هوش مصنوعی چگونه زندگی حرفه ای شما را به بحران تبدیل می کند؟
رکنا: هوش مصنوعی با هدف سادهسازی کارها معرفی شد، اما تحقیقات نشان میدهد استفاده نادرست از آن میتواند فرسودگی ذهنی، استرس و اشتباهات پنهان را به همراه داشته باشد. بهرهگیری هوشمندانه از این فناوری، کلید جلوگیری از این معایب است.
به گزارش رکنا، اگرچه فناوری هوش مصنوعی دارای فواید چشمگیری است، اما استفاده از آن در محیطهای کاری میتواند عوارض جانبی خاصی را به دنبال داشته باشد که باید به دقت به آنها پرداخته شود. در مطالعات جدید، نتایج جالبی درباره این معایب بررسی شده است.
انتظار میرفت هوش مصنوعی با اتوماسیون وظایف تکراری، تسهیل ارتباطات و اختصاص زمان بیشتر به خلاقیت، کارها را سادهتر کند. اما در صورتی که این فناوری موجب کاهش توان ذهنی و افزایش استرس شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
تأثیر هوش مصنوعی در افزایش حجم کار
با ورود هوش مصنوعی به فضای کاری، برخی مدیران توقع دارند تیمها بتوانند حجم بیشتری از کار را در زمان کوتاهتر تکمیل کنند. با اینکه استفاده از هوش مصنوعی میتواند روندهای کاری را سرعت ببخشد، اما اغلب خروجیهای آن دارای ایرادات و نواقصی هستند که به بازبینی و اصلاح نیاز دارند. این شرایط گاهی به پدیدهای با نام «کارفزونی» یا Workflation منجر میشود که باعث افزایش فشار کاری بر کارکنانی میشود که پیش از این نیز استرس داشتند.
این فناوری باعث بالا رفتن انتظارات مدیران شده است، چراکه معتقدند تیمها با کمک هوش مصنوعی میتوانند سریعتر اقدام کنند. درحالیکه تولید محتوای باکیفیت همچنان نیازمند دانش، تمرکز و زمان است.
«کری بنتلی»، مدیرعامل شرکت Lifehack Method، در اینباره میگوید: «ما شاهد تولید نتایجی بیثبات و بیکیفیت توسط این فناوری هستیم، بهویژه در مواقعی که اعضای تیمهای کمتجربه از آن استفاده میکنند.» او تاکید میکند که عدم بررسی مناسب خروجی هوش مصنوعی میتواند هزینههای هنگفت و اشتباهات فاحشی را به همراه داشته باشد.
استفاده ناآگاهانه و بدون مرور دقیق از هوش مصنوعی، نهتنها میتواند منجر به آسیب به اعتبار سازمان شود، بلکه میزان استرس کاری را افزایش داده و مهارتهایی نظیر خلاقیت، حل مسئله و تفکر انتقادی کارکنان را کاهش میدهد.
کاهش توان شناختی و شدت خستگی با هوش مصنوعی
بر اساس مطالعات انجامشده توسط MIT مشخص شد وابستگی بیش از حد به هوش مصنوعی به جای اینکه از آن به عنوان یک ابزار کمکی استفاده شود میتواند به پدیدهای با عنوان انتقال بار شناختی منجر شود. در این حالت، وظایف ذهنی به مرور به هوش مصنوعی واگذار شده و مهارتهایی نظیر حافظه ، تفکر انتقادی و خلاقیت آسیب میبیند.
طبق نتایج این تحقیق، افرادی که از ابزارهایی مانند GPT بهره میبرند، در مقایسه با گروههای دیگر کاهش چشمگیری در توانایی عملکرد خود تجربه کردند. این امر نشان میدهد که تکیه به هوش مصنوعی برای تفکر میتواند مغز را از تمرینهای لازم برای حفظ کارایی شناختی بازدارد.
همچنین، سرعتی که فناوری هوش مصنوعی فراهم میکند، باعث میشود که کارکنان با کاهش توان ذهنی به تولید و بازبینی نتایج بپردازند. این وضعیت منجر به افزایش اشتباهات کوچک مانند فراموشی انجام وظایف، از دست دادن ضربالأجلها و دیگر ناکارآمدیها میشود که نخستین نشانههای خستگی شغلی هستند.
نقش آموزش در کار با هوش مصنوعی
بدون آموزش صحیح، کارکنان ممکن است نتایج هوش مصنوعی را بدون تجزیه و تحلیل بپذیرند. «دیوید ایگلمن»، عصبشناس، این وضعیت را توهم انعکاس هوش مینامد. به باور او، هوش مصنوعی صرفاً نتیجه دانش انسانی را بازتاب میدهد و هوشمند نیست.
یک رهبر که درک دقیقی از کارکرد این فناوری ندارد، میتواند انتظارات غیرواقعی ایجاد کند و سبب افزایش بیرویه فشار کاری در سازمان شود، که در نهایت به خستگی و فرسودگی افراد میانجامد.
نشانههای هشداردهنده خستگی ناشی از هوش مصنوعی: براساس گزارش Upwork Research Institute، ۷۷ درصد از کارکنانی که از هوش مصنوعی استفاده میکنند، معتقدند که حجم کاری آنها افزایش یافته است. نشانههای این خستگی شامل افزایش اشتباهها، نداشتن احساس کاهش زمان کاری و نیاز به فعالیت دائم برای همگام شدن با سرعت هوش مصنوعی است.
راهکارهای پیشگیری از خستگی با استفاده هوشمندانه از هوش مصنوعی
هوش مصنوعی نباید به طور کامل حذف شود، بلکه باید با برنامهریزی صحیح از آن بهره برد. در زیر به چهار راهکار برای استفاده هوشمندانه از هوش مصنوعی اشاره شده است:
- آموزش کافی: استفاده از متخصصان برای تحلیل روندهای فعلی کاری و ارائه راهکارها و آموزشهای لازم برای کارکنان.
- تعیین اهداف دقیق: مرتبط کردن استفاده از هوش مصنوعی با شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) بهجای پیروی از ترندهای روز. سازمانها باید ارزشهای اصلی خود را حفظ کنند و از پذیرش نابجای ابزارهای جدید خودداری نمایند.
- استفاده اصولی از هوش مصنوعی: به کارگیری این فناوری در انجام وظایف ساده مانند تحقیق، پیشنویسنویسی و سازماندهی اطلاعات، درحالیکه تفکر خلاقانه و حل مسائل پیچیده را به عهده انسان بگذارند.
- پشتیبانی از کارکنان: مدیران باید سیاستها و انتظارات کاری را با پیچیدگیهای زندگی افراد تطبیق دهند و عنصر انسانی را در تصمیمگیریها در نظر بگیرند.
ارسال نظر