کیارسی: خلأ مقررات ایمنی و بی‌کفایتی ها؛ ریشه‌های انفجار در شهید رجایی بود / اکثریت جانباختگان حادثه کارگران بودند

به گزارش خبرنگار خبرنگار اجتماعی رکنا، بیشترین جانباختگان حادثه انفجار در بندر شهید رجایی بندرعباس کارگران بودند. و اما حادثه بندر شهید رجایی یک‌بار دیگر ثابت کرد که اصول ایمنی شغلی و بهداشت حرفه‌ای (HSE) در ایران نه‌تنها جدی گرفته نمی‌شوند، بلکه عملاً در بسیاری از پروژه‌های حیاتی کشور عمداً نادیده گرفته می‌شوند. این فاجعه نتیجه‌ مستقیم همان رویکردی است که ایمنی را هزینه‌ای اضافی می‌بیند و نه یک ضرورت بنیادی. هیچ‌گونه ارزیابی ریسک، مانور اضطراری یا پیشگیری سیستماتیک در کار نبوده و اگر هم بوده، به‌قدری صوری و بی‌اثر بوده که توان جلوگیری از یک بحران ابتدایی را نداشته است. گویی تا فاجعه رخ ندهد، کسی قرار نیست احساس مسئولیت کند یا از پشت میزهایشان بلند شود.

نگران‌کننده‌تر از خود حادثه، واکنش نیروهای مستقر در گمرک و اسکله بود؛ نیروهایی که انگار هیچ آموزشی برای مواجهه با بحران ندیده بودند. مدیریت بحران در لحظه‌ای که بیش از هر زمان دیگری به انسجام، سرعت و تصمیم‌گیری نیاز دارد، به صحنه‌ای از آشفتگی، بی‌برنامگی و ناتوانی بدل شد.

فاجعه‌ای محصول نادیده‌گیری HSE در زیرساخت‌های گمرکی کشور

 مرتضی کیارسی - کارشناس پدافند غیرعامل در گفت و گو با خبرنگار رکنا گفت :با جمع‌بندی اخبار رسمی منتشرشده درباره حادثه در اسکله شهید رجایی بندرعباس ، می‌توان آسیب‌شناسی این رخداد را در دو بخش اصلی دسته‌بندی کرد:
نخست، پیش از وقوع حادثه؛ که عمدتاً به ضعف‌های مدیریتی در اداره گمرک، شرکت واردکننده کانتینرهای حاوی مواد خطرناک، شرکت سینا، اداره بندر شهید رجایی و سایر نهادهای ذی‌ربط بازمی‌گردد.
و دوم، پس از وقوع حادثه؛ یعنی نحوه واکنش کارکنان در مواجهه با بحران، میزان آمادگی برای مدیریت خطر و وضعیت ایمن‌سازی سایت شرکت سینا در برابر حوادث احتمالی.

کیارسی در ادامه تاکید داشت : متأسفانه، آنچه از بررسی ابعاد این حادثه به‌وضوح برمی‌آید، وجود اشکالات جدی و ساختاری نه فقط در روند وقوع حادثه بلکه در مدیریت پس از آن است. و از آن نگران‌کننده‌تر، اینکه به‌نظر می‌رسد این نابسامانی محدود به یک شرکت یا نهاد خاص نیست؛ بلکه نشانه‌ای از وضعیت بحرانی سایر بخش‌های بندری کشور است.

برای نمونه، در همان ساعات اولیه پس از وقوع آتش‌سوزی، مقامات مسئول در رسانه‌ها اظهار داشتند که اطلاعی از محتوای کانتینرهای منفجرشده یا کانتینرهای مجاور نداشتند! مگر می‌شود پلن محیطی و نقشه انبارداری، اطلاعات اساسی درباره محتویات کانتینرها و محل دپوی آنها نداشته باشد؟

چند ساعت بعد اعلام شد که مواد داخل کانتینرها آتش‌زا و انفجاری بوده‌اند. اگر واقعاً چنین بوده (که ظاهراً بوده)، چرا باید چنین کانتینرهایی در کنار سایر کالاها انبار شوند، بدون رعایت حداقل فاصله ایمنی و ضوابط چیدمان؟ مگر ناظر HSE در آنجا حضور ندارد؟ مگر آیین‌نامه‌های مرتبط با نگهداری و چیدمان مواد خطرناک وجود ندارد؟

ادعا شد محتوای کانتینرها با اسناد ثبت‌شده تفاوت داشته است! اگر این سخن درست باشد، پس چگونه می‌توان به درستی فرآیند بازرسی گمرکی و انتظامی اعتماد کرد؟ آیا هر کانتینری که در گمرک باز می‌شود ممکن است در ماهیت، کمیت یا کیفیت با اسنادش متفاوت باشد؟

حتی اگر فرض کنیم مسئولان از محتوای خطرناک کانتینرها مطلع بوده‌اند، پرسش این است: چرا این محموله‌ها در شرایطی کاملاً ناایمن و بدون رعایت ضوابط HSE، برای مدت طولانی در محوطه نگهداری شده‌اند؟

اینها همگی پرسش‌هایی است که براساس اظهارات رسمی رسانه‌ها مطرح شده و به پیش از وقوع حادثه بازمی‌گردد. اما در مرحله مواجهه با آتش‌سوزی، بر اساس تصاویر و گزارش‌های خبری، اولین و اساسی‌ترین پرسش این است: چرا در شرایطی که آتش در ابتدا بسیار محدود بود و می‌توانست با یک یا دو کپسول خاموش شود، افراد حاضر در محل به‌جای اقدام به اطفا، از محل متواری شدند؟

آیا شرکت سینا و دیگر نهادهای متولی، آموزش‌های لازم در زمینه مدیریت بحران، امداد و نجات، رفتار کارکنان در محیط‌های پرخطر و اصول ایمنی HSE را به نیروهای خود داده‌اند؟
آیا هیچ‌گاه از سوی نهادهای نظارتی و بالادستی، ارزیابی جدی درباره صلاحیت حرفه‌ای و مهارت‌های رفتاری کارکنان این محیط‌های فوق‌العاده حساس که گلوگاه اقتصادی کشور محسوب می‌شوند، انجام شده است؟
یا اینکه مثل تجربه پلاسکو، گوش شنوایی برای رعایت ضوابط ایمنی وجود نداشته و شرکت سینا نیز، با وجود زیرمجموعه بودن بنیاد مستضعفان، عملاً پاسخ‌گو نبوده است؟

نقش واحدهای HSE بندر شهید رجایی، گمرک شهید رجایی، سازمان بنادر و گمرکات کل کشور در این میان چه بوده؟ آخرین باری که ارزیابی ایمنی از سایت شرکت سینا صورت گرفته، کی بوده و نتایج آن چه شده است؟

براساس گزارش‌ها و تصاویر رسمی منتشرشده تا لحظه تنظیم این یادداشت، می‌توان قاطعانه گفت که حادثه پیش‌آمده کاملاً قابل پیشگیری بوده است. به‌طور خلاصه، سرفصل‌های علل حادثه را می‌توان این‌گونه برشمرد:

ضعف در آیین‌نامه‌های جاری مربوط به ترخیص کالا

 نبود نظارت کافی بر روند واردات و انبارداری در گمرک

عدم رعایت اصول HSE در ورود و استقرار کانتینرها در محوطه انبار

طراحی نامناسب محوطه‌های گمرکی با بی‌توجهی به الزامات ایمنی و تاب‌آوری در برابر حوادث

کمبود آموزش‌های تخصصی درباره ایمنی، امداد و نجات و رفتار در محیط‌های پرخطر

فقدان تجهیزات کافی آتش‌نشانی و امدادی در محیط‌های عملیاتی

نبود زیرساخت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری لازم برای واکنش سریع در شرایط بحران

این حادثه نه فقط یک آتش‌سوزی ساده، که نمادی از ضعف‌های انباشته مدیریتی، نظارتی و ساختاری در مهم‌ترین بندر تجاری کشور است.

 

  • گل دوم پرسپولیس به مس رفسنجان توسط سردار دورسون

اخبار تاپ حوادث

وبگردی