نخستین سفیر ژاپن در ایران: تریاک ایران بهترین در جهان است!

سفرنامه کازما، سفرنامه خاطرات آکی ئوکازما، نخستین وزیرمختار ژاپن در ایران است. ایران خاطرات از سال ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ ادامه دارد. کتاب فوق با ترمه دکتر هاشم رجب‌زاده، از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسیده است.

در غرب میدان شاه عمارت عالی قاپو است. جلوی این ساختمان به شکل طاق و ایوانی بزرگ است با ستون‌های چوبی مانند غرفه بالای تماشاخانه‌ها (در اروپا)، که به میدان در پایین نگاه می‌کند. شاه عباس بزرگ بار‌ها به این ایوان به دیدن چوگان بازی، اسب دوانی، جنگ حیوان‌ها و دیگر بازی‌ها و مسابقه‌ها می‌آمد، و در موسم نوروز در اینجا به پذیرش سلام بلند پایگان و وزیران می‌نشست. رسم سلام شاه هنوز در دربار ایران مانده است و شاید که او هم چنانکه امروز در سلام نوروز در اینجا سکه طلای تازه ضرب شده به باریافتگان عیدی می‌داد.

کشت تریاک

تریاک منع کشت منبع درآمد عمده برای ایران است، چون ایران به موافقتنامه تریاک نپیوسته است این ماده را آزاد و آشکارا از ایران صادر می‌کنند، اما آنهایی که این تریاک را وارد (کشور دیگر)، حمل و خرید و فروش می‌کنند، معمولاً از اتباع ممالک عضو این قرار دادند؛ پس نمی‌توانند بیش از حد معین داد و ستد تریاک بکنند. از آنجا که این وضع زبان‌های گوناگون دارد جامعه ملل نگران و در تلاش است که اگر بتواند کاشت و برداشت و تجارت تریاک را یکسره براندازد.

دولت ایران در پاسخ می‌گوید که اگر محصول جایگزینی برای تریاک با درآمدی برابر آن باشد از منع کشت تریاک دریغ نخواهد کرد، اما این به هیچ روی امکان‌پذیر نیست، و هر چه هم که کارشناسان جامعه ملل فکر و تحقیق بکنند باز نخواهند توانست حاصل زرعی به گرانی تریاک بیابند.

ایرانی‌ها با اینکه خشخاش می‌کارند خود به اندازه چینی‌ها که از مقصد‌های صدور این ماده است تریاک مصرف نمی‌کنند. می‌گویند که بوی خوش تریاک ایران در جهان همتا ندارد و در چین هم تا تریاک ایران را با محصول محلی نیامیزند، کیف و لذتی چنانکه باید از مصرف آن نمی‌برند در عربستان و مصر جز تریاک، ماده مخدر قوی و تندی را به نام حشیش که از شاهدانه هندی به دست می‌آید مصرف کنند. سه ماده عرق و تریاک و حشیش را ممتازترین چیز‌های مست و تخدیر‌کننده می‌شناسند.

داستانی در ایران هست که می‌گوید که سه مرد که هر کدام آنها یکی از این سه ماده را مصرف کرده بود نیمه شب پشت دروازه شهری رسیدند. آن مرد که مست می‌بود، چون دروازه را بسته یافت به فریاد بلند گفت: زود دروازه را بشکنیم! من آن را با شمشیر از هم می‌درم مردی که از تریاک نشته بود گفت: نه، تا آفتاب درآید در اینجا صبر می‌کنیم، بی دردسرتر است که صبح که دروازه را بازکردند توی شهر برویم. مرد سوم که حشیش کشیده و در عالم هپروت سیر می‌کرد، آهسته و نجوا مانند گفت: هیچ کدام از این دو راه خوب نیست اگر در سوراخ کلید دقیق بشویم و هیکل خودمان را خوب باریک بکنیم می‌توانیم از این سوراخ بگذریم و وارد شهر بشویم. این داستان که در ایران همچون مَثَلِ رایج است نشان می‌دهد که اندازه و طبیعت این سه گونه مستی و بیخودی تا چه پایه با هم تفاوت دارد.

بختیاری‌ها

چند سال بعد که باز به اصفهان رفتم، به مرکز بختیاری‌ها در غرب اینجا دعوت داشتم. چندی در این ناحیه کوهستانی ماندم بختیاری‌ها در تاریخ ایران مهمترین قوماند. اینان به اصطلاح آریایی خالص هستند. خودشان می‌گویند که بازماندگان قوم باکتریای باستانند سلسله‌های حکومتی که یکی پس از دیگری بر ایران فرمان راندند همه به ناگزیر با این مردم کنار آمدند بدینسان که از اینان وزیر و دیوان سالار می‌گرفتند و پسری از رؤسای این قوم را در جای گروگان در قصر پادشاه نگاه داشتند. در سالی که من به ایران رفتم رئیس بختیاری‌ها، سردار اسعد، وزیر می‌جنگ بود، اما پس از بازگشتم از این کشور تغییر‌هایی روی داد، و شنیدم که او زندانی شد و در محبس درگذشت.

از هواپیما دیدم که منطقه بختیاری در دل کوهستان و میان دره‌های پرپهنه است. تاریخ‌دانان می‌گویند که آریایی‌ها پانصد سال پیش از میلاد به این منطقه آمدند پس هواپیمایی که بر آن نشسته بودم همان راهی را می‌پیمود که این مردم در روزگار باستان آن را به سوی اقامتگاه تازه‌شان دنبال کردند. بختیاری‌ها در سوارکاری و شکار بسیار ماهرند سرزمین آنها شکار، مانند شغال میش و بزکوهی، گورخر، گراز آهو و حیوان‌های دیگر فراوان دارد.

 فکر می‌کنم که بسیاری از حیوان‌ها که برای ما کمیاب است اینجا فراوان یافت می‌شود. بختیاری‌ها سوار بر اسب به چابکی بر لب پرتگاه تند می‌تاختند و در نشانه زدن با تفنگ یک بار خطا نمی‌کردند مهارت آنها تحسین برانگیز بود بسیاری از پسران خان‌هایشان برای تحصیل به انگلیس یا فرانسه رفته و پس از بازگشتن به میهن خود در کوهستان زندگی آرامی دارند و به کار و درسشان می‌رسند. این قوم مردمی دلیر و بی رنگ و ریا هستند.

 همواره برای دوستان حامی و هوادار قابل اعتماد و برای دشمنان ترس برانگیز بوده‌اند. هم بختیاری‌ها در نامگذاری فرزندانشان به آنها از نام‌هایی که نزد دیگر ایرانی‌ها رایج است نمی‌دهند. معمولاً مسلمان‌ها فرزندشان را به اسم یکی از افراد خاندان (حضرت) محمد یا دیگر مقدّسان می‌نامند مانند، حسین حسن و علی، اما برای نوزادان بختیاری نام‌هایی می‌گذارند که به معنی شیر یا ببر یا میش کوهی و مانند اینهاست؛ یعنی که فرزند را به اسم حیوانی (نیرومند) یا قهرمانان نامگذاری می‌کنند.

این رسم را از باکتریای باستان به میراث دارند.

گزیده از انتخاب

  • فیلم / غوغای بچه مهمونی با آهنگ شجریان / کوچه های شهر پر ولگرده !

وبگردی