اختصاصی رکنا:
سارق حرفهای با نقاب لباس کاری در دام پلیس + گفتگو با متهم
حوادث رکنا: مردی ۲۷ ساله که با پوشیدن لباس جعلی شهرداری اقدام به سرقت از خودروها میکرد، هنگام تخریب درِ یک خودرو توسط پلیس دستگیر شد؛ او به ۱۵ فقره سرقت اعتراف کرده و انگیزهاش را راهاندازی مغازه ساندویچی عنوان کرد.

به گزارش رکنا، مدتی قبل، مأموران پلیس تهران هنگام گشتزنیهای هدفمند، به مردی مشکوک شدند که لباس یکی از ارگانهای خدماتی شهرداری را به تن داشت و در حال تخریب درب خودرویی پارکشده بود.
این فرد بهمحض دیدن مأموران، پا به فرار گذاشت، اما پس از تعقیب و گریز کوتاه، با هوشیاری مأموران زمینگیر و دستگیر شد.
در بازرسی اولیه از او ابزار و ادوات سرقت کشف شد و مشخص شد که متهم هیچگونه وابستگی یا شغلی در ارگانی که لباس آن را به تن کرده بود، نداشته است.
این سارق پس از انتقال به اداره پلیس، به جرم خود مبنی بر سرقت لوازم و محتویات خودرو و دستداشتن در ۱۵ فقره سرقت مشابه اعتراف کرد. در ادامه، پرونده متهم پس از تکمیل، به مراجع قضایی ارجاع شد.
تاکنون هشت نفر از مالباختگان شناسایی شدهاند و شناسایی سایر شکات همچنان در دستور کار پلیس قرار دارد.
اسم و سنت؟
اسممو نمیخوام بگم... ولی ۲۷ سالمه.
از بچگی با کی زندگی میکردی؟
با مادربزرگم... وقتی بچه بودم، پدر و مادرم منو ول کردن. تنها امیدم تو زندگی همون مادربزرگ بود.
چی شد رفتی سمت دزدی؟
بعد از فوت مادربزرگ، هیچکس نبود. خونهشو فروختم، پولاش تموم شد. شبها تو پارک میخوابیدم. یه مدت توی کارواش کار میکردم، ولی پولش نمیرسید. بعد کمکم رفتم سمت دزدی.
هدفت از دزدی چی بود؟
میخواستم با پولاش یه مغازه ساندویچی بزنم... از بچگی عاشق ساندویچ درست کردن بودم. میخواستم برم کلاس آموزش پیتزا، یاد بگیرم، بهترین ساندویچی منطقه بشم.
مجردی یا متأهل؟
مجرد... ولی عاشق دختر همسایه بودم. هر روز از پنجره میدیدمش. با خودم میگفتم یه روزی که مغازهمو زدم، میرم خواستگاریش. یه کت خوشگل میخرم، جلوی خونوادهش میایستم. اما هیچوقت پولش جور نشد.
اعتیاد داشتی؟
نه... هیچوقت سمت مواد نرفتم. از همون اول، فقط دلم میخواست کار کنم و یه لقمه حلال دربیارم. ولی روزگار نذاشت.
لباس ارگان رو از کجا آوردی؟
از یه دستدوم فروشی خریدم. میخواستم کسی شک نکنه. فکر میکردم اینطوری میتونم راحتتر نزدیک ماشینا بشم، بدون اینکه کسی متوجه بشه.
الان چی حس میکنی؟
حسرت... همه این دزدیها فقط برای این بود که یه روز مغازه بزنم، برم سراغ عشقم. حالا به جای اینکه پشت پیشخون وایسم و ساندویچ درست کنم، باید پشت میلهها جواب پس بدم.
اگه برگردی به عقب، بازم این کارو میکنی؟
نه... هیچوقت. دزدی فقط زندان داره،
-
فیلم/ فریبا نادری، پریسیمای سریال «ستایش»: زندگی من به قبل و بعد از عمل بینی تقسیم میشه/ بینی من هم عقابی بود هم کوفته !
ارسال نظر