رکنا گزارش می دهد
روایت آداب و آیینهای عاشورا در کوچهپسکوچههای ایران
محرم در ایران فقط یک مناسبت مذهبی نیست؛ یک تجربه عمیق جمعی است که در دل هیأتهای محلی، نخلهای چوبی، طبلهای کوبنده و دیگهای نذری تکرار میشود. از تعزیه در دامغان تا دمامزنی در بوشهر، هر گوشه از این سرزمین، عاشورا را به زبان خود روایت میکند؛ روایتی که قرنهاست نسل به نسل منتقل شده و هنوز هم دلها را میلرزاند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در ایران، محرم فقط یک ماه تقویمی نیست؛ یک تجربهی جمعی است، یک سکوتِ غمزده که در کوچهها میپیچد، و نوایی است که از گلوهای سوخته در هیأتها و تکیهها به آسمان میرود. عاشورا، نقطه اوج این سوگواریست؛ روزی که سنت، مذهب، هنر، اشک و روایت در هم تنیده میشود تا داستانی را بارها و بارها زنده کند: داستان کربلا.
از خوزستان تا خراسان، از کرمانشاه تا یزد، هر منطقه از ایران آیین خاص خود را دارد؛ اما یک نخ مشترک، همه این رسوم را به هم پیوند میزند: یاد مظلومیت حسینبنعلی و یارانش.
هیأتهای محلهای،قلب تپنده سوگواری ایرانی
محلهها در محرم زنده میشوند. خانهها به حسینیه تبدیل میشوند، تکیهها سیاهپوش میشوند و صدای سنج و دمام، شبها را پر میکند. هیأتها از هفتهها قبل آماده میشوند؛ جوانها داربست میبندند، زنان چای میریزند، و مداحها نوحههای سالهای قبل را تمرین میکنند یا نوحههایی تازه برای امسال مینویسند.
در بسیاری از شهرها، هیأتها رقابتی پنهان دارند، چه کسی نوحهاش بیشتر دل را میلرزاند؟ کدام تکیه چای خوشعطرتر دارد؟ کدام علمکشی باشکوهتر برگزار میشود؟
علمکشی و نخلگردانی
در یزد، نخلگردانی از رسوم ریشهدار است. نخل، سازهای چوبی و عظیم است که نماد تابوت امام حسین (ع) دانسته میشود. در روز عاشورا، دهها مرد زیر این نخل قرار میگیرند و آن را با هماهنگی خاصی در میدان اصلی شهر میگردانند. صدای ناله و نوحه با صدای قدمها آمیخته میشود. برخی در کنار نخل گریه میکنند، برخی نذرشان را ادا میکنند، و برخی با دستمالی اشکشان را پاک میکنند.
در استانهای جنوبیتر، مثل بوشهر و هرمزگان، "دمامزنی" از نمادهای مهم عزاداری است. دهها جوان، طبلهای بزرگ دمام را میکوبند، و ریتمهای متوالی، فضایی اسرارآمیز و روحانی میسازد.
تعزیه؛ تئاتری برای سوگواری
تعزیه، نمایش آیینی عاشورا، از روزهای ابتدایی محرم در بسیاری از روستاها و شهرها اجرا میشود. بازیگرها، شخصیتهای عاشورا را بر تن میکنند، شمر، حر، حضرت عباس، امام حسین. صداها، لحنها، لباسها و اشکها واقعی به نظر میرسد. بسیاری از تماشاگران، هنگام اجرای تعزیه، چنان تحت تأثیر قرار میگیرند که مرز میان واقعیت و نمایش محو میشود. بازیگر شمر، پس از اجرا مورد غضب مردم قرار میگیرد؛ و بازیگر امام حسین، گاه احترام و بوسه بر دست دریافت میکند.
نذری؛ خوراکی با طعم ایمان
آش، شله، قیمه، حلیم و حتی نان خانگی؛ غذاهایی که در قابلمههای بزرگ و دیگهای صنعتی پخته میشوند تا صدها نفر را اطعام کنند. نذر کردن، نه فقط برای شفای بیمار یا حاجت شخصی، که برای ادامهی یک رسم مقدس است. در این ایام، فقر و ثروت رنگ میبازد. همه در صفهای نذری ایستادهاند؛ یکی دیگی بزرگ آورده، دیگری فقط بستهای لیوان یکبارمصرف. اما همه شریکاند در این سفرهی عمومی.
آیینهای محلی کمتر دیدهشده
در برخی روستاهای کهگیلویه و بویراحمد، مراسم "چوبزنی" برگزار میشود. گروهی دو به دو، چوبهای بلند به دست میگیرند و ضربآهنگدار بر هم میکوبند، نمادی از جنگ کربلا و رقص مرگ. در تربت حیدریه، مراسم "خرجبری" برگزار میشود، افرادی خاص مسئول تهیه و تقسیم تدارکات هیأتاند و همه آنها را با احترام خاصی نگاه میکنند.
در گیلان و مازندران، مراسم "کتلبندی اسب" برگزار میشود، اسبی را با پارچههای رنگی و نمادهای عزاداری تزئین میکنند، یادآور اسب بیسوار امام.
وقتی عاشورا، مرز زمان و مکان را میشکند
در ایران، عاشورا صرفاً یک مناسبت دینی نیست؛ یک آیین فرهنگی-اجتماعی است که لایههایی از هویت، روایت تاریخی، زیباییشناسی، اقتصاد و حافظه جمعی را در خود دارد. آیینهایی که اگرچه ریشه در قرون نخست هجری دارند، اما در جغرافیای متکثر ایران بازتعریف شدهاند: از تعزیههای پهلوانانهی دامغان تا دمامزنی پرشور بوشهر.
آیینهای عاشورا در ایران، بیش از آنکه "آموختنی" باشند، "زیستنی" هستند. یک روایت زندهاند که هر سال با خون دل، اشک چشم و عطر قیمه دوباره نوشته میشود.
-
یکطرفه شدن مقطعی محور هراز
ارسال نظر