در مذمت اجرایی نشدن قوانین مربوط به حمل و نگهداری کالای خطرناک؛
زخم انفجار بندرعباس بر پیکر قانون های روی کاغذ / فاجعه بندر شهید رجایی، نتیجه بیاعتنایی مزمن به قوانین حمل مواد خطرناک
رکنا اقتصادی: در فاجعه انفجار بندرعباس، بار دیگر ضعف مزمن در اجرای قوانین موجود، بهویژه در زمینه حمل و نگهداری کالاهای خطرناک آشکار شد؛ قوانینی که باوجود فراوانی، به دلیل نبود زیرساخت، اراده اجرایی و نظارت مؤثر، عملاً بیاثر ماندهاند. راهاندازی نشدن سامانه ملی مواد خطرناک یکی از نمونههای بارز این خلأ اجرایی است که میتواند تبعات داخلی و بینالمللی سنگینی در پی داشته باشد.

به گزارش رکنا، در پی انفجار مهیبی که شنبه 6 اردیبهشت 1404 در بندر شهید رجایی رخ داد، حدود 70 نفر کشته، دهها تن مفقود و بیش از 1000 نفر مجروح شدند. به گزارش گمرک بندرعباس به «احتمال زیاد منشأ انفجار از دپوی کالاهای خطرناک و مواد شیمیایی موجود در محوطه بندر بوده است.» هنوز علت انفجار اعلام نشده و از میزان خسارت انفجار به محمولههای تجاری موجود در بندر شهید رجایی، مهم ترین بندر صادراتی ایران تاکنون برآوردی منتشر نشده است.
آنچه پس از وقوع حوادثی از این دست مطرح می شود این است که دستگاه های مسئول چقدر به وظایف خود عمل کرده اند؟ سازمان مدیریت بحران و گمرک ایران تا چه اندازه به وظیفه نظارتی خود برای اجرای آیین نامه ها متعهد بوده اند؟ درخصوص سایر الزامات مربوط به حمل و نگهداری کالاهای خطرناک، این پرسش مطرح میشود که این الزامات چقدر به اجرا درآمده است و آیا در این میان ما با کمبود قانون مواجه هستیم یا با عدم اجرای قانون؟
انباشت قانون، فقدان اجرا!
در کشور ما نه تنها با کمبود قانون مواجه نیستیم بلکه حتی با قوانین متعددی و در بسیاری از حوزه ها با انباشت قوانینی مواجه هستیم که چون اجرا نمی شوند، عملا از سوی قانونگذار نیز به فراموشی سپرده شده و کسی از وجود این قوانین خبر ندارد و بنابراین مجددا قانونگذاری می کنند و این می شود که ما با تورم قوانین و فقدان اجرا مواجه می شویم که حتی گاها درباره یک موضوع واحد، چندین قانون، حتی متناقض وجود دارد و در یک کلام قوانین وجود دارند اما اراده و عزمی برای اجرای قوانین وجود ندارد.
آنچه مسلم است، اجرای قوانین مستلزم پشتوانه اجرایی، سرمایه گذاری و زیرساخت های جدید است و حتی اگر از نگاه بدبینانه و کلیشهای که "منافع عدهای در عدم اجرای قانون است" گذر کنیم، نیازمند مطالعات و بررسی های جدی و وسیع در ابعاد مختلف جامعهشناسی، روانشناسی، فرهنگی و اقتصادی هستیم تا دریابیم که چرا در سطوح مختلف در میان جامعه، شهروندان و دولتمردان به نوعی بی میلی در اجرای قانون وجود دارد و تا زمانی که این مسئله اصلاح نشود، هیچ سند و قانون جدیدی نمی تواند مانع تکرار فجایع شود.
در حوادثی مانند فاجعه بندرعباس که به دلیل مرگ انسان های بی گناه بسیار دردناک تر و غم انگیزتر از دیگر وقایع است یا پرونده هایی نظیر فساد چای دبش و کوروش کمپانی که پایه های اعتماد عمومی را سست کرده اند، نمی توان صرفا حاکمیت را مقصر دانست، زیرا بخشی از این زنجیره را نیز شهروندانی تشکیل می دهند که با نادیده گرفتن همان قوانین نیم بند، در بروز یک فاجعه سهیم هستند. بنابراین الزام به رعایت قانون باید به عنوان یک اصل پذیرفته شود و درخصوص موارد معدود و با استدلال و توجیه روشن، می توان با مبارزه مدنی به اصلاح یا نسخ قوانین ناعادلانه پرداخت.
قوانین درخصوص حادثه بندرعباس چه می گویند؟
حمل مواد خطرناک، این نوع مواد در بند (6) ماده (1) آییننامه اجرایی بند (س) ماده (14) قانون مدیریت بحران کشور مصوب 1400/9/24 هیأت وزیران، اینگونه تعریف شده است: «کلیه مواد با ماهیت شیمیایی، زیستی (بیولوژیک)، پرتوزا و انفجاری و با منشأ طبیعی یا مصنوعی که به صورت مایع، جامد و گاز در محیط وجود دارند و در صورت عدم مدیریت صحیح و عدم رعایت ایمنی در زمان تولید، حمل و نقل، بارگیری، نگهداری، تخلیه و مصرف یا امحاء میتوانند باعث انفجار، آتشسوزی، خرابی تجهیزات، مسمومیت، سوختگی، دریافت تشعشع، بیماری و مرگ انسان یا حیوان و اثرات زیانبار بر روی گیاهان و محیط زیست گردند.»
به دلیل حساسیت حمل و نگهداری این کالاها، در مراحل مختلف نگهداری، حمل، انبارداری، جابهجایی و مصرف آنها، لازم است برگهای شامل (16) مورد اطلاعات اساسی مواد شیمیایی اعم از؛ مشخصات کلی ماده و خلاصهای از مهمترین خطرات بهداشتی، ایمنی، محیط زیستی آن را به همراه اقدامات پیشگیرانه و حفاظتی، واکنش در شرایط اضطراری، حوادث مواد خطرناک نظیر انفجار، آتشسوزی، تماس پوستی، مواجهه تنفسی یا گوارشی، نشت، ریزش، رها شدن در محیط، خطرات پرتوگیری و پخش مواد پرتوزا و مانند آن خواهد بود، توسط تولیدکننده یا متصدی کالا تهیه و ارایه شود. برهمین اساس کلیه سازمانها، شرکتها، مؤسسات حمل و نقل، کارخانهها و مانند آنها اعم از دولتی و غیردولتی که به حمل و نقل محمولههای خطرناک (تولیدات یا مواد اولیه) مبادرت میورزند، بایستی از وزارت راه و شهرسازی پروانه فعالیت معتبر دریافت کنند. (مستفاد از بندهای (6) و (16) ماده (1) آییننامه مذکور)
اما مهمترین بخش در حمل مواد خطرناک، لزوم راهاندازی سامانه ملی مواد خطرناک است، سامانهای جامع که رهگیری، پایش و مدیریت خطرپذیری مواد خطرناک کشور از طریق اطلاعات کلیه مواد خطرناک در آن بارگذاری و به روزرسانی میشود. وفق ماده (15) آییننامه مذکور، سازمان مدیریت بحران کشور موظف شده با همکاری وزارتخانههای نفت، نیرو، صنعت، معدن و تجارت، جهاد کشاورزی، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، سازمان انرژی اتمی، وزارت اطلاعات و شورای امنیت کشور سامانه ملی مواد خطرناک کشور را طراحی و راهاندازی نماید. گفتنی است این سامانه دارای طبقهبندی امنیتی خواهد بود و موارد امنیتی در ایجاد، نگهداری و بارگذاری دادهها، اطلاعات و دسترسی به آن باید توسط سازمان مدیریت بحران کشور لحاظ شود و دستگاههای اجرایی و بخش خصوصی نیز موظف به همکاری در تکمیل و به روزرسانی دادهها و اطلاعات سامانه با رعایت مسایل امنیتی میباشند. همچنین مطابق ماده (22) حمل و ورود هرگونه مواد خطرناک در قسمت حمل مسافر وسایل نقلیه عمومی ممنوع میباشد.
مراجع صادرکننده مجوز برای حمل کالاهای خطرناک
لازم است این نکته نیز مورد اشاره قرار گیرد که متصدیان حمل و نقل موظف هستند قبل از صدور بارنامه، مجوزهای لازم را از مبادی ذیربط مواد خطرناک دریافت نمایند:
نوع کالا |
مرجع صادرکننده مجوز |
---|---|
مواد خطرناک پرتوزا |
سازمان انرژی اتمی ایران |
مواد منفجره |
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح |
مواد مخدر با مصارف دارویی |
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی |
مواد بیولوژیک (زیستی) حوزه انسان |
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی «با تأییدیه وزارت اطلاعات» |
مواد بیولوژیک (زیستی) و سموم شیمیایی حوزه کشاورزی و دام و طیور و نباتات و سموم سنواتی |
وزارت جهاد کشاورزی |
مواد سوختی و نفتی |
وزارت راه و شهرسازی |
پسماندهای حاصل از مواد خطرناک |
سازمان حفاظت محیط زیست |
مواد شیمیایی خطرناک |
وزارت صنعت، معدن و تجارت «با تأییدیه وزارت» |
گفتنی است تمامی مجوزهای حمل داخلی و یا عبوری (ترانزیت) مواد خطرناک صادر شده توسط واحدهای قانونی مربوط به مواد خطرناک باید بر روی سامانه ملی مواد خطرناک توسط واحد صادرکننده مجوز بارگذاری گردد. (تبصره (2) ماده (15) آیین نامه اجرایی بند س ماده ۱۴ قانون مدیریت بحران کشور)
شایان ذکر است با بررسیهای صورت گرفته، این سامانه به ترتیبی که گفته شد، هنوز راهاندازی نشده است و تنها سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای با همکاری سازمان فنیوحرفهای برای رانندگانی که به حمل کالاهای خطرناک مشغول هستند، دورههای آموزشی لازم را برگزار میکند.
همچنین مطابق با سامانه جامع انبارها و مراکز نگهداری کالا، امکان صدور قبض انبار و حواله انبار برای کلیه انبارها و مراکز نگهداری کالا فراهم شده، به نحوی که اسناد مزبور متضمن اطلاعاتی از قبیل اطلاعات کمی و کیفی کالا، مالک کالا، محل نگهداری، تحویل دهنده، تحویل گیرنده و تاریخ و زمان صدور سند باشند. مطابق با ماده (6) مکرر (2) قانون مذکور، ورود کالا به انبارها و مراکز نگهداری کالا و خروج کالا از آنها بدون قبض انبار و حواله انبار، مستوجب محکومیت نگهداریکننده به جریمه نقدی به میزان یکصد میلیون (000 /000 /100) ریال یا معادل یک چهارم ارزش کالای موضوع تخلف، هر کدام که بیشتر باشد، است. همچنین کلیه نگهداریکنندگان تجاری کالاهای ضروری که تعیین مصادیق آنها، به تشخیص ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز یا ستاد تنظیم بازار است و از طریق سامانه مقررات تجاری ابلاغ می شود، ملزم به ثبت آنی اطلاعات نگهداری کالا در سامانه مذکور و ارائه و دریافت قبض و حواله موضوع ماده (6) مکرر (2) هستند. استنکاف عمدی از ثبت آنی اطلاعات کالاهای ضروری و ارائه و دریافت قبض و حواله آنها تخلف و در حکم اموال مجهول المالک بوده، در نتیجه با هماهنگی و أخذ مجوز فروش از نهاد مأذون از سوی ولی فقیه توسط سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی به فروش میرسد و وجوه حاصل از آن به حساب نهاد مأذون از سوی ولی فقیه واریز میشود. گفتنی است کلیه اشخاص و دستگاههای اجرائی از جمله گمرک جمهوری اسلامی ایران، سازمان بنادر و دریانوردی، سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی و نهادهای عمومی غیردولتی و نهادهای مأذون از سوی ولیفقیه با إذن معظمله، موظف به اجرای الزامات ذکر شده هستند و در فرآیندهای خود مکلفند تنها حواله الکترونیکی خروج کالا از انبار (بیجک خروج کالا) و قبض انبار استعلام شده از سامانه مذکور را ملاک قرار دهند.
از دیدگاه بینالمللی نیز عدم رعایت استانداردهای بستهبندی، برچسبگذاری یا دپو کالاهای خطرناک میتواند موجب بروز حوادث جدی و در پی آن، تحمیل مسئولیتهای مدنی و کیفری بر فرستنده، حملکننده یا مالک کالاها شود. در رویه بینالمللی، چندین پرونده قضایی به چنین موضوعاتی اختصاص یافته است. برای نمونه، در پرونده Ever Given Chemical Spill در دادگاه سنگاپور، دادگاه شرکت حملکننده را به دلیل سهل انگاری در انبار مواد قابل انفجار در مجاورت باتریهای لیتیومی، مسئول خسارات وارده به کشتی و بارهای مجاور شناخت (Singapore Maritime Court, 2020, pp. 12–17).
همچنین بر اساس کنوانسیون بینالمللی مسئولیت مدنی ناشی از خسارات آلودگی (CLC 1992)، تخلف از اصول ایمنی در حمل کالاهای خطرناک میتواند موجب مسئولیت مطلق و پرداخت غرامت سنگین گردد، حتی اگر قصوری در کار نباشد.
در آخر، عدم اجرای مؤثر قوانین حمل و نگهداری کالاهای خطرناک، بهویژه راهاندازی نشدن سامانه ملی مواد خطرناک، موجب خلأ جدی در نظارت، ایمنی و پاسخگویی به بحرانها شده است. این اهمال نهتنها خطرات انسانی و زیستمحیطی در پی دارد، بلکه در سطح بینالمللی نیز میتواند مسئولیتهای سنگین مدنی و کیفری برای کشور ایجاد کند.
* نویسنده: ساغر واحد ، پژوهشگر حقوق ارتباطات
-
رضا صدیق: امین حیایی استانداردترین بازیگر سینمای ایران است + فیلم
ارسال نظر