راز قتل هم‌خانه به خاطر نزدیکی به مهندس تهرانی/ نیمه شب گذشته فاش شد

به گزارش گروه جنایی رکنا، یکشنبه هفته گذشته خبر قتل یک جوان افغان در شمال تهران به ماموران پلیس پایتخت اعلام شد.

در ادامه، ماموران پلیس با حضور در محل جنایت جسد جوانی را مشاهده کردند که با ضربان سنگین جسم سخت به ناحیه سر از پای درآمده بود.

دقایقی بعد بازپرس ویژه قتل به همراه تیم تشخیص هویت و کارآگاهان دایره جنایی پلیس آگاهی تهران در محل حاضر شدند و تحقیقات خود را برای دستگیری قاتل آغاز کردند. کارآگاهان در همان گام نخست پی بردند که هم خانه مقتول پس از این حادثه متواری شده است و کسی از او خبر ندارد، به همین خاطر مظنون اصلی این جنایت جوانی 24 ساله به نام حسین معرفی شد.

در ادامه مشخص شد اختلافی بین مقتول و متهم به خاطر مسائل کاری پیش آمده و همین موضوع راز انگیزه قاتل را برملا کرد.

تحقیقات پلیس برای دستگیری مظنون اصلی این پرونده ادامه داشت تا اینکه جوانی پس از مراجعه به پلیس ادعا کرد که قاتل ولی الله جوان 23 ساله ای که هفته گذشته توسط همکارش به قتل رسید در کارخانه ذوب میلگرد واقع در رباط کریم مشغول کار است.

وی گفت: هنگامی که قاتل را در آنجا مشاهده کردم، منظر ماندم کارش تمام شود تا در یک فرصت مناسب قاتل دوستم را تحویل پلیس بدهم. پس از اینکه کار حسین تمام شد او را تعقیب کردم و فهمیدم او کجا زندگی می کند.

در پی ادعای جوان افغان بلافاصله ماموران پلیس برای دستگیری قاتل ولی الله دست به کار شد و حسین را خانه ای که به صورت موقت در آن سکونت داشت دستگیر کردند.

متهم پس از دستگیری در اعترافاتش گفت: ولی الله دوست، همکار و هم خانه ام بودتا جایی که بیشتر اوقات کنار یکدیگر بودیم و هیچ مشکلی نداشتیم تا اینکه مدتی قبل به خاطر مسائل کاری اختلاف بین مان پیش آمد و دوستی مان تا حد زیادی خدشه دار شد. مقتول فکر می کرد من زیرآب او را پیش مهندس ساختمانی که جفت مان در آنجا کار می کردیم می زدم و من به خاطر رفتار ولی الله از او کینه به دل گرفتم.

شب حادثه ولی الله را از خواب بیدار کردم تا درباره اختلاف مان صحبت کنیم اما او به من فحاشی  کرد و بحث بین مان بالا گرفت، چیزی نمانده بود درگیری لفظی مان به درگیری فیزیکی تبدیل شود که من با میله آهنی که از قبل آماده کرده ضرباتی را به سر او وارد کردم.

پس از ضربات سنگینی که به سر همکارم وارد کردم وی به خاطر خونریزی شدید بی هوش شد، هنگامی که چهره ولی الله را دیدم فهمیدم دستانم به خون رفیقم آلوده شد و همان لحظه از کرده خودم پشیمان شدم، قصد قتل او را نداشتم فقط می خواستم کمی او را ادب کنم. پس از قتل ولی الله خیلی ترسیده بودم و سریع آنجا را ترک کردم تا اینکه پلیس مرا در حاشیه شهر دستگیر کرد.

بنا به گزارش رکنا، قاتل برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی قرار داده شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.