نسخه هخامنشی برای نجات تهران و ایران امروز
رکنا اجتماعی: در حالی که دوباره ایده پرهزینه و پرریسک «انتقال پایتخت» مطرح شده، یک پژوهشگر میراث فرهنگی با استناد به تجربه موفق ایران در عصر هخامنشی هشدار میدهد: حذف تهران نهتنها بحرانها را حل نمیکند، بلکه میتواند کشور را دچار شوک سیاسی، اقتصادی و تمدنی کند؛ راهحل، احیای الگوی تاریخی «دو پایتختی» است.
به گزارش رکنا، علیرضا حسنزاده، دانشیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با نقد صریح ایده انتقال پایتخت، تأکید میکند که ایران در دوره هخامنشی تجربهای موفق از نظام «دو پایتختی» داشته است؛ الگویی مبتنی بر تنوع اقلیمی، کارکردهای فصلی و مدیریت تمدنی سرزمین که امروز نیز میتواند بدون حذف تهران، بهعنوان مدلی میراثمحور، پایدار و عقلانی احیا شود.
به گفته این مردمشناس، تجربه هخامنشی نشان میدهد که انتخاب همدان بهعنوان پایتخت تابستانی و شوش بهعنوان پایتخت زمستانی، نهتنها بهرهگیری هوشمندانه از اقلیم متنوع ایران بود، بلکه یکی از نخستین اشکال تمرکززدایی سیاسی و اداری در تاریخ جهان بهشمار میرفت. این چرخش فصلی، توازنی میان شمال و جنوب، اقلیم سرد و گرم و فرهنگهای متنوع ایران ایجاد میکرد و در عین حال، انسجام سرزمینی را حفظ مینمود.
حسنزاده معتقد است این مدل، بسیار کارآمدتر از الگوی صفویِ انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان بود؛ الگویی که به تمرکز شدید قدرت و افول تدریجی پایتخت پیشین انجامید. او هشدار میدهد که تکرار چنین تجربهای در عصر حاضر، میتواند تهران را دچار شوک اقتصادی، جمعیتی و نهادی کند.
این پژوهشگر با اشاره به نمونههای جهانی میگوید: در بسیاری از کشورها، از جمله آفریقای جنوبی، بولیوی، مالزی، سریلانکا و حتی ترکیه، نوعی توزیع کارکردی پایتختها وجود دارد؛ مدلی که در ادبیات شهرسازی و جامعهشناسی بهعنوان «دوپایتختی بالفعل» یا «توزیع عملکردی قدرت» شناخته میشود. بهزعم او، این تجربهها نشان میدهد تمرکززدایی الزاماً بهمعنای انتقال کامل پایتخت نیست.
حسنزاده با تأکید بر بحرانهای فعلی تهران از جمله فشار شدید جمعیتی، ناترازی انرژی، فرونشست زمین، آلودگی محیط زیست و تمرکز بالای اقتصادی و اداری، تصریح میکند: حدود یکپنجم مصرف گاز کشور در تهران و البرز انجام میشود و استان تهران نزدیک به ۲۰ تا ۲۲ درصد تولید ناخالص داخلی کشور را در اختیار دارد؛ این تمرکز، حاصل دههها توسعه ناپایدار است و ادامه آن ممکن نیست.
او راهحل را در اجرای تدریجی مدل «دو پایتختی» میداند؛ مدلی که میتواند بخشی از فشارهای زیستمحیطی، زیرساختی و جمعیتی را از تهران بردارد، بدون آنکه سرمایه تاریخی، نمادین و اقتصادی پایتخت فعلی قربانی شود. به باور او، تهران میتواند همچنان پایتخت سیاسی و اقتصادی باقی بماند، اما بخشی از کارکردهای فرهنگی، علمی، اجتماعی و زیستمحیطی به پایتختی دوم منتقل شود.
این دانشیار پژوهشگاه میراث فرهنگی، شیراز را بهترین گزینه برای پایتخت دوم یا «پایتخت فرهنگی ـ اجتماعی» ایران میداند؛ شهری با پشتوانه تمدنی، ادبی و تاریخی قدرتمند، اقلیم مناسبتر در فصول سرد، دسترسی به جنوب کشور و نزدیکی به آبهای آزاد. به گفته او، استقرار وزارتخانهها و نهادهای مرتبط با فرهنگ، میراث فرهنگی، گردشگری، محیط زیست، ورزش و حتی پزشکی در شیراز، میتواند الگویی پایدار و نمادین از توسعه متوازن ارائه دهد.
حسنزاده تأکید میکند اجرای چنین طرحی نیازمند پژوهشهای عمیق میانرشتهای است و بدون مشارکت مردمشناسان، جامعهشناسان، اقتصاددانان، متخصصان محیط زیست، آب، انرژی، اقلیم و شهرسازی، هر تصمیمی در این سطح ملی، شتابزده و پرهزینه خواهد بود.
او در جمعبندی میگوید: ایران با سابقه تمدنی هخامنشی، از نخستین بنیانگذاران نظام چندپایتختی در جهان بوده است؛ مدلی که باعث پایداری سیاسی، جلوگیری از افول شهرها و کاهش آسیبپذیری سرزمینی میشد. بازگشت خلاقانه و روزآمد به این تجربه تاریخی، میتواند جایگزینی عقلانی، کمهزینه و پایدار برای ایده پرریسک انتقال پایتخت باشد.
ارسال نظر