فیلم گفتگو با 2 جوان شهرستانی که پولدار شدن را از پارک دانشجو شروع کردند + تصاویر

حسین اهل یکی از شهرستان های اصفهان بعد از طلاق مادرش تصمیم گرفت درس را کنار بگذارد و همراه پدر خود کشاورزی کند. او که طاقت درآمد کم از این کار را نداشت کشاورزی رها کرده و در شهرهای مختلف مشغول به کارهای گوناگونی شده بود که بعد از مدتی به تهران آمده و با موتور خود در یک رستورانی مشغول به کار شد.
حسین که اغلب برای گذراندن اوغات فراغت به پارک دانشجو می رفت، کم کم با دو جوان دیگر به نام های محمد و مجید آشنا شد که به او پیشنهاد سرقت و زورگیری را داده اند. مجید که خلافکاری با سابقه بود از حسین خواست که رانندگی کند و به محمد هم گفت نگهبانی بدهد.آنها بعد از چند فقره دزدی در خیابان تجریش و شمال شهر، در حالی که مشغول گشت زدن در خیابان ها بودند پلیس به آنها مشکوک شده و در بازرسی بدنی از آنها چند عدد گوشی همراه پیدا می کند که با انتقال به اداره آگاهی تهران و شناسایی شدن از طرف چند تن از مالباختگان به جرم های خود اعتراف می کنند.
گفت و گو با یکی از متهمان
اسمت چیه وچند سالته؟
حسین، 19 سالمه.
به جرمی دستگیر شدی؟
زورگیری.
توضیح بده چطور زورگیری می کردید؟
چند هفته پیش در پارک دانشجو با محمد ومجید رفیق شدم. آنها به من پیشنهاد سرقت دادند به خاطر اینکه من موتور داشتم از من خواستند فقط رانندگی کنم و من هم قبول کردم.با هم به خیابان های شمال شهر رفتیم که مجید پیاده شد و از یک پسر هم سن و سال خودمان به زور یک گوشی گرفت.
همدستت چه کار می کرد؟
مراقب اطراف بود که یه وقتی مامور نیاد.
شغلی هم داری؟
بله با موتور در یک رستوران کار می کردم
درآمدت چقدر بود؟
روزی 50 هزار تومان.
کم درآمد داشتی؟!
نه، نمی دونستم آخر رفیق بازی این طور می شود.
با همدستت با هم زندگی می کنید؟
نه، من خانه مجردی دارم و تنها زندگی می کنم.
چند فقره سرقت کردی؟
3 تا.
سابقه هم داری؟
تا به حال پام به کلانتری باز نشده.
از زندگیت بگو؟
7 سالم بود که مادرعاشق کسی دیگری شد و از پدرم طلاق گرفت. پدرم مجبور شد که تمام زندگیش را بفروشد و مهریه مادرم را بدهد در این مدت شوهر مادرم او را معتاد کرده بود و تمام اموالش را بالا کشیده بود. گذشت تا وقتی که پدرم آمد و ما را از مادرمان گرفت برد پیش خودش، 9 ساله بودم که پدر دیگر توان نگهداری از ما را نداشت و من هم از خانه رفتم به شهر های مختلف تا کار کنم، اما نتوانستم کار درست حسابی پیدا کنم بعد از مدتی آمدم تهران و الانم اینجا هستم.
به چه شکل دستگیر شدید؟
بعد از سرقت در راه خانه بودیم که مامور به ما شک کرد و از ما خواست تا مدارک موتور را تحویلش بدهیم بعد از اینکه مدارک را دید. شروع به بازرسی بدنی کرد که گوشی ها رو پیدا کرد و بازداشت شدیم.
حرف آخر؟
پشیمانم، دیگر از این کار های خلاف انجام نمی دهم.
گفت و گو با دیگر متهم
اسمت چیه و چند سالته؟
محمد، 18 سالمه.
چقدر تحصیلات داری؟
تا سوم راهنمایی درس خوندم
چند تا فرزند هستید؟
یک خواهر دارم.
با مجید کجا آشنا شدی؟
در پارک دانشجو.
پارک دانشجو چی کار می کردی؟
از شهرستان تاره آمده بودم و دنبال کار می گشتم، گاهی اوقات می رفتم پارک دانشجو برای گذراندن وقت.
چند وقت است به تهران آمدی؟
20 روزی می شود.
در شهرستان به چه کاری مشغول بودی؟
عینک می فروختم.
چی شد که آمدی تهران؟
دوستام که رفته بودند تهران همش جلوی من پز می دادند، لباس های قیمتی می پوشیدند من هم می خواستم پول دربیاورم.
سابقه هم داری؟
خیر.
از خانم ها سرقت می کری یا آقایون؟
از پسر های نوجوان.
نقش شما در سرقت ها چه بود؟
نگهبانی می دادم، در نخستین سرقت مجید به من یه شیشه نوشابه داد که مراقب اطراف باشم.
مجید سابقه دار بود؟
بله،تازه از زندان آزاد شده بود.
اعتیاد داری؟
نه، سیگارم نمی کشم.
مالباخته ها شما رو شناسایی کردند؟
بله
حرفی داری؟
ای کاش هیچ وقت تهران نمی آمدم و در شهرستان پیش خانواده ام بودم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار زیر را از دست ندهید:

«دزد حرفه ای» هنگام فرار با شلیک پلیس از پای در آمد

داخل پراید و به زور عروسم کرد

پسر بچه 10 ساله به قَتل غیر عمد یک کودک محکوم شد+عکس

دستگیری سه برادر به جرم آزار و اذیت طعمه هایشان/ فیلمبرداری از صحنه آزار و اذیت +عکس

اقدام هولناک 3 مرد با مستاجر یک انبار بزرگ در تهران