قاتل مست از مرگ گریخت / به مناسبت مبعث رسول(ص) این مرد بخشیده شد

عصر 7 خرداد ماه سال 92 پسر جوان همراه برادرش که غرق خون بودند پای در بیمارستان گذاشتند و پسر جوان از پزشکان می خواست که برادرش را که با مرگ دست و پنجه نرم می کرد نجات دهند.

پزشکان خیلی زود برای نجات جان جوان 21 ساله وارد عمل شدند اما وی به خاطر ضربه عمیقی که به گردنش خورده بود تسلیم مرگ شد و خیلی زود تیم های ویژه پلیس از اسلامشهر در بیمارستان حاضر شدند.

پسر جوان که برادرش را از دست داده بود در حالیکه خودش روی تخت بیمارستان تحت درمان قرار داشت پرده از جنایت فریبکارانه ای برداشت.

امیر به ماموران گفت: مدتی است که با یکی از دوستانم اختلاف حساب داریم و او هر روز وعده وعید می داد که پولم را می دهد تا اینکه سعید با من تماس گرفت و ادعا کرد می خواهد به اختلاف من و دوستم پایان دهد و حسابم را تسویه کند.

وی افزود: ابتدا مخالفت کردم اما وی اصرار کرد تا اینکه پذیرفتم در سر قرار ملاقات حاضر شوم که در این مرحله سعید پیشنهاد داد خودش به دنبالم می آید تا با هم نزد دوستم برویم.

سعید سوار بر خودرویش با یک جوان دیگر به سراغم آمدند و وقتی می خواستیم به سراغ دوستم برویم سعید گفت که باید برادر کوچکترم نیز به عنوان شاهد این تسویه حساب همراه مان باشد به همین خاطر به دنبال برادرم رفتیم و سوار بر خودروی سعید حرکت کردیم.

امیر ادامه داد: سعید به بیرون شهر رفت و پشت گلخانه ای توقف کرد که به او اعتراض کردم که اینجا کجاست ما را آوردی که دوست سعید قمه ای از صندوق خودرو بیرون آورد و به دست سعید داد و او ابتدا ضربه ای به من و سپس برادرم را هدف قرار داد که ضربه قمه به گردن برادرم خورد.

بدین ترتیب تجسس ها برای دستگیری سعید کلید زده شد و ماموران پلیس اسلامشهر خیلی زود موفق شدند سعید و همدستش را دستگیر کنند.

سعید در اعترافات ابتدایی ادعا کرد که من برای میانجیگری و پایان دادن اختلاف 2 دوست در محل قرار ملاقات حاضر شدم که امیر و برادرش با قمه به سمتم حمله کردند که من با گرفتن قمه از دستشان برای دفاع از خودم ضربه ای به آنها زدم.

پس از تحقیقات تکمیلی در این پرونده سعید برای صدور حکم نهایی در شعبه 71 دادگاه کیفری تهران پشت تریبون قرار گرفت و راز این جنایت را فاش کرد.

این جوان 27 ساله به قاضی دادگاه گفت: روز حادثه از مسعود دستور گرفتم تا برای ترساندن امیر و برادرش آنها را به بیابان بکشم و با تهدید و کتک کاری آنها را برای گرفتن طلبشان آرام کنم.

وی افزود: به بهانه آشتی کردن 2 دوست آنها را به بیابان بردم تا آنها را بترسانم که محسن قمه ای به دستم داد و چون مست بودم نفهمیدم چه شد که به آنها حمله کردم.

متهم ردیف دوم که محسن نام دارد نیز در اعترافاتش گفت: مسعود از من خواسته بود تا همراه سعید به محل درگیری بروم و قمه را به دست سعید بدهم.

وی افزود: اگر از روز اول بحث قمه گفته می شد احتمال اینکه سعید دست به این کار نزند وجود داشت به همین خاطر مسعود گفت وقتی سعید عصبانی شد قمه را به دستش بدهم تا آنها را از پای در بیاورد.

بدین ترتیب مسعود نیز که در جریان این پرونده دستگیر شده بود گفت: من گفته بودم آنها را بترسانند نه این که بکشد که در این لحظه سعید سکوتش را شکست و عنوان کرد که مسعود روز اول به من پیامک داد که آنها را بکشم و پولش را خودش می دهد تا من گیر نیفتم.

در این مرحله رییس دادگاه و 4 قاضی مستشار وارد شور شده و سعید را به اتهام قتل به قصاص نفس- اعدام- و همدستانش نیز به اتهام معاونت در قتل به زندان محکوم کردند که این حکم در شعبه 6 دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت

سعید که چندی پیش برای اجرای حکم اعدام آماده شده و تا پای چوبه دار رفته بود موفق به گرفتن مهلت از خانواده اولیای دم شد.

بنا به این گزارش، صبح سه شنبه خانواده قربانی جنایت با حضور در شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران با توجه به روز مبعث حضرت رسول (ص) رضایتشان را برای بخشش قاتل پسرشان اعلام کردند.