این مطلب از گروه وب گردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد
عاشقانه منحصربفرد حزین لاهیجی با سوز صدای استاد کاکاوند؛ ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد/ واژهای برای توصیف زیبایی بینهایت این غزل سراغ دارید؟
غزل عاشقانه حزین لاهیجی، یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی، با صدای دلنشین رشید کاکاوند روایتگر احساسی بیکران است. در ادامه با این اجرای بینظیر و شعر خاطرهانگیز همراه شوید.

محمدعلی بن ابوطالب متخلص به حزین از آخرین شاعران سبک هندی و از اعقاب شیخ زاهد گیلانی است. او در سال 1103 هجری قمری در اصفهان زاده شد. زندگی او مقارن سقوط دولت صفوی و آشفتگی اوضاع ایران بود که او را درگیر سفرها و ماجراهای فراوان نمود تا جایی که چندین بار جامهٔ رزم پوشید و به نبرد دشمنان رفت. نهایتاً درگیری یا اتهامزنی از سوی گماشتگان محلی نادرشاه افشار در جنوب، حزین را در سال 1146 هجری قمری به هندوستان رمانید که البته هیچگاه از آن و در آن دیار دلخوش نبود. او در سال 1181 هجری قمری در شهر بنارس درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد.
حزین را صاحب تألیفات متعدد در علوم گوناگون دانستهاند که نام بیش از پنجاه عدد از آنها در تذکرهها آمده است. زندگینامهٔ خودنوشت او به نام تاریخ احوال از آن جمله و از مستندات ارزشمند تاریخی راجع به احوال مردمان ایران در دوران سقوط سلسلهٔ صفوی است.
دیوان حزین از روی تصحیح استاد ذبیح الله صاحبکار که تصویر آن به زحمت آقای مهرزاد شایان فراهم شده و به کمک هزاران داوطلب گمنام که در بازبینی متن استخراج شده از کتاب چاپی آن مشارکت داشتهاند به گنجور اضافه شده است.
قسمتی از اشعار این شاعر با صدای رشید کاکاوند را مشاهده می کنید.
ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد
از آه دردناکی سازم خبر دلت را
روزی که کوه صبرم، بر باد رفته باشد
رحم است بر اسیری، کز گرد دام زلفت
با صد امیدواری، ناشاد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد
آه از دمی که تنها با داغ او چو لاله
در خون نشسته باشم، چون باد رفته باشد
خونش به تیغ حسرت یارب حلال بادا
صیدی که از کمندت، آزاد رفته باشد
پرشور از حزین است امروز کوه و صحرا
مجنون گذشته باشد، فرهاد رفته باشد
ارسال نظر