبه رو شدم شوکه شدم. او خانواده محترمی دارد. شنیده‌ام در لابراتوار دندانپزشکی کار می‌کند و درآمد و شغل مناسبی دارد. همسر او زن جوان و زیبایی است و یک فرزند 10ماهه دارد. من هنوز نمی‌دانم او چرا دست به این کار غیر انسانی زده است.

این شاکی در پایان گفت: متهم که 32سال دارد از من خواسته تا به خاطر جوانی اش او را ببخشم. اما ضربه ای که او به من و خانواده‌ام زده قابل جبران نیست و من نمی توانم گذشت کنم.

پس از آن شاکیان دیگر شکایت خود را مطرح کردند و وقتی نوبت به متهم رسید، تعرض به زن جوان را انکار کرد و گفت: من اصلا این زن‌ها را نمی شناسم، چه برسد به اینکه بخواهم آنها را آزار بدهم.

پس از اولین جلسه، جلسیه دیگری هم برگزار شد که به تشخیص قضات به صورت غیرعلنی و پشت درهای بسته برگزار شد و سایر شکات درخواست اشد مجازات را مطرح کردند.

اما به گفته حاضران در جلسه متهم که سعی داشت با دروغگویی هایش خودش را بی گناه نشان دهد وقتی فهمید دستش رو شده، در مقابل شکات ابراز پشیمانی کرد.

در پایان جلسه دوم قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده این جوان متجاوز را به اعدام محکوم کردند.

پس از آن حکم در دیوان تایید شد اما با اعتراض محکوم پرونده بار دیگر مورد رسیدگی قرار گرفت و باز هم تایید حکم تایید شد تا مرد جوان به اتهام تجاوز‌های سریالی در معرض اعدام قرار بگیرد و پرونده با تایید دیوان عالی کشور به شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شود و به دستور امین کرمانی نژاد روند اجرای حکم آغاز شود.