پساهوشمندسازی؛حکمرانی مالیاتی الگوریتممحور(تحلیل جامعهشناختی گفتمان پیشروی نظام مالیاتی)
سیر تحول هوشمندسازی نظام مالیاتی از دهه 1380 تا امروز
رکنا اقتصادی:هوشمندسازی نظام مالیاتی» در ایران طی دو دهه از توسعه زیرساختهای دادهمحور به سمت شکلگیری گفتمان تازهای به نام «حکمرانی مالیاتی الگوریتممحور» حرکت کرده است. در این مرحله جدید، تصمیمگیری مالیاتی بر پایه تحلیل الگوریتمی دادهها انجام میشود و تحقق عدالت، شفافیت و تنظیمگری الگوریتمها به مسئلهای نهادی، حقوقی و اخلاقی بدل میشود.
اپیزود یک: در سالهای اخیر، اصطلاح «هوشمندسازی نظام مالیاتی» به یکی از کلیدواژههای تحول حکمرانی اقتصادی در ایران تبدیل شده است.
در دهه ۱۳۸۰، رؤسای کل سازمان امور مالیاتی، شهسوار خجسته، کرد زنگنه و عرب مازار، تمرکز خود را بر «طبقهبندی مؤدیان»، «استفاده از فناوری اطلاعات» و اجرای «طرح جامع مالیاتی» گذاشتند. در این دوره، اصطلاح «هوشمندسازی» به صورت مستقیم به کار نرفت، اما زمینههای فنی آن شکل گرفت.
در سال ۱۳۸۷، دکتر عرب مازار در مصاحبهای با خبرگزاری تسنیم از «مالیاتستانی هوشمندانه» سخن گفت. عبارتی که میتوان آن را نخستین اشاره مفهومی به هوشمندسازی مالیاتی دانست.
در دوره عسکری (۱۳۸۸–۱۳۹۵)، زیرساختهای الکترونیک توسعه یافتند و خدمات غیرحضوری گسترش یافت، اما اصطلاح «هوشمندسازی» هنوز وارد گفتمان رسمی نشده بود. تقوینژاد (۱۳۹۵–۱۳۹۸) نیز بر «اعتمادسازی»، «شفافیت»، و «اصلاح فرآیندها» تأکید داشت و گام های مهمی برای اجرای طرح جامع مالیاتی برداشت.
در دوره ریاست امیدعلی پارسا (۱۳۹۸–۱۴۰۰)، اصطلاح «هوشمندسازی نظام مالیاتی» برای نخستین بار بهصورت رسمی و رسانهای مطرح شد. در مهر ۱۳۹۹، پارسا در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا تصریح کرد: «نظام مالیاتی هوشمند زمینهساز تحقق عدالت مالیاتی و به حداقل رساندن فرار مالیاتی و فساد اداری است.»
در همین دوره، پروژههایی مانند پایگاه اطلاعات مؤدیان، سامانه مؤدیان، و اتصال بیننهادی با عنوان «هوشمندسازی» معرفی شدند.
در دوره داوود منظور (۱۴۰۰–۱۴۰۲)، اصطلاح «هوشمندسازی» به سطح سیاستگذاری کلان ارتقاء یافت. منظور در همایش تحول دیجیتال دولت تأکید کرد: «هوشمندسازی نظام مالیاتی، نه فقط ابزار کشف فرار مالیاتی، بلکه بستری برای بازسازی اعتماد عمومی و تحقق عدالت مالیاتی است.»
و نهایتا در دوره سیدمحمدهادی سبحانیان (۱۴۰۲–اکنون)، این اصطلاح نهادینه شد. تشکیل «معاونت هوشمندسازی مالیاتی» در سازمان امور مالیاتی، گواهی بر تثبیت ساختاری این گفتمان است. سبحانیان اخیرا در نشست اتاق اصناف مشهد تصریح کرد: «نظام مالیاتی هوشمند، دادهمحور و عادلانه، هدف اصلی تحول مالیاتی کشور است.»
اپیزود دو: با این حال، گسترش زیرساختهای دادهمحور، ظهور الگوریتمهای تحلیل رفتار مؤدیان، اظهارنامه های برآوردی و حسابرسی سیستمی، نشان میدهد که گفتمان هوشمندسازی در حال گذار به گفتمانی جدید است: «حکمرانی مالیاتی الگوریتممحور». در این گفتمان، قدرت از سامانه به الگوریتم منتقل میشود. مؤدی دیگر صرفاً کاربر نیست، بلکه سوژهای دادهمحور است که رفتار او تحلیل میشود، رتبهبندی میشود، و در معرض پیشبینی و تخصیص منابع نظارتی قرار میگیرد.
تصمیمگیری درباره رسیدگی، مشمولیت، یا اولویت مؤدیان، بر اساس منطق الگوریتمی صورت میگیرد. نظام مالیاتی به مجری تصمیم الگوریتم تبدیل میشود و سامانهها از ابزار خدمترسانی به زیرساخت قدرت تحلیلی بدل میشوند. این تحول، نه فقط فنی، بلکه مفهومی و نهادی است. برای فهم این دگرگونی، نظریه قدرت–دانش میشل فوکو چارچوبی راهگشا ارائه میدهد. فوکو نشان میدهد که قدرت مدرن نه فقط سرکوبگر، بلکه مولد دانش است و دانش، ابزار اعمال قدرت. در نظام مالیاتی الگوریتممحور، دادههای مؤدیان به دانش تبدیل میشوند و این دانش، از طریق الگوریتمها، قدرت را اعمال میکند. در این چارچوب، مالیات دیگر صرفاً ابزار درآمدی نیست، بلکه سازوکار بازتعریف رابطه دولت و جامعه در عصر داده است. مؤدی مالیاتی، نه فقط پرداختکننده، بلکه سوژهای است که رفتار او در میدان قدرت–دانش تحلیل و مدیریت میشود.
اپیزود سه: ورود به گفتمان «حکمرانی مالیاتی الگوریتممحور»، که اکنون نشانه های آن را مشاهده می کنیم، پیامدهایی چندلایه دارد. در سطح نهادی، نیاز به تنظیمگری الگوریتمها، شفافسازی منطق تصمیمگیری و تضمین عدالت در تحلیل دادهها بیش از پیش احساس میشود. الگوریتمها باید قابل بازبینی، قابل اعتراض، و از سوگیریهای ساختاری مصون باشند. در سطح گفتمانی، رابطه دولت و مؤدی باید از اطاعت یکسویه به مشارکت دادهمحور بازتعریف شود. بهگونهای که مؤدی بتواند در فرآیند تحلیل و تصمیمگیری مشارکت داشته باشد. در سطح حقوقی و اخلاقی نیز، ضرورت پاسخگویی الگوریتمها، تضمین حق اعتراض مؤدیان و جلوگیری از تبعیض ساختاری، از الزامات حیاتی این تحول است.
حکمرانی مالیاتی الگوریتممحور مفهومی است که میتواند گفتمان آینده نظام مالیاتی ایران باشد. مرحلهای که در آن، قدرت نه در کاگزاران، نه در سامانه، بلکه در الگوریتم مستقر میشود. اما این تحول، صرفاً فناورانه نیست. تحقق آن نیازمند بازآرایی نهادی، تنظیمگری دقیق و نیروی انسانی خردمند است.
مهراب عالی/ دکترای جامعهشناسی اقتصاد و توسعه
ارسال نظر