بلبشو در واردات خودرو؛ دلالی بجای نمایندگی!
رکنا اقتصادی: شرکتهای واردکننده مولتیبرند با ترکیب برندهایی نامتجانس، بازاری بهوجود آوردهاند که نظیرش در هیچ کشور دیگری قابل تصور نیست.
واردات خودرو در ایران چهرهای دوگانه دارد؛ بازاری لبریز از برندهای متنوع که در بطن خود گرفتار آشفتگی ساختاری، نبود ارتباط رسمی با شرکتهای مادر و ضعف مزمن در شبکه خدمات پس از فروش است.
به گزارش فرارو؛ شرکتهای واردکننده که باید نقش نمایندگی و اتصال صنعتی را ایفا کنند، این روزها به تجاری بدل شدهاند که تنها نشان برندها را نقلوانتقال میدهند.
نتیجه این چرخه نیز همین بازار پررزرقوبرقی است که میبینید؛ در ظاهر رنگارنگ با ساختاری آشفته و تکهتکه.
نکته یک: بازار خودروهای وارداتی در ایران ساختاری تکهتکه و نامنسجم دارد. آخرین دادههای رسمی نشان میدهد ۵۳ شرکت در این عرصه فعالند؛ از این میان، ۴۰ شرکت تنها از یک برند خودرو وارد کردهاند اما ۱۳ شرکت به صورت مولتیبرند وارد میدان شدهاند.
بررسیهای فرارو از واردات تویوتا، کیا و دیگر برندها نشان میدهد که واردات خودرو از چند برند مختلف به بینظمی صنعتی منجر خواهد شد. مانند داستان تویوتا کرولا الیت سایپا که با قیمتی نامشخص و تاخیرهای طولانی عرضه شد و حتی خریداران درباره مشخصات خودرو اطلاعات دقیقی نداشتند.
این در حالی است که بسیاری از همین خودروهای وارداتی، هرچند با نام برندهای ژاپنی، کرهای یا آلمانی عرضه میشوند اما تولید خطوط چین هستند. امروز در بازار خودرو ایران، نه تویوتا از ژاپن میآید و نه بنز از آلمان. مبدا واقعی اغلب آنها کشور چین است.
نکته دو: چینش مدلهای وارداتی برخی شرکتهای مولتیبرند، نه تنها در بازارهای رسمی جهانی بیمثال است بلکه عملا ناممکن تلقی میشود. برای مثال «بیامکارز» مجموعهای ناهمگون از فولکس، جتور، بیوایدی و مزدا را در یک پکیج وارد کشور کرده. برندهایی با خاستگاه، کیفیت و حتی مخاطبان کاملا متفاوت.
«راسا موتور خاورمیانه» نیز از مرسدسبنز تا سوزوکی و جیایسی را ذیل یک ساختار قرار داده و از لوکسترین تا ارزانترین سطوح بازار را همزمان عرضه کرده است. همچنین «معین خودرو ایرانیان» هم برندهایی مانند تویوتا، هوندا و آئودی را کنار هم چیده. چنین ترکیبهایی بطور مستقیم محصول محدودیتهای مجوزی و فضای آزاد و بیقاعده واردات است.
نکته سه: بینظمی در واردات خودرو حالا از سطح مجوزها فراتر رفته و به زندگی واقعی خریداران رسیده است. در یکی از این پروندهها درباره خودروهای وارداتی، خریداران کیا اپتیما روایتی از مغایرت خودروهای تحویلی با وعده اولیه داشتند. خریداران نه تنها مدلی که خریداری کرده بودند را تحویل نگرفتند، بلکه مبلغ بیشتری هم نسبت به شرکتهای همعرض پرداخت کردند.
در گزارش دیگری، اسپورتیج وارداتی هم به معمایی از اختلاف نسخهها و قیمتهای متناقض بدل شده. مجموعه این روایتها یک پیام مشترک دارند: واردکنندگانی که نه نمایندگی رسمی دارند و نه انضباط برند، تجربهای پرهزینه برای مشتریان رقم خواهند زد. دودی که فقط چشم خریداران را هدف گرفته.
نکته چهار: وضعیت نابسمان واردات خودرو سه آسیب اصلی دارد؛ نابرابری در سطح تخصص فنی، خدمات پس از فروش ضعیف و فقدان پشتیبانی کارخانهای.
چراکه هر برند استاندارد آموزشی و نرمافزاری خود را دارد و شرکتهای چندسبدی نمیتوانند کیفیت یکسانی ارائه دهند. در نتیجه خدمات پس از فروش باکیفیتی نخواهند داشت که به کاهش اعتماد خریداران و بیاعتباری نمایندگیها منجر خواهد شد.
علاوه بر این، واردات خودرو به کشور از موضع رسمی نبوده و واردکننده عملا ارتباطی با کارخانه مادر ندارد. در نتیجه، این خودروها نه بهروزرسانی نرمافزاری دریافت خواهند کرد و نه مشمول فراخوانهای ایمنی کارخانجات مادر میشوند.
ارسال نظر