متهم مدعی است به خاطر اینکه برادر دختر مورد علاقه‌اش ارتباط پنهانی او را به همسرش اطلاع ندهد، مجبور به سرقت شده است.

 بهمن ماه امسال بود که مردی سراسیمه در غرب تهران به اداره پلیس رفت و از دو مرد جوان مسلح به اتهام سرقت خودروی خارجی مدل بالایش شکایت کرد.

شاکی در توضیح ماجرا گفت: من مدیر یک شرکت خصوصی هستم. ساعتی قبل با یکی از دوستانم در یکی از خیابان‌های غربی تهران قرار کاری داشتم. به همین دلیل با خودروام به محل قرار رفتم. کنار خیابان خودروام را متوقف کردم و داخل آن منتظر دوستم بودم که ناگهان دو مرد جوان در خودرو را باز کردند و سوار شدند. وقتی خواستم به آنها اعتراض کنم یکی از آنها اسلحه کمری از زیر لباسش بیرون آورد و روی شقیقه‌ام گذاشت و تهدید کرد هیچ حرکتی نکنم. آنها از من خواستند از خودروام پیاده شوم. در حالی که به شدت ترسیده بودم، چاره‌ای جز تسلیم شدن در مقابل آنها را نداشتم و از خودرو پیاده شدم و دو سارق مسلح خودروی خارجی مدل بالای مرا سرقت کردند. پس از این با داد و فریاد از رهگذران درخواست کمک کردم، اما فایده‌ای نداشت و سارقان با سرعت از محل دور شدند.

با طرح این شکایت، پرونده به دستور قاضی نصرتی، بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه 34 برای رسیدگی و شناسایی سارقان مسلح در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. بررسی مأموران نشان داد، سارقان پس از سرقت خودروی شاکی هیچ ردپایی از خود باقی نگذاشته‌اند و همچنین دوربینی هم در آن محل نبوده تا تصویر سارقان را ثبت کند.

در حالی که تحقیقات تخصصی برای شناسایی سارقان ادامه داشت، مأموران یک هفته بعد با شکایت مشابه دیگری روبه‌رو شدند که حکایت از آن داشت همان دو سارق مسلح این بار خودروی ال نودی را در یکی دیگر از خیابان‌های غربی تهران با همان شیوه سرقت کرده‌اند.

شاکی گفت: داخل خودروی ال نودم کنار خیابان تلفنی در حال حرف زدن با خانواده‌ام بودم که متوجه شدم در خودروام باز شد و دو مرد جوان یکی در صندلی عقب و دیگری در صندلی جلو سوار شدند. فکر کردم آنها اشتباهی سوار شده‌اند و تلفنم را قطع کردم و از آنها خواستم تا از خودروام پیاده شوند که ناگهان مردی که در صندلی عقب نشسته بود، اسلحه کمری روی سرم گذاشت و با تهدید خواست از خودرو پیدا شوم. وقتی فهمیدم آنها سارق هستند، تصمیم گرفتم در برابر آنها مقاومت کنم که یکی از آنها ضربه‌ای به سرم زد و مرا تهدید به مرگ کرد. خیلی ترسیده بودم و به همین دلیل از خودرو پیاده شدم و سارقان خودروام را سرقت کردند. در حالی که تحقیقات تخصصی درباره این حادثه Incident ادامه داشت، کارآگاهان دریافتند مأموران یکی از شهرهای جنوبی کشور دو مرد جوان را با خودروی سرقتی ال نود دستگیر کرده‌اند. بدین ترتیب دو مرد جوان همراه خودروی سرقتی برای تحقیقات به اداره آگاهی تهران منتقل شدند. صبح دیروز دو متهم که برادر هستند برای بازجویی به دادسرای ویژه سرقت منتقل شدند.

یکی از متهمان به سرقت دو خودرو از تهران اعتراف کرد و گفت: من و برادرم اهل شهرستان هستیم. من متأهل هستم و در بازار کار می‌کنم و وضع مالی خوبی دارم و احتیاجی به سرقت ندارم، اما به خاطر یک اتفاق مجبور به سرقت دو خودرو شدم. وی ادامه داد: مدتی قبل یکی از دوستانم به نام  محسن مرا عضو یک گروه تلگرامی کرد. خواهر محسن هم عضو گروه بود و همین موضوع باعث شد تا کم‌کم با خواهراو ارتباط برقرار کنم. مدتی گذشت و ما با هم ارتباط تلفنی و پیامکی داشتیم تا اینکه محسن متوجه ارتباط پنهانی ما شد. پس از این او تهدید کرد موضوع ارتباط پنهانی من با خواهرش را به همسرم می‌گوید و بدین ترتیب به روش‌های مختلف از من باج خواهی می‌کرد تا اینکه از من خواست با او به تهران بیایم و خودرو سرقت کنم. وقتی علت سرقت را سؤال کردم، گفت قصد دارد با خودروی خارجی به خواستگاری دختر مورد علاقه‌اش برود به همین دلیل من باید برای او خودروی خارجی سرقت کنم. از ترس اینکه همسرم متوجه نشود، قبول کردم و با او به تهران آمدم و دو نفری خودروی خارجی سرقت کردیم و به شهرستان برگشتیم. محسن در شهرستان خودرو را از من گرفت که بعد متوجه شدم او به بهانه خواستگاری از دختران جوان پول می‌گیرد. یک هفته بعد دوباره محسن به سراغم آمد و دو نفری به تهران آمدیم و این بار خودروی ال نودی سرقت کردیم. قرار بود خودروی سرقتی چند روزی دست من باشد و بعد تحویل او بدهم که مأموران من و برادرم را همراه خودروی سرقتی دستگیر کردند. وی در پایان گفت: برادرم در این سرقت دخالتی ندارد و فقط آن روز با هم سوار خودروی سرقتی بودیم که دستگیر شدیم. برادر متهم نیز در بازجویی‌ها گفت: من سرقتی انجام نداده‌ام، اما چون سابقه دارم مأموران مرا دستگیر کردند. دو متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی نصرتی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

کدخبر: 249722 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟