عکس سارا باقری که اصلا مناسب این فصل نیست! / خانم بازیگر را می شناسید؟!

سارا باقری بازیگر سینما و تلویزیون است. سارا باقری اخیرا در ممجموعه تلویزیونی افرا دیده می شود. سارا باقری متولد 1374 در گیلان است. سارا باقری در سریال افرا نقش "مائده" را دارد. فیلم سینمایی خون بها و سوگند از دیگر آثاری است که سارا باقری در آن به ایفای نقش پرداخته است.

دلنوشته زیبای سارا باقری برای مادرش و ترسش از این دنیا در فضای مجازی منتشر شده است.

دلنوشته سارا باقری:

تیتراژِ آخرین قسمتِ سریالِ زیرِ آسمونِ شهر پخش میشه.. امیرِ تاجیک میخونه.. زیرِ آسمونِ این شهر ، چرا دشمنی چرا قهر… نشستم مشقامو پاک نویس میکنم ، بارون میباره ، مامان میپرسه تموم شد؟ و ضبط شو روشن میکنه ، ناصر عبدالهی میگه لِ لا به لالالالا ، لا به لا به لالالا.. دست از مشق نوشتن میکشم!

این پلان رو میتونم با همه ی این روزا طاق بزنم! خسته ام مامان ، خسته ایم مامان ، اسفند شروع شده و نویدِ بهار از چند روز دیگه شروع میشه! هوا بهاری میشه اما زمستون رخنه کرده تو دلامون .. پس کو اون ننه سرما ی حرف گوش کن که قصه شو با لالاییت برام ادغام میکردی؟ که ننه سرما میره تا سالِ بعد و بهار میشه.. مامان اینجا فقط فصلا عوض میشن! چرا هیشکی حالش خوب نیست؟

دارم جهانِ آدم بزرگارو بالا میارم و هرچقد عوق میزنم تهوع م خوب نمیشه.. مگه منو با آهنگای فرهاد بزرگ نکردی؟ مگه نمیگفت بوی عیدی ، بوی توت ، بوی کاغذ رنگی؟ مامان اینجا بوی مرگ میاد.. مرگِ رویا ، مرگِ آرزو ، مامان من هنوز از دریچه ی کودکی به دنیا نگاه میکنم ، میخوام شناور بمونم تو همون دفتر مشقی که آروم ورقش میزدم نکنه بوی تازگی ورقاش از بین بره ، دلم واسه بوی تازگی تنگ شده..

اما خودمو که تو آیینه نگاه میکنم صورتم بزرگ شده ، موهام سپید شده ، خانوم شدمو هیچیم به هیچیم نمیاد.. یا بزار درست تر بگم.. هیچیمون به هیچیمون نمیاد.. من از این دنیا میترسم ! از دنیایی که توش کودک آزاری اپیدمی باشه! از دنیایی که از کوچه هاش صدای بچه ها نمیاد.. از حیاط هایی که از بین رفته و هیچ توپی تو هیچ حوضی نمیفته! از دختر بچه هایی که دارن با باربی بزرگ میشن و بجای گل سر ، رژ لب میخرن..

مامان من ازینهمه عجله خسته م .. ما چرا کودکی کردیم و به مسنی رسیدیم؟ چرا جهش سنی داشتیم؟ جوونی کجا جهش کرد و چجوری گمش کردیم؟ از آخرین لباس عیدی که با ذوق خریدم یه خاطره ی کهنه یادمه! بعدِ اون کمپینِ نه به آجیل یادمه.. از بعدترش این عید را در خانه بمانیم تا کرونا برود یادمه! مگه نه اینکه این روزایی که دارن میرن و ما منتظر روزای بهتریم جوونی مون بوده؟

مامان این عید بیدارم نکن .. میخوام بخوابم ، سال و خودت با دعای مادرانه ت تحویل بگیر .. بهار که شد بیدارم کن ! صدام کن لباس نو هامو بپوشم .. بریم پیشِ آقاجون ! ولی اینبار سرِ خاکش.. خوب یادمه .. اونم همش منتظر روزای خوب بود ، شاید الان روزای خوبشه نه؟

سارا باقری

منبع:پرشین وی

وبگردی