از ماوای فاطمه اخری تا ماوای شمس توس

به گزارش رکنا از گیلان، رضا جان ای راضی به خواست خدا، در میان غربتی که داری مأمن غریبانی ای ضامن آهو

 ای که حرم امن و ملکوتی ات پناه دلدادگان است ، ای آنکه حیران و سرگشته‌ها را سروسامانی، چه صفایی دارد فارغ از همهمه ی روزگار در میان شلوغی زائرانت گم شدن، ای که در حرم امن تو گم شدن، عین پیدا شدن است

خوشا در میان صدای گریه ها و رازو نیاز عاشقان و حاجت مندانت در گوشه ای دنج به تماشا نشستن و چادر بر سر کشیدن و استشمام فضای بهشت.

خوشا میهمانی که میزبانش علی ابن موسی الرضا(ع) باشد.

چه جای گلایه در این حرم ملکوتی که هر گوشه مینگری زیبایی است.

دختری خردسال بر آستانه درگاهت چنان  شیرین به زیارت مشغول است و صورت بانوی سالخورده چنان در حرَمت نورانی و لبهای آن مرد جانباز، روی  ویلچر چنان خندان و آرام که زمان و مکان فراموش میشود در این همه زیبایی. 

 ای رضای جانها  که خود الگوی مدارا و گفت و شنودی. چه باید گفت که تو صدایی، میشنوی پیش از آنکه بگویم.

 میشنوی چه از دوست بیاید و چه از دشمن،  میبخشی چه دوست باشد چه دشمن.

 گوشه چشمی از تو کافی باشد تا خالق زیباییها، نظری به ما کند. 

 ای آنچه در دلهاست و محرمی برای گفتنش نیست را، تو محرم رازی. 

ای روشنای چشم  مومنان زائر درگاهت، ای که در کاخ اسیر بوده ای و بی اعتنا به مال و مکنت و جاه و جلال اهل زمین.

تو اگر بخواهی زمین و زمان هم آوا میشود که زائرت را به پابوست برساند و چه میزبانی سخاوتمند تر از تو ای امام مهربانی ها. 

برکت  خاک ایران شده ای، حرمت دارد این شهر به وجود تو، مشهدالرضا اعتبار از نام تو یافت،  ایران و ایرانی با گوهر وجود تو درخشیدن گرفت.

یا ضامن آهو پناهمان باش، رضا جان گم کرده راهیم نورُ الْهُدی ما باش.

مرجان گودرزی /گیلان 

کدخبر: 878163 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟