فرار از مهاجرت اجباری / صدایی که زندگی یک دختر را تغییر داد
حوادث رکنا: فاطیما، دختر ۱۴ سالهای که پس از مهاجرت و تحمل فشارهای روانی درخواست کمک کرد، با حکم دادگاه نزد خالههایش ماند و اکنون پس از سه سال به نمادی از تابآوری و قدرت در نوجوانی تبدیل شده است.
به گزارش رکنا، مراجعه یک دختر ۱۴ ساله به واحد مشاوره کلانتری ۱۱۳ بازار، ماجرایی تلخ اما الهامبخش را رقم زد؛ داستانی از رنج، مهاجرت، افسردگی و در نهایت پیروزی یک نوجوان بر سرنوشت خود.
فاطیما، دختر نوجوانی که پدرش را در دوران کرونا از دست داده بود، پس از گذشت یک سال به همراه مادر و برادرش راهی مهاجرت شد؛ تصمیمی که مادر برای دوری از غم و اندوه گرفت. اما این مهاجرت برای فاطیما به جای آرامش، با فشار روانی، افت تحصیلی و احساس تنهایی همراه شد.
ماه گذشته، در جریان بازگشت خانواده به ایران برای انجام امور قانونی و دیدار اقوام، وضعیت روحی فاطیما وخیمتر از همیشه بود؛ لاغر، افسرده و خسته از یک سال تلاش بیثمر برای سازگاری با محیط جدید. او که بار مسئولیتهای خانه را به دلیل بیماری افسردگی مادر نیز به دوش میکشید، تصمیم گرفته بود دیگر به کشور محل مهاجرت بازنگردد.
این دختر نوجوان با جمله «کمکم کنید، نمیخوام برم» وارد اتاق مشاوره شد و درددلهایش را با کارشناس روانشناسی کلانتری در میان گذاشت. او از مشکلات مدرسه جدید، یادگیری زبان، اختلاف فرهنگی و بیتوجهی مادر ناخوشاحوالش گفت؛ شرایطی که باعث شده بود احساس بیپناهی کرده و به شدت دچار افت روحی شود.
با توجه به اینکه سرپرستی فاطیما بر عهده مادر بود، مشاوران کلانتری جلسهای با مادر برگزار کردند. مادر که تمام داراییهایش را برای مهاجرت فروخته و زندگی خود را در کشور مقصد پایهگذاری کرده بود، تأکید داشت که «فاطیما باید همراه او بازگردد». اما بررسیهای کارشناسی نشان داد فاطیما با خالههایش ارتباط مثبت و حمایتی دارد و خانواده مادری نیز برای مراقبت از او اعلام آمادگی کردهاند.
پرونده با راهنمایی مشاوران به دادگاه سرپرستی ارجاع شد و قاضی با استناد به نظر تخصصی مشاور، وضعیت روانی مادر و شواهد حمایت خانوادگی، حکم داد که فاطیما میتواند نزد خالههایش در ایران زندگی کند. این تصمیم، نقطه عطفی در زندگی این نوجوان بود.
سه سال پس از این ماجرا، نتیجه تلاش و حمایتهای روانی کاملاً آشکار است. فاطیما اکنون دختری بااعتمادبهنفس، باانگیزه و سرشار از امید است. خودش با لبخند میگوید: «خوشحالم که با اینکه سنم کم بود، زندگی خودم رو تغییر دادم. شاید خیلی از همسنوسالهام نتونن چنین کاری بکنن.»
نظریه کارشناس مشاوره
به گفته کارشناس مشاوره، پرونده فاطیما نمونهای ارزشمند از تابآوری روانی در دوران نوجوانی است؛ سنی که در آن شکلگیری هویت، احساس تعلق و استقلال شخصیتی اهمیت فراوانی دارد. او از مجموعهای از بحرانها عبور کرده است: فقدان پدر، مهاجرت، تغییر زبان و فرهنگ، افت تحصیلی و زندگی در کنار والد بیمار. هر یک از این عوامل میتوانست نوجوانی را به بنبست عاطفی بکشاند.
اما واکنش فاطیما—درخواست کمک حرفهای، بیان شفاف احساسات و تلاش برای تغییر شرایط—نقطهای درخشان در روند رشد او بود. او نهتنها از آسیب فرار نکرد، بلکه مسیر کمکخواهی را انتخاب کرد؛ اقدامی که نشانه هوش هیجانی بالا و قدرت درونی اوست.
نقش حمایتی خالهها و تصمیم دقیق و انسانی دستگاه قضایی نیز در تغییر مسیر زندگی این دختر جوان تعیینکننده بود و نشان داد که مداخله صحیح اجتماعی میتواند آینده یک نوجوان را از سقوط نجات دهد.
امروز، فاطیما نمونه زندهای از این حقیقت است که «قهرمان زندگی بودن به معنای نبود رنج نیست؛ بلکه یعنی رنج را به رشد و قدرت تبدیل کردن.» این داستان پیامی روشن برای خانوادهها، مربیان و متخصصان دارد: نوجوانان با دریافت حمایت، راهنمایی و توجه، میتوانند خالق سرنوشت خود باشند.
معاونت اجتماعی کلانتری۱۱۳ بازار سرهنگ زهرا سلیمانی
ارسال نظر