مدار روشن میشود؛
نفس تازهای در ریههای فولاد و چراغ راه صنایع/ پروژه مدار مسیر فولاد را هموار میکنند
رکنا: تفاهمنامه فولاد مبارکه و وزارت نفت، چراغی روشن در دل شب طولانی انرژی است؛ پروژه «مدار» نفس تازهای به ریههای فولاد ایران میدمد و راه را به سوی بهرهوری و تولید سبز هموار میکند. این پروژه، نه برای نادیده گرفتن دیگر صنایع، بلکه بهعنوان سکویی محکم و پایدار طراحی شده است؛ سکویی که همه صنایع بتوانند گامبهگام از آن بهره ببرند و مسیر توسعه پایدار کشور با استحکام و استواری پیش رود.

چندی پیش تفاهمنامهای میان فولاد مبارکه و وزارت نفت برای توسعه میدان گازی مدار به ارزش حدود ۶۰۰ میلیون دلار امضا شد؛ تفاهمی که قرار است هم تأمین پایدار گاز برای فولاد مبارکه را تضمین کند و هم باری از دوش دولت در سرمایهگذاریهای سنگین بردارد. بر اساس آنچه اعلام شده، فولاد مبارکه با ورود مستقیم به این میدان گازی، بخشی از نیاز انرژی خود را از مسیر استخراج مشترک تأمین خواهد کرد؛ انرژی که امروز برای کورههای ذوب و تولید آهن اسفنجی حیاتی است.
گاهی سرنوشت صنایع بزرگ شبیه بازی شطرنج است؛ حرکت یک مهره میتواند کل صفحه را عوض کند. تفاهمنامهای که میان فولاد مبارکه و وزارت نفت برای میدان گازی مدار امضا شد، شاید همان حرکتی باشد که میتواند بازی اقتصاد ایران را تغییر دهد. سالهاست فولاد، سبه عنوان موتورمحرک صنعت کشور، درگیر همان زخمی است که هر زمستان تازه میشود.
قطع یا محدودیت گاز. کارخانهای که قرار است ۷۰ درصد نیاز ورق ایران را تأمین کند، با کمبود گاز، مثل ریهای است که در نیمه راه نفسش میگیرد.
امروز اما، فولاد مبارکه میخواهد تنها مصرفکننده نباشد. این تفاهمنامه میتواند آن را از جایگاه «منتظر دریافت سهمیه» به جایگاه «شریک استخراج و تولید» برساند. اگر تا دیروز صنعت فولاد قربانی خاموش سیاستهای انرژی بود، حالا شانس آن را دارد که در تقسیم منابع، نقشی فعال ایفا کند.
همگرایی دولت و صنعت؛ چراغ امید فولاد در شب طولانی انرژی
محمد آقاجانلو، رئیس هیأت عامل ایمیدرو، در جریان نشست بررسی راهبردهای رفع محدودیتهای انرژی در زنجیره فولاد، به اهمیت نقش وزارت نفت در تسریع واگذاری میادین و فلرهای گازی به صنعت فولاد اشاره کرد.
وی با تأکید بر اینکه همکاری نزدیک وزارت نفت میتواند اطمینان سرمایهگذاران را برای تخصیص و تأمین گاز تولیدی افزایش ، خاطرنشان کرد که اجرای تبصره ۳ ماده ۱۵ قانون برنامه هفتم در این زمینه نقش کلیدی دارد.
آقاجانلو همچنین تصریح کرد: فولادسازان آمادگی کامل دارند تا تفاهمنامههای مرتبط با میادین گازی را امضا کرده و مشارکت فعال در توسعه و ذخیرهسازی این منابع را دنبال کنند.
به گفته وی این همکاری میتواند نهتنها به تضمین پایدار تأمین انرژی در صنعت فولاد کمک کند، بلکه زمینه توسعه سرمایهگذاریهای جدید و افزایش بهرهوری را نیز فراهم میآورد.
او در پایان تأکید کرد که همگرایی میان وزارت نفت و صنعت فولاد، یک گام اساسی در جهت ارتقای خودکفایی و تقویت زنجیره تولید فولاد در کشور محسوب میشود.
چراغ روشن در شب طولانی انرژی؛ تبصره ۳ و پروژه مدار مسیر فولاد را هموار میکنند
تبصره ۳ ماده ۱۵ قانون برنامه هفتم، همچون نوری در دل تاریکی انرژی کشور، راه را برای صنایع فولاد و انرژیبر هموار کرده است. گازهای مشعل که پیشتر بیفایده در هوا پراکنده میشدند، اکنون با هدایت درست، به مسیر تولید و توسعه هدایت میشوند تا موتور صنعت فولاد با اطمینان و قدرت روشن بماند. این تبصره نه تنها وزارت نفت را موظف به اولویت دادن به صنایع انرژیبر میکند، بلکه بستری مشارکتی ایجاد میکند که صنایع بتوانند در توسعه میادین گازی و ذخیرهسازی آنها سهم فعال داشته باشند.
در این میان، پروژه «مدار» جلوهای عملی از تحقق همین سیاست است. این پروژه با هدف توسعه میادین گازی و واگذاری منابع به صنعت فولاد، نمادی از همان مسیر روشن و مؤثر است که تبصره ۳ ترسیم کرده است.
پروژه مدار، درست مانند دریچهای تازه در دل رودخانه انرژی، امکان تأمین پایدار گاز، بهرهوری حداکثری و کاهش هدررفت منابع را فراهم میکند.
در شرایطی که صنایع دیگر نیز چشم به انرژی دارند، تبصره ۳ و پروژه مدار، نه برای نادیده گرفتن دیگران، بلکه برای ایجاد سکویی محکم و پایدار طراحی شدهاند؛ سکویی که همه صنایع بتوانند به تدریج از آن بهرهمند شوند و مسیر توسعه پایدار کشور با استحکام پیش رود.
بهزبان ساده، تبصره ۳ و پروژه مدار، مثل چراغی روشن در شب طولانی انرژی هستند: روشنایی و راهنمایی برای فولادسازان و چراغ امید برای دیگر صنایع انرژیبر، تا همه با هم در مسیر رشد و خودکفایی حرکت کنند.
رودخانه پرتوان پروژه مدار؛ فرصتها، چالشها و چشمانداز انرژی کشور
اما با همه امیدها و فرصتهایی که تبصره ۳ و پروژه مدار فراهم میکنند، نباید از نگاه دقیق و سنجیده نسبت به جوانب مثبت و منفی آن غافل شد. هر پروژه بزرگ، همچون رودخانهای پرتوان، هم میتواند زمین را آبیاری کند و هم اگر مسیرش درست هدایت نشود، خطر سیلاب دارد. بنابراین لازم است ضمن بهرهبرداری از فرصتها، تأثیرات اقتصادی، زیستمحیطی و عملیاتی آن با دقت بررسی شود تا جریان توسعه، هموار و پایدار باشد.
امیرحسین هاشمیجاوید، کارشناس مسائل انرژی، در خصوص جزییات این پروژه با اشاره به موقعیت جغرافیایی میدان مدار توضیح داد: این میدان در استان هرمزگان، ۴۰ کیلومتری غرب پالایشگاه فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی و در مجاورت میدانهای عسلویه شرقی، تابناک و خیام غربی واقع شده است. او افزود که ذخیره گاز درجای میدان حدود ۸.۸ تریلیون فوتمکعب (معادل ۲۵۰ میلیارد مترمکعب) برآورد شده و ظرفیت اوج تولید آن روزانه ۱۳ میلیون مترمکعب گاز و ۴۰ هزار بشکه میعانات خواهد بود.
به گفته هاشمیجاوید، سرمایهگذاری پیشبینیشده در این پروژه حدود ۶۰۰ میلیون دلار است و تولید تجمعی در دوره ۲۰ ساله قرارداد به ۶۵ میلیارد مترمکعب گاز و ۱۲۷ میلیون بشکه میعانات میرسد.
وی حجم میعانات را از جنبه اقتصادی مهمترین مزیت میدان دانست و با یادآوری میزان مصرف روزانه گاز در کشور (حدود ۸۰۰ تا ۸۷۰ میلیون مترمکعب) اظهار داشت: در مقیاس ملی، تولید روزانه ۱۳ میلیون مترمکعب تنها حدود ۱.۵ درصد مصرف کشور را پوشش میدهد و نمیتواند بحران ناترازی گاز در فصل سرما را رفع کند.
وی تأکید کرد: تخصیص بخشی از تولید به صنایع بزرگ مانند فولاد مبارکه میتواند از فشار تأمین انرژی در این واحدهای صنعتی حیاتی بکاهد و از نوسان تولید جلوگیری کند، طرح توسعه میدان شامل تکمیل ۲۰ حلقه چاه در چهار کلاستر، ساخت تأسیسات سرچاهی، اجرای بیش از ۱۰۰ کیلومتر خطوط لوله و احداث تأسیسات اندازهگیری و نمزدایی است.
هاشمیجاوید با اشاره به پیچیدگیهای فنی پروژه گفت: حفاری و تکمیل هر حلقه چاه ممکن است چند هفته تا چند ماه طول بکشد و ساخت خط لوله نیز بین ۲ تا ۴ سال زمان میبرد. او خاطرنشان کرد که حتی در خوشبینانهترین سناریو، دستیابی به تولید کامل میدان دستکم سه تا چهار سال طول خواهد کشید و ادعای کاهش ناترازی گاز طی دو سال آینده واقعبینانه نیست، از نظر فنی، توسعه میدان مدار با چالشهایی همچون مدیریت فشار مخزن، تزریق و فشارافزایی در صورت افت فشار، تفکیک و تصفیه میعانات، اتصال به پالایشگاه و خطایابی تجهیزات روبهرواست.
هاشمیجاوید همچنین به ضرورت استفاده از فناوریهای روز و مدیریت پروژه قوی برای اجرای بیش از ۱۰۰ کیلومتر خطوط لوله در منطقه حساس خلیج فارس اشاره کرد و ادامه داد: در حوزه مالی و حقوقی نیز، تأمین منابع پایدار، مدیریت جریان نقدی و مقابله با تأخیرهای احتمالی در تحریم و نوسان ارزی از چالشهای اصلی پروژه داست.
وی با بیان وجود مزایای مدل قراردادی IPC تأکید کرد: موفقیت آن به شفافیت، جذابیت اقتصادی و ثبات حقوقی وابسته است و به مصوبههای رسمی و تأییدیههای نهادهای بالادستی نیاز دارد.
به گفته هاشمیجاوید، مشارکت فولاد مبارکه اقدامی استراتژیک برای تضمین امنیت انرژی صنایع فولادی کشور است و میتواند الگویی برای ورود سایر صنایع بزرگ به حوزه انرژی باشد. با این حال وی عملکرد فنی اویک را نیازمند بازنگری جدی دانست و تأکید کرد: موفقیت پروژه مستلزم مشارکت پیمانکاران توانمند داخلی و خارجی و بهرهگیری از نیروهای متخصص جوان است.
وی همچنین بر الزامات محیطزیستی پروژه در خلیج فارس تأکید کرد و خواستار نظارت دقیق بر استانداردهای کاهش فلرینگ، مدیریت پسماند و جلوگیری از نشت آلایندهها شد.
ابن کارشناس ادامه داد: میدان مدار باید فرصتی برای نمایش تعهد ایران به محیطزیست باشد و نه تهدیدی برای آن, توسعه میدان مدار یک سرمایهگذاری میانمدت است که میتواند بخشی از نیاز صنایع بزرگ را تأمین کند، اما حل بحران ناترازی گاز نیازمند توسعه همزمان چندین میدان و مدیریت مصرف است.
وی تأکید کرد: شفافیت مالی، گزارشهای محیطزیستی و اطلاعرسانی دقیق درباره زمان واقعی بهرهبرداری، برای اعتماد عمومی و جذب سرمایهگذاران ضروری است.
میدان مدار؛ دریچهای تازه برای نفس فولاد و الگویی سبز برای صنایع
بله، چالشها کم نیست. توسعه زیرساختها، سرمایهگذاری کلان و مدیریت زیستمحیطی میدان مدار همه ضرورتهایی هستند که به سادگی حل نمیشوند. اما در شرایطی که دولت زیر فشار کسری بودجه است، این مشارکت میتواند باری از دوش آن بردارد. فولاد مبارکه اگر بتواند هم انرژی خود را تأمین کند و هم سهمی در رشد صادرات داشته باشد، عملاً به بودجه عمومی هم نفس تازهای خواهد داد.
نکته مهم این است که چنین تفاهمنامههایی نباید روی کاغذ بماند. ایران پر است از امضاهایی که خاک گرفتهاند. اگر فولاد مبارکه و وزارت نفت، این بار جدیتر باشند، میدان مدار فقط یک پروژه صنعتی نخواهد بود، بلکه میتواند به الگویی برای دیگر صنایع بدل شود؛ الگویی که در آن به جای مصرف بیپایان منابع، مسیر به سمت بهرهوری و تولید سبزتر باز میشود.
بههرحال، آینده صنعت فولاد در ایران بدون انرژی پایدار قابل تصور نیست. تفاهمنامه اخیر، اگر درست اجرا شود، میتواند همان دریچهای باشد که بعد از سالها، هوای تازه را به ریههای فولاد برساند.
گزارش: بهمن راعی
ارسال نظر