رکنا گزارش می دهد
زخمهای جنگ بر بالهای طبیعت/ احتمال آسیبهای جنگ 12 روزه بر پرندگان و محیط زیست ایران
رکنا، طبیعت قربانی خاموش جنگهاست. نه صدا دارد، نه لابی، نه تیتر خبرساز. اما زخمهایی که بر خاک، گیاه و پرنده مینشیند، دیرتر التیام مییابند و در بلندمدت، امنیت زیستی و حتی اقتصادی یک جامعه را تهدید میکنند. درگیری اخیر، بار دیگر یادآور این حقیقت تلخ بود که جنگ، حتی اگر کوتاهمدت باشد، در اعماق زمین و آسمان، اثراتی بهجا میگذارد که تنها با دیدن، شمردن یا بازسازیهای سختافزاری قابل جبران نیست.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در واپسین روزهای خرداد و نخستین هفتههای تیرماه ۱۴۰۴، ایران و اسرائیل درگیر یک رویارویی مستقیم ۱۲ روزه شدند که عمدتاً شامل تبادل حملات موشکی، پهپادی و فعالسازی پدافندهای هوایی در چندین شهر ایران بود. این درگیری کمسابقه، در کنار جنبههای سیاسی و نظامی، حامل پیامدهایی فراتر از چارچوبهای مرسوم تحلیلهای امنیتی است؛ پیامدهایی که بر بستر خاموشی از خاک، آسمان، گیاه و جانوران جاری میشوند. یکی از اصلیترین قربانیان خاموش این منازعهی پرتنش، طبیعت ایران است؛ بهویژه پرندگان مهاجر و بومی، و اکوسیستمهای فعال در میانهی تابستان گرم و خشک ایران.
تقارن زمانی این درگیری با یکی از حساسترین دورههای اکولوژیکی سال، یعنی پایان خرداد و آغاز تیر، اهمیت موضوع را دوچندان میکند. در بسیاری از مناطق ایران، این بازه زمانی اوج فعالیت زیستی گونههای مختلف جانوری و گیاهی است.
در این فصل، پرندگان بومی در حال بزرگکردن جوجهها هستند، گونههای مهاجر تابستانزی در حال عبور یا توقف موقت در ایراناند، و گیاهان علفی، بوتهای و جنگلی در دورهی گلدهی، بذرگذاری و فتوسنتز قرار دارند. بنابراین اختلالات گسترده صوتی، نوری و شیمیایی میتواند زنجیرههای اکولوژیکی فعالی را مختل کرده باشد.
در جریان این جنگ، شبها در چندین شهر کشور بهطور متناوب با روشنایی شدید ناشی از انفجارها، پرواز پهپادها و شلیکهای پدافندی همراه بود.
شواهد علمی از مطالعات پیشین نشان میدهد که نورهای مصنوعی شدید و ناهنجاریهای صوتی میتوانند جهتیابی پرندگان را مختل کنند، بهویژه پرندگان شبپرواز یا مهاجرانی که بر اساس میدان مغناطیسی زمین و ستارهها مسیریابی میکنند.
در چنین شرایطی احتمال دارد دستههایی از پرندگان مسیر خود را گم کرده، از مسیرهای مهاجرتی منحرف شده یا به زیستگاههای نامناسب وارد شده باشند.
همچنین، استرس ناشی از اختلال در سکوت شبانه ممکن است به ترک آشیانه، توقف تغذیه جوجهها و افزایش نرخ مرگومیر در میان نسل جدید منجر شده باشد.
هرچند در حال حاضر دادههای میدانی کافی برای اثبات این فرضیهها وجود ندارد، اما بر اساس تجربیات مشابه در مناطق جنگزده، احتمال این آسیبها جدی ارزیابی میشود.
در کنار پرندگان، پوشش گیاهی نیز از جمله مؤلفههای حساس طبیعت در این فصل است. خرداد و تیر، فصل رشد نهایی، گلدهی و بذردهی گیاهان بومی بهشمار میرود.
انتشار ذرات فلزی ناشی از انفجار موشکها و باقیمانده سوختهای نظامی میتواند خاک را در سطح موضعی آلوده کند. ترکیباتی نظیر فلزات سنگین، فسفاتها و ذرات داغ حاصل از انفجار، در صورت رسوب در خاک یا گیاه، ممکن است به چرخه تغذیهای حیوانات وارد شود. گیاهانی که در این مناطق رشد میکنند، ممکن است در معرض کاهش فتوسنتز یا جذب ترکیبات سمی قرار گرفته باشند. چنین شرایطی میتواند به کاهش کیفیت زیستگاههای حیاتوحش در فصل تولیدمثل منجر شود و بر ذخایر غذایی گونههای گیاهخوار، از جمله پرندگان دانهخوار، تأثیرگذار باشد.
در سطح رفتاری، تأثیرات استرس ناشی از صداهای بلند و نورهای متناوب بر سایر گونههای جانوری نیز موضوع قابل تأملی است. مطالعات انجامشده در دیگر کشورها نشان داده که در شرایط جنگی یا تمرینات نظامی، رفتار پستانداران کوچک، خزندگان، و پرندگان شبزی بهطرز معناداری دچار اختلال میشود.
حیوانات ممکن است از لانههای خود خارج نشوند، جفتگیری را متوقف کنند یا حتی مهاجرت داخلی موقتی انجام دهند. در مناطقی از ایران که شلیکهای شبانه پدافند به دفعات تکرار شده، چنین پدیدههایی میتوانسته رخ دهد.
برای درک و مدیریت پیامدهای احتمالی این درگیری بر طبیعت، ضروری است که نهادهای مسئول، دانشگاهها و گروههای محیطزیستی اقدامات فوری و میانمدتی را آغاز کنند.
نخستین گام، انجام پایش علمی دقیق در مناطق درگیر است؛ از جمله نمونهبرداری از خاک و گیاهان در محلهای اصابت یا فعالیت شدید پدافند، ثبت رفتار پرندگان با استفاده از دوربینها و شنودهای خودکار، و پایش سلامت گونههای بومی از طریق مشاهده میدانی و زیستنشانگرها.
همچنین ایجاد یا بازسازی فضاهای سبز نیمهطبیعی در اطراف شهرهای هدف میتواند به بازیابی نسبی تعادل زیستی کمک کند، بهویژه اگر مأمن موقتی برای گونههای راندهشده از زیستگاههای خود باشد.
جوامع محلی و شهروندان نیز در این مسیر نقش مهمی دارند. مشارکت مردمی در ثبت و گزارش مشاهدات مربوط به پرندگان، لاشهها، یا رفتارهای غیرعادی در طبیعت میتواند چشم سوم نهادهای رسمی باشد و دادههای ارزشمندی را برای تحلیل روندهای زیستمحیطی فراهم کند.
فرهنگسازی درباره اهمیت طبیعت در دوران بحران، بخشی از سرمایهگذاری اجتماعی در تابآوری زیستمحیطی در آینده است.
طبیعت قربانی خاموش جنگهاست. نه صدا دارد، نه لابی، نه تیتر خبرساز. اما زخمهایی که بر خاک، گیاه و پرنده مینشیند، دیرتر التیام مییابند و در بلندمدت، امنیت زیستی و حتی اقتصادی یک جامعه را تهدید میکنند. درگیری اخیر، بار دیگر یادآور این حقیقت تلخ بود که جنگ، حتی اگر کوتاهمدت باشد، در اعماق زمین و آسمان، اثراتی بهجا میگذارد که تنها با دیدن، شمردن یا بازسازیهای سختافزاری قابل جبران نیست. اکنون زمان آن است که مراقبت از طبیعت، بهعنوان بخشی جدی از برنامهریزی پسابحران، وارد دستورکار رسمی کشور شود.
-
عموپورنگ به آرزویش رسید؛ دیدار و گپ و گفت داریوش فرضیایی با شاهرخ خان در هند+ویدیو
ارسال نظر