شاه عباس صفوی چرا از تهران وحشت داشت؟ / ماجرای میوه خوردن او در باغ تهران چه بود؟

به گزارش رکنا ، شاه عباس ، پنجمین پادشاه از دودمان صفویان و نامدارترین فرمانروای این دودمان بود. شاه عباس که فرزند و جانشین شاه محمد خدابنده بود، از سال ۹۹۶ ه‍.ق تا زمان درگذشتش، به مدت بیش از ۴۱ سال خورشیدی بر ایران حکومت کرد.

شاه عباس به معماری، موسیقی، نقاشی و شعر علاقه داشت و میدان نقش جهان، عالی‌قاپو، بخش‌هایی از چهل‌ستون، چهارباغ و سی‌ و سه‌ پل از آثار به‌جای مانده از دوران سلطنت وی هستند. شاه عباس هنگامی به سلطنت رسید که غرب و شمال غربی ایران در تصرف امپراتوری عثمانی بود، شاه عباس  در شمال شرق ایران نیز خراسان جولانگاه ازبک‌ها شده و تحت اشغال آن‌ها بود و در داخل کشور نیز طی ۱۲ سال پس از مرگ شاه تهماسب یکم و دوران پادشاهی اسماعیل دوم و محمد خدابنده قدرت شاه کاهش پیدا کرده بود و دسته‌بندی‌های قبیله‌ای قزلباشان مجدداً به شکل فزاینده‌ای بروز کرده و دوگانگی میان قزلباشان ترکمان و تاجیکان (مردم غیر ترک) در دربار شدت پیدا کرده بود.

سر نخ این روایت که شاه عباس صفوی از تهران بدش می‌آمد و تنها یک بار آنهم برای اولین و آخرین بار وارد تهران شد را باید در سفرنامه «پیترو دلاواله» سفرنامه‌نویس مشهور ایتالیایی جست‌وجو کرد.

او که سفر‌های زیادی به ممالک خاورمیانه داشت، در سفرنامه‌اش از مهم‌ترین دلایل سفر خود به ایران نوشته است. دلاواله یک مسیحی معتقد بود و، چون عثمانی‌ها در جنگ‌ها مسیحیان بسیاری را کشتند، پس از شنیدن اخبار مقاومت شاه عباس در برابر سپاه عثمانی، برای دیدار با پادشاه صفوی به ایران سفر کرد. دلاواله در دلایل سفرش به ایران آورده که حتی می‌خواست پس از ملاقات با شاه‌عباس، شانه به شانه سربازان ایرانی در جنگ با سپاه عثمانی حضور داشته باشد.

القصه، وقتی دلاواله برای ملاقات با شاه عباس به اصفهان رفت، شاه صفوی به فرح‌آباد ساری سفر کرده بود. در نتیجه دلاواله مجبور شد برای دیدار با او راهی ساری شود. او پس از ملاقات با شاه‌عباس همراه با کاروان شاه به اصفهان برگشت تا در سفرنامه‌اش از اصفهان هم بنویسد. کاروان در مسیر اصفهان از فیروزکوه گذشت و به نزدیکی تهران رسید. اینجا بود که کاروان شاه، بیرون شهر اتراق کرد و شاه عباس حاضر نشد وارد تهران شود.

«علیرضا زمانی» تهران‌ شناس در این باره می‌گوید: «وقتی کاروان شاه‌عباس بیرون حصار تهران اتراق کرد، دلاواله برای مشاهده تهران و نوشتن از آداب و رسوم و فرهنگ تهرانی‌ها به تنهایی از دروازه شمیران که آن زمان در محدوده پامنار فعلی قرار داشت وارد شهر شد. اما شاه عباس حاضر نشد وارد تهران شود. این مسئله برای این سفرنامه‌نویس ایتالیایی هم جالب و عجیب بود و از اطرافیان شاه عباس پیگیر دلایل این موضوع شد.»

خوشبختانه دلاواله در سفرنامه‌اش به دلایل این احساس شاه‌عباس اشاره کرده و در بخشی از سفرنامه نوشته است: «شاه عباس در همان حوالی توقف کرده بود. او در تهران خانه‌ای ندارد و هرگز بدانجا پای نمی‌گذارد و حتی یک مرتبه به آن فحش داده است. به نظر می‌رسد که وی موقعی در این شهر به علت خوردن میوه زیاد در باغ مریض شده و دانه‌هایی از بدنش بیرون ریخته است. عده‌ای نیز می‌گویند که اهالی شهر تهران آنطوری که باید از او استقبال نکرده‌اند»

همین خاطره بد شاه عباس از تنها سفرش به تهران باعث شد هرگز وارد این شهر کوچک نشود؛ چنانکه پیترو دلاواله نیز در ماجرای همسفر شدن با کاروان شاه عباس، در سفرنامه‌اش به این موضوع اشاره کرده است.

منبع : تابناک جوان

کدخبر: 814185 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟