معمای خونین قرار شبانه آرزوی 30 ساله با دوست پسر داروسازش / قاتل به همه چیز اعتراف کرد + عکس

اوایل سال 91زنی به اداره پلیس رفت و خبر از ناپدید شدن دختر 30ساله‌اش به نام آرزو داد. وی گفت: دخترم شب قبل برای دیدن دوستش که می‌گفت پزشک داروساز است از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. تا صبح منتظرش ماندم تا اینکه ساعت 3 بامداد کلید داخل قفل در آپارتمان چرخید. فکر کردم آرزو به خانه برگشته است اما ناگهان سایه مردی را مقابل در دیدم. از ترس جیغ کشیدم و او مرا آرام کرد و گفت دخترم خانه یکی از دوستانش در کرج است. حالا هم او را فرستاده تا مدارک ماشینش را برایش ببرد. من که تعجب کرده بودم، اجازه ندادم و پسرجوان را از خانه بیرون کردم اما دیگر خبری از دخترم نشد.
کشف جسد
با ثبت اظهارات این زن، تیمی از مأموران برای پیدا کردن ردی از دختر او به تکاپو افتادند تا اینکه پس از گذشت 3روز مأموران هنگام گشتزنی در بلوار فردوس به یک خودروی پژو206 که کنار خیابان پارک شده بود مشکوک شدند. پس از استعلام شماره پلاک مشخص شد که خودرو متعلق به دختر گمشده است. کارآگاهان پس از شکستن قفل در خودرو و بازرسی سطل زباله‌ای که روی صندلی عقب بود، جسد متعفن شده آرزو را از داخل آن کشف کردند و به این ترتیب راز دخترگمشده فاش شد.
حل معمای جنایت پس از 4سال
کارآگاهان برای کشف راز قتل آرزو به بررسی‌های تخصصی پرداختند و در ادامه معلوم شد که گوشی مقتول برای مدتی در اختیار فردی به نام امیر بوده است. با این حال کسی این مرد را نمی‌شناخت و از مخفیگاهش خبر نداشت. امیر به‌عنوان تنها مظنون جنایت تحت تعقیب قرار گرفت و در نهایت 10‌ماه قبل با انجام اقدامات پلیسی و اطلاعاتی در منطقه‌ای کوهستانی در یکی از استان‌های غربی کشور دستگیر شد. هرچند او در بازجویی‌ها قتل را انکار می‌کرد اما مادر آرزو به محض دیدن امیر او را شناسایی کرد و گفت او همان فردی است که شب گم شدن دخترش وارد خانه شد و می‌خواست مدارک ماشین آرزو را با خود ببرد.
امیر اما همچنان منکر جنایت بود تا اینکه مشخص شد که او جوانی دیپلمه است ولی همه جا خود را پزشک داروساز معرفی می‌کرد. حتی در مخفیگاهش مهر جعلی پزشک داروساز با اسم و مشخصات امیر کشف شد و شب حادثه هم آرزو به مادرش گفته بود که با یکی از دوستانش که پزشک داروساز بوده قرار داشته است.
همه شواهد نشان می‌داد که قاتل کسی جز امیر نیست ولی او منکر قتل بود. در چنین شرایطی قاضی آرش سیفی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران دستور بازداشت وی را صادر کرد و او به بازداشتگاه منتقل شد. سرانجام پس از گذشت 10‌ماه، امیر قفل سکوتش را شکست و در اعترافات تازه خود گفت: آرزو 300هزارتومان از من طلبکار بود و روز حادثه به خانه‌ام آمد تا پولش را بگیرد.
وقتی گفتم پولی ندارم که به او بدهم عصبانی شد و چاقویی از آشپزخانه برداشت. می‌خواست به من ضربه بزند که چاقو را از دستش گرفتم و چند ضربه به او زدم. پس از جنایت هم جسدش را داخل یک سطل زباله جاسازی کردم و آن را در صندلی عقب خودروی پژوی خودش گذاشتم. بعد هم کلید خانه‌اش را برداشتم و می‌خواستم سند ماشینش را هم بردارم و آن را بفروشم که نشد. متهم به قتل با دستور قاضی آرش سیفی و قرار قانونی در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفته است.