به گزارش گروه حوادث رکنا، فرناز ۳۲ ساله در حالی که هق هق گریه اش فضای اتاق قاضی دادگاه خانواده را پر کرده بود، گفت: ۱۵ سال بیشتر نداشتم که با پسر خاله ۱۹ ساله ام نامزد شدم. دو سال بعد زندگی عاشقانه ای را با سعید زیر یک سقف آغاز کردیم آن روزها هیچ گونه امکانات رفاهی نداشتیم . همسرم مردی پرتلاش و با همت بود که به قول معروف وقتی دست به خاک می زد جواهر می شد. در همین روزها نتیجه آزمایش بارداری ام لذت دیگری به زندگی مان بخشید، اما به گفته پزشک Doctor فرزندم فلج بود اگرچه با شنیدن این جمله قلبم فرو ریخت اما من یک مادر بودم و با تمام وجودم از او نگهداری می کردم طولی نکشید که خداوند پسر سالم و زیبای دیگری به من عطا کرد اگرچه در شرایط مالی سختی قرار داشتیم، اما هیچ گاه نمی گذاشتم همسرم طعم تلخ نداشتن را احساس کند. در یکی از همین روزها بود که از سعید تقاضا کردم در دانشگاه ادامه تحصیل بدهد اگرچه خودم هم خیلی مایل به ادامه تحصیل بودم، اما شرایط زندگی و نگهداری از فرزند معلولم مانع از این کار شد. همسرم در یکی از رشته های مهندسی ادامه تحصیل داد و من هم در خانه شرایط را برای پیشرفت و ترقی او مهیا می کردم و با دیدن موفقیت های روزافزون سعید در پوست خودم نمی گنجیدم دیگر صاحب همه چیز شده بودیم و سعید پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی می کرد تا آن شب کذایی فرا رسید. آن شب سعید مقابلم نشست و گفت: اکنون من در جایگاه اجتماعی بالایی قرار گرفتم و با افراد فرهنگی بسیاری رفت و آمد دارم و تو باید قبول کنی که جایگاه فکری من و تو یکی نیست در کنار من باید کسی قرار بگیرد که هم فکر و هم سطح من باشد. حرف های سعید مرا شوکه کرد، او با بی حیایی از ماجرای زشتی گفت. جملات سعید در حالی عنوان می شد که هر کلمه اش چون پتکی بر سرم فرود می آمد با شنیدن آخرین جمله او دیگر چیزی نفهمیدم. سعید گفت: حالا جایگاه من تغییر کرده است و زندگی جدیدی را در کنار یکی از همکارانم آغاز کرده ام! فردای آن روز همه لوازم شخصی اش را جمع کرد و در حالی که به منزل همسر جدیدش می رفت، گفت تو تنها می توانی به عنوان مادر فرزندانم در این زندگی بمانی! التماس ها و خواهش هایم فایده ای نداشت وقتی بیشتر اصرار کردم که در کنارم بماند او پاسخم را با مشت و لگد داد و مرا از خانه بیرون انداخت. قاضی با شنیدن اظهارات این زن درخواست طلاق او را تایید کرد.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

وقتی 15 سالگی دخترم را به دنیا آوردم، مادرم از ترس آبرو به نام خودش برای او شناسنامه گرفت

واقعیت ماجرای تصادف وحشتناک در سنندج چه بود؟ / گفتگو با شاهدان حادثه+ فیلم

18 ماه زندگی با جسد مادر به خاطر نداشتن پول برای مراسم

جفت‌گیری دو مار بزرگ جاده را بست+ فیلم

وقتی وارد پارکنگ شدم زنم را با مرد مکانیک در صحنه بدی دیدم+ عکس

برای اینکه زنم به من اهمیت بدهد برای خودم پیام عاشقانه فرستادم ولی تو دردسر بزرگی افتادم

اعدام عضو پیشین شورا با تایید مستقیم رئیس جمهور / محمد عسکر انوری کیست؟ + عکس

من با اینکه شوهر داشتم خودم را به پسر جوان باختم

فیلم خلوت جواد با زن معتاد در باغ به دست زنش رسید!

قتل فجیع و ناموسی زن بیوه و مرد میانسال

دعوای ناموسی عجیب بر سر یک زن صیغه ای

خودکشی ناموسی ملیحه پس از خودکشی نافرجام با یک پسر

پیشنهاد شرم آور مادر مست به دختر 12 ساله در اتاق خواب + عکس

ویدئوی لو رفته از تفریح خاص آقای وزیر!

شگرد عجیب خانم روانشناس 47 ساله برای ازدواج با جوان تهرانی

داود در قالب پریا وارد زندگی پریسا شد / او تمام مسائل زن و شوهری آن هارا می دانست!

مادرم مرا آزمایشگاهی حامله کرد تا از صاحبخانه پولدار باج بگیرد! + عکس

انتقام وحشتناک از جوان 27 ساله در خانه مجردی / سر او را با خونسردی از بدنش جدا کردند+عکس

زن جوان 50 هزار تومان دلالی برای جوش دادن زن و مرد به یکدیگر می گرفت!

مونا با وقاحت فیلم ناجورش با راننده تاکسی را پخش کرد! /او به زندان رفت + عکس

 

کدخبر: 390564 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟