سقوط نوجوان ۱۵ ساله به دام اعتیاد / زخمی که از خانه شروع شد!
حوادث رکنا: از وقتی پدرم مادرم را طلاق داد تنهایی مرا گرفتار خودش کرد برای رهایی ازاین مرداب خسته کننده به دوستان ناباب پناه بردم ووقتی به خودم آمدم خودم را در دام اعتیاد به مواد مخدر یافتم!
به گزارش رکنا، فرزاد پسر 32 به همراه مادر ش وارد مرکز مشاوره شد به خاطر تاخیری که در جلسه مشاوره داشت اضطراب شدیدی در صورتش موج میزد به گونه ای که کودک وار از مادرش درخواست می کرد که بیرون نرود و در کنارش باشد . بعد از چند لحظه او را دعوت به آرامش کردم و با طرح مسائل متفرقه، اضطرابش کمتر شد.
فرزاد در تشریح ماجرایش گفت: پدر و مادرم از همان دوران کودکی ام با هم مشکل داشتند . پدرم اعتیاد داشت و مخارج خانه را تامین نمی کرد ، به مادرم خیانت می کرد و به شدت من ، مادرم و برادرانم را به عناوین مختلف کتک می زد . 14 ساله بودم که آنها طلاق گرفتند و مادرم حضانت 4 فرزندش را برعهده گرفت . و مادرم شروع به کار کرد و با کمک پدر بزرگم مخارج ما را تامین کرد حدود 15 سالگی خیلی احساس تنهایی می کردم و به سمت همسالان کشیده شدم از طرفی پدرم هم اعتیاد داشت و من خیلی زود به سمت سیگار و بعدش مواد مخدر کشیده شدم . هرچند احساس گناه زیادی داشتم و بسیار به مادرم وابسته بودم ولی نمی توانستم از مواد مخدر دست بردارم.
مادرم خیلی دیر متوجه اعتیادم شد چون خیلی مشغول کار بود. 18 ساله بودم که مادرم متوجه اعتیادم شد و قول دادم که ترک می کنم از آن سال به بعد بارها و بارها خواستم که کنار بگذارم ولی هر بار شکست خوردم . در حال حاضر از تهدیدهای خواهر و برادرانم که اگر ترک نکنی باید از این خانه بروی بسیار دلگیر و ناراحتم.چرا که نمی خواهم آنها را از دست بدهم و دوست دارم این بار به صورت اصولی ترک کنم و به زندگی عادی برگردم.
نگاه کارشناسی
پروانه میرزایی کارشناس ارشد روانشناسی
فرزاد به دلیل اتفاقات ناخوشایند دوران کودکی و عصبانیت پدر در دوران کودکی ، اعتماد به نفس پایین دارد.
بنابراین در سن نوجوانی برای اینکه سرپوشی برای احساس حقارت ناشی از مشکلات خانوادگی بگذارد به سمت سیگار و اعتیاد متمایل شده است.
از طرفی خاطرات ناگوار دوران کودکی باعث ایجاد طرحواره های رها شدکی- بی اعتمادی – آسیب پذیری – محرومیت هیجانی – نقص و شرم و وابستگی است که در برخورد با هر کدام از این طرحواره ها در بزرگسالی مشکلاتی را برای وی رقم زده است . اضطراب ، وسواس و افسردگی از جمله مشکلاتی است که وی را در ترک اعتیاد با مشکلات زیادی رو برو کرده است
.ـ همدلی با مراجع و ایجاد احساس اعتمادو پذیرش شان انسانی مراجعـ استفاده از تکنیک گوش دادن فعال و تخلیه هیجانی
ـ اجرای تست افسردگی بک و پرسشنامه تله زندگی
ـ کمک به مراجع جهت یافتن هدف و معنا برای زندگی ـ آموزش مهارتهای مقابله ای هیجان مدار سالم با کمک مراجع
-دعوت از خانواده ی بیمار جهت همکاری با کارشناس مشاوره و حمایت روحی و روانی آنها از مراجع
ـ آموزش مهارت حل مسئله و ارتباط موثر
ـ کمک به مراجع جهت یافتن مسیر صحیح برای زندگی
ـ فعالسازی رفتاری جهت بازگشت به زمانی که کارها را به راحتی انجام می داد
.ـ قرارداد رفتاری با مراجع جهت ترک مواد مخدر
ـ ارجاع به کلینیک ترک اعتیاد به جای کمپ و ترک تدریجی به روش صحیح پزشکی با حفظ شان انسانی فرد دچار اعتیادـارجاع به متخصص اعصاب و روان جهت بررسی میزان آسیب به سلولهای مغزی و کمک به ترک وابستگی با مورد توجه قرار دادن این موضوع
ـ شناسایی احساسات برانگیزاننده و مقابله با آنها به وسیله دعا و نیایش
ـ آموزش ابراز هیجانات و عدم جلوگیری از بروز آنها
ـ کمک به مراجع جهت یافتن هدف و معنا برای زندگی
ـ آموزش مهارتهای مقابله ای هیجان مدار سالم
-دعوت از خانواده ی بیمار خصوصا مادر جهت همکاری با مشاور و حمایت روحی و روانی وی از مراجع
ـ آموزش مهارت جرات مندی (نه گفتن ) و مهارت تفکر نقادانه
ـ کمک به مراجع جهت یافتن مسیر صحیح برای زندگی بدون احساس گناه واعتیاد ازجمله کارهایی است که برای فرزاد انجام داده شد تا او بتواند به جامعه برگردد.
ارسال نظر