تلنگر ترسناک؛ سقوط دانشآموز ۱۶ ساله در دام متادون و گل
رکنا: روایت تلخ یک دانشآموز 16 ساله که از کنجکاوی کودکانه به سمت مصرف قرص متادون و گل کشیده شد و کارش به سرقت از مادر و نابودی آینده رسید، زنگ هشداری جدی برای خانوادهها و جامعه است.

به گزارش رکنا، وقتی پنج ساله بودم، پدرم را به خاطر بیماری دیابت و فشار خون از دست دادم. از آن روز، مادرم با خودروی پدرم مسافرکشی میکرد تا هزینه زندگی را تامین کند. او با همه سختیها تلاش داشت دستش جلوی کسی دراز نشود و غرور و استقامتش، شخصیت محکمی از او ساخته بود.
دانشآموز ۱۶ ساله در گفتوگو با کارشناس اجتماعی کلانتری رسالت مشهد ادامه داد: من تنها فرزند خانوادهام و در مقطع دبیرستان تحصیل میکنم. یک روز یکی از دوستانم در مدرسه قرص متادون آورده بود. از سر کنجکاوی یکی از آنها را مصرف کردم. حالم به شدت بد شد، اما خودم را به خانه رساندم؛ مادرم متوجه وخامت حالم نشد چون تمام روز درگیر کار بود.
این اتفاق گذشت، اما دوباره سراغ دوستم رفتم و باز هم قرص گرفتم. کمکم مصرف من بیشتر شد و ماهها ادامه پیدا کرد. پول توجیبیام دیگر کفاف خرید قرصها را نمیداد و از ترس اینکه مادرم متوجه شود، دست به سرقت از پساندازهای او زدم. وقتی مادرم فهمید، دیگر برایم فرقی نمیکرد و آشکارا از او پول میگرفتم. به مرور در کنار متادون، گل و هر مادهای که بین دوستانم رد و بدل میشد را مصرف میکردم.
از آنجا که مادرم نگران آبرویش نزد همسایهها بود، هر بار که داد و بیداد میکردم، ناچار پولی در جیبم میگذاشت تا ساکت شوم. اختلافها و درگیریهای شبانه ما بیشتر شد تا جایی که حتی وسایل خانه را میبرداشتم و به بهای ناچیز میفروختم. دیگر آیندهای برای خودم نمیدیدم و احساس میکردم زندگیام نابود شده است.
در نهایت مادرم که دیگر از توان افتاده بود، به کلانتری ۴۱ رسالت مراجعه کرد و از پلیس برای نجات من کمک خواست.
با دستور ویژه سرهنگ مجتبی حسینزاده (رئیس کلانتری رسالت مشهد)، مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری اقدامات لازم را برای معرفی این نوجوان به یکی از مراکز ترک اعتیاد آغاز کردند. اقدامی که میتواند «تلنگری ترسناک» برای جامعه باشد تا خانوادهها بیشتر مراقب فرزندانشان باشند.
ارسال نظر