رکنا گزارش می دهد
۳۴ کودک در جنگ ۱۲ روزه کشته شدند زیر آوار، زیر خاک، زیر سکوت جهان + تصاویر
رکنا، آنها نه سرباز بودند، نه تهدیدی. تنها کودکان بودند؛ با کیفهای رنگی، دفترهای نقاشی و آرزوی «وقتی بزرگ شدم...» اما در پایان یک جنگ ۱۲ روزه، ۳۴ کودک از جمله دو کودک ششساله که قرار بود برای اولینبار به مدرسه بروند َ، زیر آوار، زیر خاک، و زیر سکوت جهان جان باختند. وقتی بمبها میبارند، نه تفکر پدر مهم است، نه شغل مادر. مرگ، میان کودک و بزرگسال تمایز قائل نمیشود. و جهان، همچنان تماشا میکند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،در جنگ، کسی نمیپرسد پدرشان چه کاره بود. نه مهم است که مادرشان چه میاندیشید. نه فرق دارد که کودک به مدرسه دولتی میرفت یا غیردولتی. بمبها تفکیکی عمل نمیکنند. مرگ، نام و نمره نمیپرسد. جنگ، کار خودش را میکند و حالا در پایان یک جنگ ۱۲ روزه، ۳۴ کودک جانباختهاند.
طه بهروزی و علیسان جباری، دو کودک شش ساله، قرار بود مهر امسال برای اولینبار کیف به دوش بگیرند و روی نیمکت کلاس بنشینند. اما حالا نامشان در فهرست کشته شدگان در جنگ ثبت شده، نه در فهرست کلاس اولیها. این دو، کوچکترین قربانیان بیگناه جنگاند؛ نماد تمام رویاهای سوخته پیش از آغاز.
از میان ۳۴ دانشآموز کشته شده در جنگ، ۱۳ نفر در مقطع پیشدبستانی و ابتدایی بودند. کودکانی که هنوز جدول ضرب را یاد نگرفته بودند، اما نامشان حالا در ستون «تلفات غیرنظامی» وارد شده است. ۱۱ نفر دیگرشان، دختران و پسرانی بودند که هنوز صدای زنگ تفریح برایشان پرشورتر از هر صدای دیگری بود. اما بهجای بازی و زندگی، سهمشان صدای انفجار و مرگ بود.
در این میان، پنج معلم هم جان خود را از دست دادند؛ از جمله دو معلم بازنشسته. کسانی که عمرشان را پای آموزش و پرورش گذاشتند.شش فرهنگی و پنج دانشآموز دیگر نیز مجروح شدهاند، با زخمهایی که تنها جسم را نشانه نگرفته، بلکه جان و روان را خراش داده است.
۳۶ مدرسه آسیبدیدهاند.دیوارها ریختهاند. نیمکتها شکستهاند.تختههای کلاس هنوز شاید روی آن نوشته باشد: «زندگی زیباست.»اما چه کسی میتواند با اطمینان از زیبایی زندگی حرف بزند، وقتی کودکان به خاک سپرده میشوند؟
جنگ، با هر توجیه و تفسیری، وقتی از کودکان قربانی میگیرد، دیگر فقط یک نزاع سیاسی یا امنیتی نیست؛ جنایتیست علیه انسانیت. نامش را چه بگذاریم؟ مقاومت؟ حمله؟ دفاع؟ هرچه هست، نتیجهاش مدفون شدن کودکانیست که حتی فرصت نکردند نام جنگ را تلفظ کنند.
در روایتهای رسمی، از شهادت میگویند. اما در قلب مادرانی که هنوز بوی موی خیس کودکشان از خاطرههاشان پاک نشده، چیزی فراتر از شهادت جریان دارد.هیچ پرچمی، هیچ مرزی، هیچ ایدئولوژیای نمیتواند خون کودک را توجیه کند.
اگر مرزهای انسانیت هنوز جایی باقی مانده، باید تصویر این کودکان کشته شده را دید. باید این عددها را، این اسمها را، نه بهعنوان شهید یا مجروح یا آسیبدیده، که بهعنوان نشانهای از شکست دانست. شکست از ساختن جهانی که کودکان بتوانند در آن فقط کودک باشند.نه جنگ، نه مرگ، کودک باید زندگی کند.
-
کشف حیرتانگیز 63 کیلوگرم مواد مخدر در گمرک آستارا
ارسال نظر