این زن 5 سال پیش برادرش را کشته بود اما..!

صبح 9 تیر سال 91 یکی از مسئولان بیمارستان الغدیر با کلانتری 136 فرجام تماس گرفت و از مرگ مشکوک مردی 45 ساله خبر داد. ماموران با حضور در بیمارستان و تحقیقات اولیه متوجه شدند این مرد در خانه زخمی شده و خانواده‌اش او را به بیمارستان آورده‌اند، اما به دلیل شدت خونریزی فوت شده است.

کارشناسان پزشکی قانونی نظر دادند، مرد میانسال بر اثر اصابت جسم تیز و برنده فوت شده است. برای رازگشایی از مرگ او، مادر سالخورده و خواهر میانسالش که زمان حادثه Incident در خانه بودند، تحت بازجویی قرار گرفتند.

مادر سالخورده به افسر تحقیق گفت: پسرم معتاد Addicted بود و بیماری اعصاب و روان داشت. آن روز از من پول می‌خواست. گفتم پول ندارم، منتظر باش تا خواهرت بیاید. پسرم داد و فریاد می‌کرد، خواهرش که آمد، باز پول خواست. دخترم سعی می‌کرد او را آرام کند که نشد.

وی افزود: پسرم با برداشتن چاقو به سمت من آمد تا مرا زخمی کند که دخترم که خیلی ترسیده بود به سمتش رفت و مرا نجات داد. پسرم بعد چاقو را به سمتی پرت کرد و روی میز عسلی افتاد که شیشه آن شکست و زخمی‌اش کرد. او را به بیمارستان بردیم که پسرم به دلیل شدت خونریزی فوت کرد.

این در حالی بود که دختر پیرزن هم ادعای مشابهی را مطرح کرد. در جریان تحقیقات چون مادر متوفی از کسی شکایت نداشت، قرار بود برای پرونده قرار منع تعقیب صادر شود که پرونده در اختیار دادیار اظهارنظر قرار گرفت که او با قرار منع تعقیب در این پرونده مخالفت کرد و این اختلاف نظر قضایی قرار شد در دادگاه حل شود. سرانجام دادگاه نظر دادکه باید برای این پرونده صدور جلب به دادرسی به اتهام قتل Murder عمد صادر شود. بنابراین پرونده برای رسیدگی دوباره به دادسرای جنایی تهران ارسال شد.

چند روز پیش دوباره مادر و خواهر متوفی برای ادامه تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند.

مادر مقتول این بار نیز به بازپرس جنایی گفت: ساعت 9 صبح آن روز در خانه تنها بودم. پسرم که به خانه آمد داد و فریاد راه انداخت و از من پول خواست. از او خواستم آرام باشد، اما مرا کتک زد. دخترم که آمد، پسرم دوباره داد و فریاد راه انداخت و مرا کتک زد. چاقویی از سر سفره برداشت و به سمت من حمله کرد و می‌خواست مرا زخمی کند. دخترم با دیدن این صحنه برادرش را هل داد تا مرا نجات دهد. چاقوی پسرم به کناری افتاد و ناگهان تعادلش را از دست داد و روی شیشه میز عسلی افتاد. من دخترم را می‌بخشم؛ چرا که او قصد نداشت برادرش فوت کند.

در جریان تحقیقات خواهر مقتول نیز مورد تحقیقات قضایی قرار گرفت و گفت: هر چند برادرم معتاد بود، اما او را دوست داشتم و نمی‌خواستم چنین اتفاقی برایش رخ دهد. با دیدن چاقو در دست برادرم، سعی کردم مادرم را ازدست او نجات دهم که این حادثه رخ داد. عمدی در کار نبود.

با توجه به گذشت مادر سالخورده مقتول، برای زن میانسال ـ خواهر مقتول ـ قرار قانونی صادر شد و با دستور بازپرس جنایی قرار شد او صحنه مرگ برادرش را بازسازی کند و تحقیقات در این باره ادامه دارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.