کودکی این جوان زندگی اش را تیر و تار کرد / پدرم را هم به باد کتک گرفتم کمکم کنید
حوادث رکنا: صدای فریاد های مادرم هنوز در گوش ام نعره می کشد از ترس به گوشه ای پنهان می بردم و دستانم را محکم میذاشتم روی گوش هایم که هیچ صدایی رانشنوم اما بازهم صدا می آمد .....آنقدر بدنم می لرزید که گاهی گوشه ی اتاق بیهوش می شدم ....هنوز یادم نرفته که پدرم چطور مقابل چشم هایم با مشت ولگد مادرم را سیاه وکمبود میکرد ....
به گزارش رکنا، مجید وارد اتاق مشاوره شد و درباره خاطرات کودکی اش گفت: از همان بچگی شاهد دعوا، کتک کاری، و فحاشی پدر و مادرم نسبت به هم بودم.
گاهی از شدت ترسی که از دعوای آنها داشتم دچار شب اداری و روز ادراری می شدم.
پدرم خیلی سخت گیر بود . به مادرم خیلی توهین می کرد.
خرجی خانه را به مادرم نمی داد. اوایل که سنم کمتر بود فقط گریه می کردم. بزرگتر که شدم از مادرم حمایت می کردم. امابعد از مدتی مادرم وابسته تر شد و با حمایتی که از من به دست آورده بود قدرت گرفت و عمدا با پدرم وارد مشاجره می شد.
من هم مجبور بودم به جنگیدن با پدرم ادامه بدهم.کم کم مثل اراذل و اوباش خیابانی، درخانه گردن کلفتی کردم وکار به کتک کاری با پدرم رسید.
پدرم دیگر جرات نمی کرد حتی به من بگه بالای چشمت ابروست و بعد از مدتی توسط یکی از هم کلاسی هام یک کاری به من پیشنهاد شد که برم نجات غریق یک استخر بشوم و آنجا آرامش بیشتری داشتم .
بعد از استخر هم با پولی که می گرفتم با دوستانم می رفتیم کافه و قلیون می کشیدیم. بعد از مدتی هم به پیشنهاد دوستام به خونه شون می رفتیم و برامون مشروب می گرفت و می خوردیم.دیگر شب ها خانه نمی رفتم. خونه دوستام با لذت دور هم بودیم. این دور همی ها تا یک سال ادامه داشت و الان طوری شده که اصلا بدون الکل نمی تونم باشم . لا اقل هفته ای چند بار باید باشد.از طرفی هم پولم به الکل خریدن نمی رسد....
نگاه کارشناسی
فتانه ورمزیار کارشناس ارشد روانشناسی
کیس حاضر به دلیل مشکلات و تعارضات والدین ، با وجود تمام قابلیت ها و استعدادهایی که می توانست داشته باشد، قربانی رابطه ی متعارض، مشاجرات، افکار غیر منطقی و سبک فرزند پروری معیوب والدین می گردد و تاوان سختی به قیمت آسیب جسمی، روانی که در نتیجه مصرف الکل بوده است، متحمل می شود. مصرف الکل به صورت مداوم، اعتیاد را به همراه می آورد و بعد از تاثیراتی که برجسم و روان گذاشته شود فرد دیگر نمی تواند با موفقیت آن را کنار بگذارد و این امری نگران کننده برای وی می باشد.
*عوامل فردی:
ترس در کودکی
تجربه خشم در کودکی
استقلال کاذب در نوجوانی
جبران افراطی خشم علیه پدر در کودکی
خلاء عاطفی در کودکی
اعتماد به نفس کاذب در نوجوانی
ضعف در عزت نفس
عدم بلوغ فکری
ضعف در بلوغ هیجانی
عدم بینش نسبت به عواقب مصرف الکل
ضف در باورهای دینی
عدم مهارت حل مساله
عدم مهارت دوست یابی
احساس تنهایی
عدم مدیریت رفتار
نوجوانی و اخذ تصمیم هیجان مدار
محرومیت هیجانی
اعتماد افراطی
*عوامل خانوادگی:
تعارض والدین
عدم تعامل مثبت والدین با نوجوان در دوره کودکی
مشاجرات و برخورد فیزیکی والدین در نزد کودک
طرد شدن نوجوان توسط والدین
عدم تعامل مثبت پدر با نوجوان به عنوان یک الگوی مثبت در سن حساس رشد
ضعف در عزت نفس مادر
ضعف در روابط اجتماعی در خانواده
رابطه جنسی و مصرف الکل زود هنگام با جنس مخالف
عدم حمایت عاطفی توسط پدر
عدم بینش والدین پدر نسبت به نیازهای دوره نوجوانی در فرزند و عواقبعدم رفع آنها
* عوامل اجتماعی
مدرسه و گروه همسالان
تاثیر پذیری از فضای مجازی و از بین بردن حریم ها
محل زندگی آسیب زا
عدم حمایت اجتماعی
ارسال نظر