پویان بهنود، اکولوژیست و کارشناس حفاظت از یوز آسیایی در گفت و گو با رکنا مطرح کرد
نامه سرگشاده به مردم ایران؛ یوز ایرانی روی مرز حذف شدن است / نیازمند مثلت علم،مدیریت درست و مشارکت مردم
در روز جهانی یوزپلنگ، پویان بهنود ـ اکولوژیست و کارشناس حفاظت از یوز آسیایی ـ در گفتوگو با رکنا هشدار میدهد که «یوز در ایران زنده است، اما روی لبه تیغ». او با اشاره به آخرین شواهد امیدبخش و همزمان تهدیدهای مرگبار، تأکید میکند بقای این زیرگونه منحصربهفرد تنها با یک مثلث ،علم، مدیریت درست و همراهی مردم ممکن است و اگر یکی از این اضلاع فروبریزد، آخرین یوزهای زمین هم سقوط خواهند کرد.
در روز جهانی یوزپلنگ، گروه اجتماعی رکنا گفتوگویی داشت با پویان بهنود، اکولوژیست و کارشناس پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که سالها در زیستگاههای مرکزی ایران به پایش و مطالعه یوزپلنگ آسیایی پرداخته است. این گفتوگو بیشتر شبیه یک نامه سرگشاده به مردم ایران است؛ روایتی صریح و ساده از آخرین وضعیت یوزپلنگ و آنچه امروز برای نجاتش نیاز داریم.
![]()
پویان بهنود بحث را با یک واقعیت تلخ اما مهم آغاز میکند:«یوزپلنگ آسیایی امروز فقط در ایران زنده است. چیزی که برای خیلیها شاید یک افتخار باشد، اما در واقع یک مسئولیت سنگین است؛ چون یعنی اگر ما نتوانیم یوز را در این سرزمین حفظ کنیم، این زیرگونه برای همیشه از روی زمین حذف خواهد شد.»
او میگوید برای درک اهمیت یوز کافی است بدانیم که روزگاری از هند تا خاورمیانه پراکنش داشت، اما امروز تنها بقایای آخرین جمعیت آن در استان های سمنان، خراسان و یزد باقی مانده است.
یوز در ایران امروز شکننده است، اما هنوز زنده است
از او درباره وضعیت کنونی یوز ایرانی میپرسیم. کمی مکث میکند و میگوید:«یوز در ایران امروز شکننده است، اما هنوز زنده است و همین برای ما یعنی فرصت.»
![]()
او به ثبت چندین توله در سالهای اخیر، مشاهده یوزپلنگ ماده ای که پس از ۳ سال بی خبری به تازگی توسط محیطبانان مشاهده شده و گزارشهای دوربینهای تلهای اشاره میکند و میگوید این نشانهها ثابت میکنند که سیستم طبیعی هنوز ظرفیت بازیابی دارد.
با این حال، تأکید میکند که «یوز در لبه تیغ است» و یک اشتباه مدیریتی، یک تصادف دیگر یا یک خشکسالی شدید میتواند سرنوشت یکباره تغییر دهد.
تهدیدهایی که یوز را احاطه کردهاند
پویان بهنود مهمترین تهدیدات یوز را به زبان ساده اما دقیق توضیح میدهد:
۱. تصادفات جادهای:
«در یک دهه گذشته بیش از نیمی از تلفات یوز در جاده اتفاق افتاده. یوز نیاز به جابهجایی دارد و جادهها درست در مسیرهای مهاجرتش کشیده شدهاند.»
۲. کمبود طعمه طبیعی:
«وقتی طعمه کم میشود، یوز مجبور است کیلومترها راه برود. در طبیعت، فاصله بیشتر یعنی مصرف انرژی بیشتر و احتمال برخورد با عوامل خطر بیشتر.»
۳. حضور دام، شتر و سگهای گله یا بدون صاحب:
«این عوامل زیستگاه را اشغال میکنند و یوز را از محیط طبیعیاش دور میکنند. سگها مخصوصاً برای تولهها تهدید مستقیماند.»
۴. گسستگی زیستگاهها:
«مسیرها پارهپاره شدهاند. متأسفانه معادنی وجود دارند که بدون در نظر گرفتن ارزیابی زیست محیطی به دنبال هجوم به مناطق حفاظت شده و بلعیدن منابع طبیعی هستند، مناطقی که زیستگاه یوز است و یوز هم از آن مناطق سهم دارد. یوز برای بقای ژنتیکی نیاز به ارتباط بین زیستگاهها دارد.»
۵. کمبود نیروی محیطبان و امکانات حفاظتی:
«در بعضی از مناطق، به تعداد کافی محیطبان وجود ندارد و حتی برخی پاسگاهها خودرو و تجهیزات کافی ندارند. البته که در این خصوص پیش رفت های بسیار خوبی انجام شده و در بحث نیروی انسانی شاهد جذب همیار محیطبان در زیستگاههای یوز و تجهیز محیطبانان در مناطق مختلفی هستیم که امید داریم در گام نخست کلیه استان ها به اولویت تجهیز شوند و همچنین نیروی انسانی زیستگاه های یوز به استانداردهای جهانی نزدیک شود»
۶. خشکسالی و تغییرات اقلیم:
«منابع آبی کم شده و همین یوز را به سمت نقاط پرخطر میکشاند.»
نقش کارشناسان و اکولوژیستها؛ سربازان گمنام بیابان
بهنود با تأکید و جدیت به نقش کارشناسان اشاره میکند:«اگر علم نباشد، حفاظت موفق نمیشود. کارشناسان حیاتوحش هستند که اکوسیستم را میشناسند، رد یوز را از رد سگ تشخیص میدهند، مسیرهای مهاجرتی را میدانند و مهمتر از همه میتوانند برای هر تهدید، یک راهحل عملی ارائه دهند.»
او ادامه میدهد:«حفاظت یک کار احساسی نیست؛ یک کار علمی است. ما باید دانش میدانی، مدلسازی اکولوژیک، پایش دوربینهای تلهای و مطالعات رفتارشناسی را جدی بگیریم. کارشناسان ستونهای این فرایند هستند.»
![]()
مردم؛ شریک اصلی حفاظت از یوز
از او میپرسیم مردم چه نقشی دارند؟ پاسخ میدهد:«خیلی زیاد. مردم سادهترین اما مؤثرترین نقشها را ایفا میکنند. مثلاً هنگام عبور از جادههای یوزخیز با احتیاط برانند، اطلاعات درست را منتشر کنند، و از پروژههایی که با نگاه علمی پیش میروند حمایت کنند.»
او تأکید میکند که مشارکت مردم با هر سطحی، از اطلاعرسانی تا همراهی با برنامههای داوطلبانه، میتواند تفاوت ایجاد کند.
چشمانداز آینده؛ فرصت یا پایان؟
پویان بهنود در پایان میگوید:«ما هنوز میتوانیم یوز را نجات دهیم. اما موفقیت در گرو یک مثلث است: علم + مدیریت درست + مشارکت مردم.اگر هر سه کنار هم باشند، یوز دوباره روی پای خودش میایستد. اگر یکی نباشد، ما فرصت را از دست میدهیم.»
و با لحنی آرام اما قاطع اضافه میکند: «یوز برای ادامه حیات در ایران، فقط یک چیز میخواهد: اینکه انسان اشتباه کمتری کند.»
و سخن آخر اینکه این گفتوگو بیش از آنکه یک مصاحبه باشد، یادآوری یک مسئولیت است.مسئولیت نجات آخرین جمعیت یوزپلنگ آسیایی در جهان، که در فلات ایران هنوز نفس میکشد.
عکس ها: علی کریمی و علی حسنپور
ارسال نظر