رکنا گزارش می دهد
تالاب انزلی در حال خفه شدن؛ پسابها نفس اکوسیستم شمال را گرفتهاند
تالاب انزلی، نگین آبی شمال ایران، دیگر نفس راحت نمیکشد. کاهش تراز دریای خزر و ورود بیوقفه پسابهای صنعتی و شهری، جریان طبیعی آب را مختل کرده و زیستگاه ماهیان، پرندگان مهاجر و هزاران گونه گیاهی را در معرض نابودی قرار داده است. کارشناسان هشدار میدهند: اگر اقدامی فوری صورت نگیرد، این تالاب باستانی ممکن است به یکی از تلخترین فاجعههای محیط زیستی ایران تبدیل شود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، تالاب انزلی، این نگین آبی گیلان و یکی از مهمترین زیستگاههای آبی ایران، در حال حاضر با بحرانی پیچیده روبهروست؛ بحرانی که ریشه در ترکیب تغییرات هیدرولوژیک، کاهش تراز دریای خزر و ورود بیوقفه پسابهای شهری و صنعتی دارد
. فرهاد حسینی طایفه، مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان، وضعیت تالاب را نگرانکننده توصیف میکند: «با وجود بارشهای اخیر، تالاب هنوز با مشکلات جدی روبروست. کاهش تراز دریای خزر باعث شده تالاب در ارتفاع بالاتری نسبت به سطح دریا قرار گیرد و جریان طبیعی آب به دریا مختل شود.»
این اختلال در جریان آب، یک پیامد اکولوژیک مستقیم دارد: آب راکد، تجمع آلایندهها و رشد بیشازحد جلبکها. بررسیهای میدانی نشان میدهد که میزان فسفر و نیتروژن در آب تالاب نسبت به دهه گذشته افزایش چشمگیر داشته و این موضوع رشد گونههای جلبکی مضر مانند سیانوباکتریها را تشدید کرده است. این جلبکها اکسیژن آب را کاهش میدهند و بستر ماهیان و آبزیان را به شدت تهدید میکنند.
همزمان، کاهش جریان آب باعث شده تالاب در ارتفاعی بالاتر از دریای خزر قرار گیرد؛ وضعیتی که سد طبیعی مانع تخلیه پسابها و مواد آلاینده به دریا میشود. به گفته کارشناسان، این معضل با ورود فاضلابهای کارخانهها و زهآبهای کشاورزی ترکیب شده و «مرگ تدریجی اکوسیستم تالاب» را سرعت میبخشد. نمونههای اخیر نشان میدهد بخشهای وسیعی از تالاب با لایهای از جلبکهای مرده پوشیده شده و ماهیان کوچک به دلیل کاهش اکسیژن در آب، در معرض خطر قرار گرفتهاند.
علاوه بر تهدیدات زیستمحیطی، این بحران تأثیر مستقیم بر معیشت مردم محلی دارد. صیادان و کشاورزان منطقه از کاهش میزان ماهی و خرچنگ در تالاب شکایت دارند و برخی خانوادهها که نسلها از این منابع ارتزاق کردهاند، امروز مجبورند روزگار دشواری بگذرانند. کارشناسان میگویند «تالاب انزلی تنها یک زیستگاه طبیعی نیست؛ یک نظام اقتصادی و فرهنگی است که تخریب آن، زیانهای گستردهای بر مردم و اقتصاد محلی وارد میکند.»
راهکارهایی که متخصصان پیشنهاد میکنند شامل ایجاد شبکههای تصفیه پساب شهری و صنعتی، بازگرداندن جریان طبیعی آب به تالاب، مدیریت زهآبهای کشاورزی و برنامههای احیای پوشش گیاهی تالاب است. همچنین، مشارکت مردم و آموزش عمومی در حفاظت از تالاب از اهمیت بالایی برخوردار است. بدون اقدام فوری، تالاب انزلی به زودی به وضعیتی شبیه تالابهای خشکشده دیگر ایران تبدیل خواهد شد؛ وضعیتی که از دست رفتن گونههای بومی تا کاهش ظرفیت طبیعی مقابله با سیلاب را به دنبال خواهد داشت.
در نهایت، تصویر تالاب امروز یک هشدار است: آب راکد، جلبکهای مرده، صیادانی نگران و پرندگانی که زیستگاهشان در خطر است. تالاب انزلی، با همه ارزشهای زیستمحیطی و فرهنگیاش، نیازمند یک بسیج ملی محیطزیستی است؛ بسیجی که هم دولت، هم متخصصان و هم مردم را درگیر کند تا این اکوسیستم باستانی از تیغ پسابها نجات یابد.
ارسال نظر