این مطلب از گروه وب گردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد
پندهای گلستان سعدی: حکایت راز نیایش در حرم؛ وقتی عبدالقادر گیلانی از خدا خواست نابینا برخیزد / باب دوم در اخلاق درویشان حکایت شماره 3
گلستان سعدی گنجینهای از حکمتهای شیرین و آموزنده است. در این بخش از ساعدنیوز، به حکایت شماره ۳ از باب دوم در اخلاق درویشان میپردازیم؛ داستان پرمعنایی که درسهای اخلاقی عمیقی را بازگو میکند. شنبه و سهشنبهها با ما همراه باشید.

سعدی معلم بیچونوچرای همه ماست. از همان کودکی با حکایتهایش خو گرفته و نکات ریز اخلاقی و آنچه باید باشیم و نباید باشیم را از او فراگرفتهایم. ابیات نغز و داستانهای پرحکمتش بر سر زبان بزرگترهای ما و حتی نسل پیش از آنها بود و در کوچه و بازار هم نقل او را میشنیدیم. گاه حتی اگر پی ضربالمثلی را بگیریم به سعدی میرسیم که چه ساده اما پرمایه مفهومی را در بیت و یا مصرعی برای ما بازگو کرده است. سعدی نقش پررنگی نهتنها در آموزش که در پرورش ما دارد و کیست که وامدار این استاد سخنپرور نباشد؛ او که بهترین وصف برای آثارش سهلِ ممتنع بودن آنهاست. کافی است اندکی از این آثار را خوانده باشیم تا این وصف دکتر شفیعی کدکنی در باب آثار سعدی که گفته است «آثار سعدی دارای مخاطب انسانی است» برای ما بهوضوح مشخص شود. سعدی جامع و کاملا انسانی مینویسد و آنچه در ابیات و حکایاتش آمده همگی برخاسته از یک زندگی روزمره و قابلادراک برای همه اشخاص است.
جوهر اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد، همان خسیس. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع. خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد، با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.
بابهای گلستان سعدی
گلستان سعدی علاوه بر دیباچه شامل هشت باب است که «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فواید خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت» و «آداب صحبت» نام دارند. حکایات سعدی در حین موجز بودن سرشار از پند هستند. او استاد خلاصه گفتن است و گاه حتی در یک جمله تمام معنا را به خواننده منتقل میسازد.
سعدی قصهگو!
و این شیوه اوست که حکایاتش را با ابیاتی عجین میسازد. گلستان سعدی آمیخته از داستان و حکایت است. اگرچه درون همان داستانها هم گاه پند و اندرزی نهفته است اما سعدی قالب داستان را برای بیان آن موضوع انتخاب کرده است. در کل اما میتوان گفت که نغز و شیرین بودن آنهاست که سبب شده تا نسل به نسل و دهانبهدهان نقل شوند و تا به امروز ماندگار باشند:
معصیت از هر که صادر شود ناپسندیده است و از علما ناخوبتر که علم سلاح جنگ شیطان است و خداوند سلاح را چون به اسیری برند شرمساری بیش برد.
شیوهی روایت در حکایتهای گلستان سعدی
سعدی در روایتهایش در گلستان گاه به شیوهای معمولی و از ابتدا تا انتهای ماجرا پیش میرود و در میانهها فرازوفرود دارد و جریان را برای مخاطب خود تعریف میکند اما در موارد اندکی به شیوهای هیجانانگیزتر اوج ماجرا را در ابتدای آن قرار داده و داستانش را از همان نقطه اوج شروع میکند.
ساختار بسیاری از حکایات گلستان سعدی ترکیبی از مسائل اجتماعی و نکات اخلاقی است. او طنز را در قالب این حکایات و روایات ریخته و گاه حتی خواننده را در تمام طول داستان میخکوب میکند. سعدی استاد قرار دادن تضادها در مقابل هم و در یک روایت است. بهخوبی از پس شرح و تفصیل هردو برآمده و به زیبایی هرچهتمامتر نتیجهگیری میکند. او از اینکه پند خود را بهصورت مستقیم به روی مخاطب بیاورد واهمهای ندارد، هرچند گاه اندرزهایش را در لفاف داستان میپیچد و همینطور که خواننده را پیش میبرد آنها را در جان او میریزد. استاد سخن مناظره را نیز میپسندیده و از این شیوه هم بهره برده است.
باب دوم در اخلاق درویشان: حکایت شماره 3
عبدالقادرِ گیلانی را، رَحْمَهُ اللهِ عَلَیْهِ، دیدند در حرمِ کعبه روی بر حَصْبا نهاده، همیگفت: ای خداوند! ببخشای! وگر هرآینه مستوجب عقوبتم؛ در روزِ قیامتم نابینا برانگیز تا در رویِ نیکانْ شرمسار نشوم.
روی بر خاکِ عجز، میگویم
هر سحرگه که باد میآید:
«ای که هرگز فرامشت نکنم
هیچت از بنده یاد میآید؟»
فایل صوتی باب دوم در اخلاق درویشان: حکایت شماره 3
معنی حکایت شماره 3، باب دوم گلستان سعدی
عبدالقادر گیلانی را در حرم کعبه دیدند که روی بر زمین نهاده و با خداوند دعا میکرد که او را ببخشد. او میخواست که اگر قرار است در روز قیامت مجازات شود، نابینا برخیزد تا در برابر نیکان شرمنده نباشد. عبدالقادر با فروتنی دعا میکرد و از خدا میخواست که او را فراموش نکند و همیشه به یاد او باشد.
برگردان به زبان ساده
# عبدالقادرِ گیلانی را، رَحْمَهُ اللهِ عَلَیْهِ، دیدند در حرمِ کعبه روی بر حَصْبا نهاده، همیگفت: ای خداوند! ببخشای! وگر هرآینه مستوجب عقوبتم؛ در روزِ قیامتم نابینا برانگیز تا در رویِ نیکانْ شرمسار نشوم.
هوش مصنوعی: عبدالقادر گیلانی، رحمت خدا بر او باد، در حرم کعبه دیده شد که بر روی خاک نشسته و اینگونه دعا میکرد: ای خدا! مرا ببخش، چرا که اگر بخواهی، حقاً سزاوار عذاب هستم. در روز قیامت مرا نابینا برانگیز تا در برابر نیکان شرمنده نباشم.
# روی بر خاکِ عجز، میگویم
هر سحرگه که باد میآید:
هر بامداد پگاه که نسیم میوزد، رخ بر خاکِ ذلّت نهاده میگویم:
# «ای که هرگز فرامشت نکنم
هیچت از بنده یاد میآید؟»
«ای که هیچگاه از یادم نمیروی، هرگز مرا یاد میکنی؟»
تصاویر نسخه های قدیمی گلستان سعدی
فانوس خیال
گلستان به خط شکستهٔ خوانا و زیبا تحریر شده در دارالخلافهٔ طهران
کلیات شیخ سعدی علیه الرحمه به خط محمد حسینی اصفهانی - گلستان مورخ 1259 هجری قمری
گلستان سعدی به خط محمدحسین کشمیری و نقاشی مانوهار داس نسخهٔ کتابخانهٔ دیجیتال دانشگاه کمبریج
گلستان به همراه بوستان در حاشیه
گلستان بایسنقری موزهٔ چستر بیتی کتابت به سال 830 هجری قمری در هرات
-
فیلم خوردن بانمک هویج توسط خرگوش زیبا
ارسال نظر