درد دل جنگ زدگان / مسئولان هتل لاله هر روز می پرسند کی از اینجا می روید؟/ می گویند شهرداری تا 31 شهریور پول هتل را داده و بعد از آن ما را بیرون می کنند + فیلم
تبلیغات

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ندا خبازی، زنی که از جنگ 12 روزه آسیب دیده، این روزها همراه با دو پسر جوانش در هتل لاله اقامت دارد. او پیش‌تر مستأجر مجتمع اساتید سرو بوده و حالا ناچار است میان شهرداری و محل سکونتش دائما در رفت‌وآمد باشد؛ اما می‌گوید آنچه بیش از رنج جنگ او را آزرده، نه ویرانی خانه‌اش، بلکه برخوردها و رفتارهای مسئولان و کارکنان دستگاه‌های مختلف است.

او با تاکید بر اینکه این مشکلات فقط مختص من و خانواده ام نیست و شرایط حاکم بر زندگی جنگ زدگان است با گلایه به رکنا می‌گوید: «هر روز از پرسنل گرفته تا مدیر هتل لاله، از ما می‌پرسند چه زمانی می‌روید؟ می‌گویند شهرداری فقط تا ۳۱ شهریور هزینه را پرداخت کرده و بعد از آن باید محل را ترک کنیم. ما گردشگر نیستیم که در هتل‌ها اقامت داشته باشیم؛ ما آسیب دیدگان از جنگیم و خانه و زندگی مان را از دست داده ایم.

می گوید در هتل حتی اجازه نداریم برای لحظاتی کوتاه مهمان داشته باشیم. یک‌بار دوستِ پسر کوچک‌ترم برای احوالپرسی آمد؛ اما چنان با او برخورد کردند که مدتی طولانی پسرم از اتاق  خارج نمی شد  و مدام می‌پرسید: «چه زمانی از این وضعیت خلاص می‌شویم؟»

ندا خبازی ادامه می‌دهد: «مدتی است فقط یک حوله به ما می‌دهند و می‌گویند باید هر دو نفر، از یک حوله مشترک استفاده کنید. ما از خانه‌مان بی‌هیچ وسیله‌ای گریختیم، حتی یک دست لباس هم برنداشتیم. خدمات لاندری را هم از ما دریغ کرده‌اند و مجبورم آخر هفته‌ها لباس‌هایم را به خانه دوستانم ببرم تا برایم بشویند. اوایل در سرویس چای، نسکافه می‌گذاشتند اما آن هم حذف شد، چون می‌گفتند برای مهمانان پولی است، نه ما!»

او با اشاره به محدودیت‌های غذایی توضیح می‌دهد: «ظهر و شب، شهرداری به ما غذا می‌دهد و صبحانه با هتل است. اما اگر خانواده‌ای بیمار باشد، حتی حق ندارد یک لقمه غذا همراه با خود به اتاق ببرد؛ انگار هیچ حقی برای ما قائل نیستند. انگار اصلا فراموش کرده اند که ما به چه منظور در هتل هستیم. ما اصلا دوست نداریم مهمان هتل باشیم. یک وجب از خانه خودمان، به صدهزار متر هتل 5 ستاره می ارزد ولی ناچاریم.»

خبازی در پایان می‌افزاید: «حتی کارت‌های اتاق را با اکراه شارژ می‌کنند و می‌گویند: «هنوز نرفته‌اید؟» ما را همچون باری اضافه می‌بینند؛ نه میهمانیم و نه صاحب‌خانه، فقط در میان همه نگاه‌های سنگین، معلق مانده‌ایم.»

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی