آیتالله طالقانی؛ پیشگام روشنفکری دینی و متفکری آزاداندیش
رکنا: آیتالله محمود طالقانی یکی از چهرههای شاخص انقلاب اسلامی به شمار میرفت که در دفاع از حقوق ملت ایران قدمهای محکمی برداشت. وی احیاگر اندیشه محمد حسین نائینی و یار و یاور امام خمینی (ره) در به پیروزی رساندن نهضت انقلاب اسلامی بود.
به گزارش رکنا، به نقل از ایرنا، یکی از راههای شناخت و تحلیل انقلاب اسلامی بررسی اندیشهها و عملکرد رهبران و مبارزان آن در فرآیند انقلاب است. آیت الله طالقانی یکی از افرادی بود که در حرکت انقلاب همراه با امام (ره) در تکوین مبانی فکری و در بسیج توده ها و سازمان دهی مبارزان انقلابی نقشی چشمگیر داشت. طالقانی از لحاظ اندیشه ای در چارچوب گفتمان اسلام انقلابی می اندیشید و اسلام را دینی جامع و کامل می دانست. ایشان با ابداع روش های جدید، قرآن را مبنای عمل و تفکر خود قرار داد و آن را به عامل پیوند و تعامل خود بانهادها، تشکل های مذهبی و جریان های فکری تبدیل کرد. در این جستار نگاهی کوتاه به مبانی فکری و برخی از خدمات وی در به ثمر رسیدن پیروزی انقلاب اسلامی خواهیم کرد.
آیت الله طالقانی در دوران مشروطه
آیت الله طالقانی در دورهای دیده به جهان گشود که مشروطهخواهان تهران را فتح کرده و احمدشاه را بر جای محمدعلی نشانده بودند. اما بحران پس از انقلاب سراسر کشور را فرا گرفته بود. در مرداد ۱۲۹۳ خورشیدی زمانی که آیتالله طالقانی سه ساله بود – جنگ جهانی اول آغاز شد و با وجود اعلام بیطرفی ایران، قوای روس و انگلیس وارد خاک ایران شدند و مجلس سوم منحل شد. گروهی از مشروطهخواهان، دولت در تبعید تشکیل دادند و گروهی دیگر در گیلان و آذربایجان نهضتهای محلی را رهبری کردند. در این زمان طالقانی ۱۰ سال داشت و برای تحصیل علوم دینی عازم قم شده بود. او جزو نخستین طلبههای حوزه علمیه قم بود که به تازگی توسط آیتالله شیخ عبدالکریم حائری تاسیس شده بود. آیتالله طالقانی در مقدمهای که بر تنبیهالامه و تنزیهالمله نوشت، دوران کودکی خود را چنین وصف کرد: «از آن روزی که اینجانب در این اجتماع چشم گشودم، مردم این سرزمین را زیر تازیانه و چکمه خودخواهان دیدم. هر شامگاهان در خانه منتظر خبری بودیم که امروز چه حوادث تازهای رخ داده و کی دستگیر و تبعید یا کشته شده؟ و چه تصمیمی درباره مردم گرفتهاند!؟ پدرم که از علمای سرشناس و مجاهد بود، هر روز صبح که از خانه بیرون میرفت، اطفال خردسال و مادربیچارهمان تا مراجعتش در هراس و اضطراب به سر میبردیم. آن روزهای خردسالی را با این مناظر و خوف و هراس و فشار و ناراحتی به سر بردم.» (۱)
طالقانی بعد از پایان تحصیلات خود در حوزه علمیه به نجف رفت و در آنجا از آیتالله اصفهانی اجازه اجتهاد گرفت و پس از بازگشت در ایران نیز از آیتالله عبدالکریم حائری، آیتالله محمدرضا قمی و آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی اجازه اجتهاد گرفت.
نقش آیت الله طالقانی در نهضت ملی شدن نفت
با شکل گیری نهضت ملی شدن نفت، طالقانی به اتکای تجربه سیاسی و نواندیشی مذهبی فرصت مساعدی یافت تا علاوه بر پیوند با جریان سنتی حاکم، هم نوگرایان دینی و هم مبارزان آزادی خواه ملی را در سطوح مختلف همراهی کند. در حقیقت این روحانی مبارز همگام با جامعه برای بازستاندن حق ملت علیه استعمار به این نهضت پیوست و با زبان گویای خود به افشاگری و روشنگری پرداخت. او نیز از مصدق ستایش کرد و گفت: «شخص دکتر مصدق که بود؟ دکتر مصدق مردی بود تحصیلکرده، ولی در زندگی اشرافی، در طبقه اشراف و دربار یا پیرامون دربار، او تغییر کرد و تحول یافت و مرد ملت شد. مرد اجتماع و نهضت شد. احترام و ستایش بیسابقه طالقانی از مصدق، نشان از تاثیر مهم برنامه مصدق در زندگی طالقانی دارد. طالقانی ریشه شکست مصدق را اختلافهای داخلی در نهضت ملی دانست. ایشان بعد از کودتا، همراه عدهای از مردان ملی و مذهبی، نهضت مقاومت ملی را پایهگذاری کردند. (۲) «محمدرضا کائینی» پژوهشگر تاریخ و محقق اندیشه و زندگی آیت الله طالقانی در خصوص اسلام و ملی گرایی در اندیشه آیت الله طالقانی میگوید: تفسیری که وی از ملی گرایی داشت تفاوت و تضادی با علایق دینی خود به عنوان یک عالم شیعی و اسلامی پیدا نمی کرد. آیت الله طالقانی اعتقاد داشت که در وهله نخست باید مسلمانان اطراف خود را ببینند و سپس به نواحی دیگر بپردازند به همین سبب هم ملی گرایی او هیچ منافاتی با اسلام نداشت.
بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی، آیت الله طالقانی کوششهای فکری خود را افزایش داد. در ۱۳۳۲ خورشیدی کتاب «اسلام و مالکیت در مقایسه با نظامهای اقتصادی غرب» و در سال ۱۳۳۴ کتاب «تنبیهالامه و تنزیهالمله، یا حکومت از نظر اسلام» تالیف علامه نائینی، عالم دوره مشروطه را با مقدمه و توضیحاتی منتشر کرد. عبارت حکومت از نظر اسلام را طالقانی اضافه کرده بود. او همچنین در کنفرانسهای اسلامی مختلفی که خارج از ایران و در کشورهای اسلامی برگزار میشد، شرکت کرد.
نقش آیت الله طالقانی در پیروزی انقلاب اسلامی
آیت الله طالقانی در کنار آیت الله بهشتی و استاد مطهری در ۱۳۵۷ خورشیدی و در هنگام مبارزه های ملت ایران علیه استبداد، عملکرد مهمی در سازماندهی و هدایت تظاهرات مردم داشت که اوج این فعالیت ها راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورای همان سال بود که در نهایت این مبارزه ها نتیجه داد و نهضت مردمی ایران به پیروزی رسید. در حقیقت ایشان در این دوره از یک طرف به حقوق و استقلال فکری جامعه توجه می کرد و از طرفی موضع گیری های سختی نیز نسبت به استبداد داشت و آن را محکوم می کرد. پس از ورود امام خمینی(ره) به ایران و به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی، آیت اللّه طالقانی در کنار ایشان قرار گرفت و در یکی از سخنرانی هایش با حمایت از امام خمینی(ره) گفت: رهبریِ قاطع ایشان را برای خودم پذیرفته ام و همیشه سعی کردم که از مشی این شخصیت بزرگ اسلام و افتخار قرن، مشی من خارج نباشد.
«حجت الاسلام محمدتقی فاضل میبدی» عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه و استاد دانشگاه مفید قم در خصوص اندیشه سیاسی آیت الله طالقانی میگوید: آیت الله طالقانی در سیاست نگاهی باز و همه جانبه نگر داشت و دنیا را به خوبی می شناخت و تنها به یک حوزه یا یک جای خاص اکتفا نمی کرد و عالم و فرزند زمانه خود بود. وی در سیاست بسیار صبور بود و دیدگاه های مختلف را به خوبی گوش می داد و از بی احترامی و پرخاش دوری می کرد. همین امر هم سبب شد که در میان جوانان و دانشجویان از جایگاه ویژه ای برخوردار باشد. این عالم وارسته پس از پیروزی انقلاب اسلامی عهده دار ریاست شورای انقلاب شد و به حل غائله کردستان و ترکمن صحرا کمک شایانی کرد. همچنین وی در کارنامه کاری خویش حضور در مجلس خبرگان قانون اساسی را نیز دارد. آیت الله طالقانی نخستین نماز جمعه تهران را در پنجم مرداد ۱۳۵۸ خورشیدی برگزار کرد.
معرفی کتاب
یکی از جدیدترین کتابهایی که به زندگی آیت الله طالقانی پرداخت، کتاب «پرتوی از اندیشه آیتالله طالقانی» نوشته مریم صفری از سوی موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی بود. این کتاب درصدد است تا نوع پیوندی را که آیتالله طالقانی میان شیوههای دموکراتیک سیاسی زمان خود و دین اسلام برقرار میکند، مورد بررسی قرار دهد و پرتویی از این اندیشه را آشکار سازد. این اثر مشتمل بر دو بخش و هر بخش شامل چهار فصل است. بخش اول بنیانهای اندیشه آیتالله طالقانی را بررسی میکند. فصلِ اولِ این بخش نگاهی است به زندگی علمی، اجتماعی و سیاسی آیتالله طالقانی. این فصل مخاطب را با شخصیت طالقانی آشنا کرده و خواننده را برای ورود به مبحث اصلی کتاب که همانا سیر در آراء و اندیشههای سید محمود طالقانی است، آماده میکند. فصل دوم این بخش سیری در آثار و مکتوبات بر جای مانده از آیتالله طالقانی است که بخشی از اندیشه وی از این رهگذر بر خواننده معلوم شود. فصل سوم جریانهای فکری تاثیرگذار بر اندیشه وی را بررسی میکند که جریان ملیگرایی، جریان مشروطهخواهی، جریان فکری انقلابی و... از آن جمله است. فصل چهارم نیز به تدقیق در مبانی فکری و نظری آیتالله طالقانی اختصاص دارد. در این بین مبانی معرفتشناسی، روششناسی، انسانشناسی، هستیشناسی و... مورد بررسی قرار میگیرد. بخش دوم سیاست و حکومت را در آرای آیتالله طالقانی وارسی میکند. این بخش نیز چهار فصل دارد. فصل نخست به بررسی دین و سیاست در اندیشه این متفکر بزرگ اختصاص دارد؛ فصل دوم مفاهیم بنیادین حکومت مردمسالاری دینی را در اندیشه طالقانی بررسی میکند؛ مفاهیمی چون آزادی، برابری، عدالت و... در این فصل مورد بررسی قرار میگیرد. سومین فصل شورا و نظام شورایی را در اندیشه طالقانی واکاوی میکند و فصل چهارم به حکومت مطلوب و ابعاد آن در نظرگاه وی اختصاص دارد.
سرانجام
سرانجام این عالم نواندیش و نامدار در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ خورشیدی پس از سال ها مبارزه با استبداد و روشنگری در راه اسلام و قرآن دیده از جهان فوربست. محمدرضا عارف، اندیشه و رفتار آیت الله طالقانی را الگویی مناسب برای سیاستورزی انسانی، اخلاقی، دینی و ملی دانست و نوشت: امروز گرچه او در بین ما نیست، اما اندیشه و رفتارش میتواند الگوی سیاستورزی انسانی، اخلاقی، دینی و ملی ما باشد. امروز بر ماست که از بزرگانی چون طالقانی بیاموزیم و اندیشههای او را محور اتحادمان قرار دهیم.
منابع:
۱- مروری بر زندگی سیاسی آیتالله طالقانی، محمد حیدری، شهروند، شماره ۱۶، شهریور، ۱۳۸۶: مقدمه
۲- همان، ۲۳
۳- پرتوی از اندیشه آیتالله طالقانی»، مریم صفری، موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی،
ارسال نظر