این مطلب از گروه وب گردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد
قسمت پایانی داستان عاشقانه خسرو و شیرین: معراج پیغمبر و اندرز و ختم کتاب / (جلد 5-قسمت هشتم) اثر نظامی گنجهای + فایل صوتی
«خسرو و شیرین» اثری منظوم و عاشقانه از شاعر ایرانی، نظامی گنجهای، است. این منظومه، داستان دلدادگی خسرو پرویز، پادشاه بزرگ ساسانی، و شیرین، شاهزادهی ارمنی، را روایت میکند. در این مطلب از ساعدنیوز قسمت پایانی این داستان عاشقانه را مطالعه می کنید. از دوشنبه و پنجشنبه هر هفته بعد به خواندن داستان لیلی و مجنون خواهیم پرداخت.

خسرو و شیرین یکی از محبوب ترین داستان های عاشقانه ی ایرانی است که "نظامی گنجوی" آن را در قالب نظم سروده است. روایت با تولد و پرورش خسرو پرویز ، فرمانروای معروف ساسانی آغاز می شود.
درباره کتاب خسرو و شیرین
خسرو و شیرین عنوان اثری منظوم و عاشقانه از شاعر ایرانی، نظامی گنجوی است که همچنین منظومهٔ لیلی و مجنون را هم سرودهاست. این منظومه، داستان عشق خسرو پرویز پادشاه بزرگ شاهنشاهی ساسانی و شاهزاده ارمنی، شیرین، که بعدها ملکهٔ ارمنستان میشود را روایت میکند.
خلاصه داستان خسرو و شیرین
نظامی داستان را با تعریف و تفسیر عشق، زادن خسرو پرویز و آموزش و تربیت او آغاز میکند. سپس به بیان عیشونوش خسرو در خانهی یک دهقان میپردازد. خسرو که با همراهان خود به شکار رفته، شبانگاه به خانهی دهقانی میرود و به شادخواری و خنیاگری مشغول میشود. بامدادان اسبی از آنها به مزرعهی دهقان میرود و از محصول مزرعه میخورد و غلام خسرو نیز به مزرعه درمیآید و غورهها را میخورد و تباه میکند. این کارها موجب خشم پدرش، هرمز چهارم، میشود و دستور میدهد غلام را به صاحب خانه ببخشند، اسب را بکشند،چنگ را بشکنند، و خانه را به صاحب خانه واگذار کنند. هرمز، با پادرمیانی بزرگان، خسرو را میبخشد.
همان شب خسرو در خواب، پدربزرگ خویش، خسرو انوشیروان، را میبیند که به او مژده میدهد که بهجای آن چهار رویداد ناگوار، چهار اتفاق خوب برای او خواهد افتاد: به جای آن غلام و غوره ترش، شیرین دلبر، به جای اسب از دست رفته، شبدیز، بهجای آن تخت و خانه، تخت شاهی، و بهجای آن چنگ، نواسازی و باربدی پرآوازه.
فایل صوتی کتاب خسرو و شیرین؛ جلد 5 - قسمت 8
کتاب خسرو و شیرین؛ جلد 5 - بخش هشتم
خلاصه داستان خسرو و شیرین؛ جلد 5 - بخش هشتم
شبی پیامبر اسلام، محمد (ص)، از خانه ام هانی به معراج رفت. جبرییل از بهشت با براق، مرکبی نورانی و تندرو، نزد او آمد. براق زیبا و سریع بود که با هیچ موجود دنیایی قابل مقایسه نبود. پیامبر با براق به سفری آسمانی به سوی بیتالمقدس (مسجدالاقصی) رفت. در آنجا پیامبران گذشته صف کشیده و پیامبر اسلام امام جماعت آنان شد. پس از آن، پیامبر به آسمانها برده شد و از مناظر مختلف گذر کرد؛ فلک و افلاک را پشت سر گذاشت و بینظیرترین مناظر را مشاهده کرد. او از کنار ستارگان و کهکشانها عبور کرد و از مرز زمین و آسمان گذشت. پله به پله به سوی عرش پیش رفت تا به نزدیکی سریر قاب قوسین رسید. در این مرحله، حجاب کائنات از پیش برداشته شد و پیامبر به دیدار مستقیم با خداوند نائل آمد. در این دیدار، پیامبر بیواسطه کلام خداوند را شنید و از او درخواست بخشش و نجات گناهکاران امت خود را کرد که خداوند نیز حاجتهای او را پذیرفت. پس از این دیدار و دریافت کرامت و برکات، پیامبر با نور و اخلاص به زمین بازگشت، خوشخبری و نزول رحمت الهی را برای مردم به همراه داشت. این سفر که به معراج معروف است، یکی از مهمترین وقایع در تاریخ اسلام به شمار میآید.
در این بخش، نظامی گنجوی دربارهی تجربهی خود از دعوت شدن به دربار شاه طغرل صحبت میکند. او ابتدا از بخت و اقبالی که داشت، شکایت میکند و سپس با شنیدن خبر دعوت شاه، خوشحال میشود. او دعوتنامه شاه را با احترام میپذیرد و به سرعت به سوی دربار حرکت میکند. نظامی خود را خدمت شاه میرساند و وارد بزم و جشن شاه میشود. شاه از دیدن نظامی خوشحال میشود و او را با احترام میپذیرد. نظامی در حضور شاه سخنان و حکایتهای نغز و دلنشینی میگوید و شاه از این سخنان ابراز رضایت میکند. در نهایت، شاه که از حضور و سخنان نظامی خرسند شده بود، وی را با هدایا و پاداشهایی مانند زمین و ملک قدر دانی میکند. نظامی ضمن اینکه از این برخورد شاه تشکر میکند، اشاره میکند که این بخششها برای او معنای والاتری مانند تحقق آرزوها و ارزشهای معنوی دارد. او در نهایت، داستان را با بیان اینکه بخشش شاه در واقع تقدیر و ارج نهادن به سعادت درونی و محتوای معنوی او بوده است، خاتمه میدهد.
منبع:ساعدنیوز
ارسال نظر