زنده زنده سوزاندن یک مرد فقط برای ترساندن ! / مرگ قاتل در زندان !

به گزارش رکنا، تیر سال 98 گزارش یک درگیری منجر به جراحت در یکی از بوستان های جنوبی تهران به پلیس اعلام شد و پس از آن مأموران کلانتری خلیج فارس به محل اعزام شدند. در بررسی‌های اولیه مشخص شد که درگیری میان 5 نفر صورت گرفته و یکی از آنها به نام اکبر به خاطر سوختگی شدید به بیمارستان شهدای یافت آباد منتقل شده است.

در ادامه تحقیقات یکی از شرکت‌کنندگان در نزاع به مأموران گفت: من و اکبر در پارک نشسته بودیم که شهرام و شاهین و شاهرخ به سراغ‌مان آمدند و بدون مقدمه با ما درگیر شدند.  چند لحظه بعد هم شهرام گالن بنزینی را روی من و اکبر پاشید و کبریتش را روشن کرد که آتش گرفتیم. من بسرعت لباس‌هایم را درآوردم اما اکبر در آتش سوخت و نیمه جان روی زمین افتاد و من با اورژانس تماس گرفتم.

بعد از این اظهارات شهرام و شاهین و شاهرخ ردیابی و بازداشت شدند اما مدعی شدند عمدی در کارشان نبوده است.

در این میان از بیمارستان خبر رسید که اکبر به خاطر شدت جراحات وارده و سوختگی 55 درصدی فوت کرده است.

بدین ترتیب متهمان بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفتند و در نهایت شهرام به آتش زدن عمدی اکبر اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل یک دستگاه تلفن همراه به قیمت چهار میلیون تومان به اکبر داده بودم اما او پولم را نمی‌داد، می‌خواستم با ترساندنش پولم را پس بگیرم. روز حادثه به شاهین و شاهرخ گفتم اکبر را به بهانه‌ای به پارک بکشانید تا بتوانم پولم را بگیرم. وقتی بنزین را رویش ریختم و کبریت کشیدم [تا او را بترسانم] ناگهان آتش گرفت من هم ترسیدم و فرار کردم.

با پایان تحقیقات برای شهرام به اتهام مباشرت در قتل عمدی، اخلال در نظم و آسایش و آرامش عمومی از طریق حرکات غیرمتعارف در پارک محل وقوع قتل و برای دو همدستش به اتهام اخلال در نظم و آسایش و آرامش عمومی کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

اما پیش از برگزاری جلسه دادگاه مسئولان زندان در گزارشی اعلام کردند که شهرام به طرز مرموزی درگذشته است.

با مرگ عامل اصلی قتل ، دو همدست وی محاکمه شدند.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه پدر قربانی به‌عنوان ولی دم و قیم نوه خردسالش به جایگاه رفت و گفت: شهرام به خاطر یک گوشی پسرم را با سنگدلی کشت و زندگی خانواده‌اش را ویران کرد. حالا که او در زندان فوت شده من درخواست دیه پسرم را دارم.

سپس دو متهم دیگر پرونده یک به یک به جایگاه رفتند و از خودشان دفاع کردند.

بعد از اظهارات متهمان قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

 

وبگردی