محیط زیست ایران قربانی بی‌توجهی آموزشی است و تغییری از کودکی آغاز نمی‌شود ! / آموزش و پرورش انگار نه انگار که در بحران زیست محیطی هستیم!
تبلیغات

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، شانزدهم مهرماه، روز جهانی کودک و محیط زیست است؛ روزی برای یادآوری این حقیقت ساده اما حیاتی که آینده زمین در دستان همین نسل کوچک و کنجکاو است. روزی برای آگاهی‌بخشی به کودکانی که باید بیاموزند چگونه از آب، خاک و هوای خود پاسداری کنند؛ نه برای دیگران، بلکه برای خودشان و دنیایی که در آن زندگی خواهند کرد.

هر تغییر فرهنگی، به‌ویژه در زمینه‌ی محیط زیست، باید از دوران کودکی آغاز شود. اگر بخواهیم احترام به طبیعت در جامعه ریشه‌دار شود، باید آموزش را از پیش‌دبستانی و دبستان شروع کنیم. هر قدر این آموزش به سنین بالاتر موکول شود، تأثیرگذاری‌اش کمتر و اجرای آن دشوارتر می‌شود.

با وجود تأکیدهای فراوان کارشناسان، نظام آموزشی ما همچنان نسبت به این مسئله بی‌تفاوت است. در حالی که رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان نیز بر اهمیت آموزش تأکید کرده و گفته بود: «خداوکیلی خیلی حرف می‌زنیم ولی عمل نمی‌کنیم»، این پرسش پیش می‌آید که چرا همین حرف‌ها در عمل نمود پیدا نمی‌کند؟ چرا هنوز کتاب‌های درسی به‌روز نمی‌شوند و مفاهیم محیط زیستی در آن‌ها جایی ندارد؟ چرا وقتی آقای پزشکیان تاکید دارد که اولویت اولش آموزش و پرورش است، نتیجه ای بنیادی و اساسی در آن دیده نمی شود؟

سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی می‌تواند در مدت کوتاهی محتوای تازه‌ای برای آموزش محیط زیست تدوین و اجرا کند؛ اما سال‌هاست پشت بهانه‌هایی مانند «زمان‌بر بودن بررسی محتوا» پنهان شده است. نتیجه، نسلی است که در برابر چالش‌های زیست‌محیطی، ناآگاه و بی‌دفاع رشد می‌کند.

در حالی که ریشه‌ی بسیاری از بحران‌های امروز از آلودگی هوا گرفته تا کم‌آبی و انقراض گونه‌ها در همین ضعف فرهنگی نهفته است، تجربه‌های موفق جهان نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری آموزشی در سنین پایین، تأثیرات عمیق و ماندگاری دارد.

در کشور ژاپن، آموزش محیط زیست از مهدکودک آغاز می‌شود. کودکان در همان سال‌های نخست، تفکیک زباله، صرفه‌جویی در منابع و حتی مراقبت از درختان محله‌شان را تمرین می‌کنند. در فنلاند، بخشی از کلاس‌ها در طبیعت برگزار می‌شود تا کودک ارتباط حسی و واقعی با محیط اطرافش پیدا کند. در آلمان، مفهوم «مدرسه سبز» در دستور کار است؛ مدارسی که انرژی خورشیدی مصرف می‌کنند، زباله تولیدی را بازیافت می‌کنند و دانش‌آموزانشان در این فرایند نقش فعال دارند.

در مقابل، در ایران هنوز آموزش محیط زیست نه در قالب واحد درسی مشخص جای دارد و نه به صورت مهارت‌محور دنبال می‌شود. با این حال، تجربه‌های موفق داخلی هم کم نیست. طرح‌هایی مانند «همیار پلیس» در حوزه‌ی ترافیک نشان داده‌اند که وقتی کودک نقش فعال در یادگیری دارد، اثرش حتی تا سطح خانواده و جامعه گسترش می‌یابد.

اما یکی از مشکلات جدی این است که هرگاه معلم یا مدیری بخواهد به‌صورت خودجوش به این آموزش‌ها بپردازد، به‌جای حمایت، با محدودیت یا بی‌توجهی روبه‌رو می‌شود.

آموزش‌هایی ساده اما هدفمند از تفکیک زباله و شناخت گونه‌های در خطر انقراض تا آموزش صرفه‌جویی در مصرف آب و انرژی می‌تواند نسلی تربیت کند که رفتارهای درست را به خانه ببرد. نسلی که می‌داند در منطقه‌ی کم‌آب نباید محصولات آب‌بر کاشت، یا می‌داند استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی چقدر در کاهش آلودگی هوا مؤثر است. همین آگاهی‌های کوچک، می‌تواند به شهری تمیزتر، جنگلی سالم‌تر و آینده‌ای سبزتر برای همه منجر شود.

چندی پیش، رئیس مرکز آموزش محیط زیست و تربیت محیط‌بان سازمان حفاظت محیط زیست در گفت‌وگو با رکنا گفته بود: «آموزش‌های ما تاکنون پراکنده و غیرسیستماتیک بوده است. اکنون در حال تدوین برنامه‌ای ملی هستیم تا آموزش محیط زیست نه به شکل کتابی جداگانه، بلکه در همه‌ی دروس و جنبه‌های زندگی روزمره دانش‌آموزان جریان پیدا کند. محیط زیست بخشی از زندگی است، نه موضوعی مجزا از آن.»

به گفته او، این طرح گامی راهبردی برای آموزش نسل آینده است: «قرار است مفاهیم نظری با مهارت‌های عملی ترکیب شود تا دانش‌آموزان نه‌فقط درباره طبیعت بخوانند، بلکه در تعامل با آن زندگی کنند. چنین برنامه‌ای می‌تواند بنیانی محکم برای تصمیم‌گیران آموزشی باشد تا محیط زیست را به ستون ثابت آموزش در ایران تبدیل کنند.»

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی