اختصاصی رکنا؛
قتل دلخراش مادر و دختر تهرانی در میدان حر ! / شمش های طلا رنگ خون گرفت ! + عکس و گفتگو
حوادث رکنا: قتل غمانگیز 2 مادر و دختر در یکی از محلههای مرکز تهران، خانوادهای را در بهت و سوگ فرو برد. دختر این خانواده با روایتی دردناک، از آخرین تماس با مادرش تا کشف پیکرهای خونین سخن گفت.

به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا،قتل دلخراش زن جوانی به نام غزاله، 39 ساله، و مادرش لیلا، 60 ساله، در یکی از محلههای مرکز تهران، موجی از بهت و اندوه را میان اهالی محل و نزدیکان این خانواده ایجاد کرده است.
مبینا، دختر 18 ساله غزاله، در گفتوگو با خبرنگار رکنا، جزئیات تلخ و تکاندهندهای از روز حادثه و وقایع پیش از آن را روایت کرد.
او گفت: ماجرا از زمانی شروع شد که در پی آغاز جنگ ایران و اسرائیل، مادرم و مادربزرگم تصمیم گرفتند طلاهایشان را از بانک خارج کرده و نزد خود نگه دارند. مادرم بهتازگی از پدرم جدا شده بود و دوباره ازدواج کرده بود، اما در آن زمان، بهخاطر شرایط جنگ، در خانه مادربزرگم زندگی میکرد.
مبینا درباره آخرین تماسش با مادرش توضیح داد: روز چهارم تیر، ساعت 13:25، با مادرم تلفنی صحبت کردم. قرار گذاشتیم پنجشنبه همدیگر را ببینیم تا طلاها را برای فروش و تعویض به بازار ببریم. اما صبح پنجشنبه با تماس تلفنی پدرم از خواب بیدار شدم. او گفت دخترخاله مادرم خبر عجیبی داده و گفته بود که شب قبل به خانه مادرم دعوت شده اما هیچ تماسی از طرف آنها پاسخ داده نشده است.
او ادامه داد: بلافاصله با مادرم و مادربزرگم تماس گرفتم، اما هیچ پاسخی ندادند. نگران شدم و همراه پدرم به خانه مادربزرگ رفتم، اما کسی در را باز نکرد. پس از بازگشت به خانه، از پدرم خواستم با داییام تماس بگیرد تا شاید شوهر مادرم از چیزی خبر داشته باشد.
مبینا گفت: پس از تماس با دایی، مشخص شد که شوهر مادرم هم از آنها بیخبر است. دوباره به خانه مادربزرگ رفتیم. آنجا بود که متوجه شدیم شوهر مادرم هم در محل حاضر شده. او گفت زنگ طبقه سوم را زده اما بهخاطر قطعی برق، در باز نشده. از طریق پنجره با او صحبت کردیم و از او خواستیم به طبقه بالا برود و ببینیم چرا کسی در را باز نمیکند.
او افزود: در همان زمان، همسایه طبقه سوم که اتفاقاً با مادرم هم صمیمی بود، متوجه باز بودن در شد. وقتی وارد خانه شد، با صحنهای دلخراش مواجه شد، خانه غرق در خون بود و اجساد مادرم و مادربزرگم روی زمین افتاده بود.
دختر جوان با بغض گفت: وقتی پلیس رسید، با کمک آتشنشانی تلاش کردند در خانه را باز کنند، چون همسایهای که پس از دیدن صحنه جنایت شوکه شده بود، ناخواسته در را پشت سرش بسته بود. از پدرم خواستم اجازه بدهد من هم به خانه مادرم بروم، اما او مخالفت کرد و خودش به همراه شوهر مادرم به طبقه چهارم رفت.
پدرم گفت مادربزرگم کمی جلوتر از مادرم روی زمین افتاده بود. تیم جنایی اعلام کرد که مادربزرگم با ضربات چاقو به گردن و مادرم با ضربات متعدد چاقو در قفسه سینه به قتل رسیدهانداما به نظر می رسید مادرم سعی در مقابله با قاتل را داشته که در نهایت موفق نشده و تسلیم مرگ شده بود.
وضعیت ظاهری خانه به شکلی بود؟
خانه کاملاً دستنخورده بود و هیچکدام از درها آسیب ندیده بودند، اما کیف طلاهای مادرم خالی شده بود، یعنی قاتلان فقط برای سرقت و قتل آمده بودند.
آیا آلت قتاله در منزل مادرتان بود؟
خیر، هیچ چاقوی خونآلودی در خانه وجود نداشت و فقط طلاهای مادرم به سرقت رفته بود.
پزشکی قانونی در این خصوص چه گفته است؟
طبق نظریه پزشکی قانونی، علت تامه فوت، وارد آمدن ضرباتی با شیء تیز (چاقو) عنوان شده است.
مبینا، دختر مقتول، درباره آخرین وضعیت پرونده قتل مادرش گفت: 2 نفر از افراد نزدیک به مادرم تاکنون بازداشت شدهاند، اما هنوز هیچکدام اعتراف نکردهاند و مشخص نیست که آیا آنها قاتل اصلی هستند یا خیر.
او در پاسخ به سوالی درباره رابطه مادر و همسر جدیدش افزود: تا جایی که من میدیدم، مادرم و همسرش اختلاف خاصی با هم نداشتند. نکته قابل توجه این است که فرد یا افرادی که وارد خانه شدهاند، دقیقاً میدانستهاند طلاها کجا نگهداری میشود و فقط همانها را بردهاند. با این حال، دلیل این میزان خشونت و قتل با چنین قساوتی هنوز برای ما مبهم است.
مبینا درباره میزان طلای سرقتشده نیز گفت: مادرم طلاها را برای سرمایهگذاری نگه میداشت، چند شمش و مقداری طلای آبشده بود که ارزش آن حدود ۳ میلیارد تومان تخمین زده میشود.
او در پایان تأکید کرد: هدفم از اطلاعرسانی این پرونده، جلب توجه بیشتر افکار عمومی است تا پیگیری پلیس با جدیت بیشتری انجام شود. امیدوارم بازداشتشدگان هر چه زودتر پاسخگو باشند و این پرونده به سرانجام برسد.
-
فیلم تو دهنی شادمهر عقیلی به ترامپ و نتانیاهو با این آهنگ ! / حرف دل ایرانی ها را خواند
ارسال نظر