جست و جو برای یافتن ردی از یک خانواده برای نجات مرد اعدامی +اختلاف بر سر شوهر صیغه ای مادر+عکس متهم در صحنه

به گزارش رکنا ، ساعت 21 چهارمین شب تیرماه سال 87 بود که مردی 40 ساله در تماس با ماموران کلانتری 144 جوادیه تهرانپارس از ماجرای کشته شدن همسر دومش خبر داد.
بدین ترتیب تیمی ازماموران پای در قتل گاه معصومه 38 ساله در خیابان سازمان آب تهران گذاشتند و با جسد معصومه که از ناحیه دست چپ و راست و گردن هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود روبرو شدند.
در این مرحله تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس ویژه قتل در صحنه جرم حاضر شدند و شوهر صیغه ای این زن را هدف تحقیق قرار دادند.
اکبر به ماموران گفت: شب گذشته بعد از خوردن شام از خانه خارج شدم وامروز ساعت یک به خانه معصومه بازگشتم اما هر چه زنگ زدم کسی جواب نداد و دوباره به محل کارم رفتم و ساعت 20:30 دقیقه شب وقتی دوباره به خانه معصومه رفتم هر چه زنگ خانه را زدم بی فایده بود.
نگران شده بودم و با پیچ گوشتی در خانه را باز کردم که وقتی وارد خانه شدم با جسد خونین معصومه را که روی زمین افتاده بود پیش روی خودم دیدم و ماجرا را به پلیس مخابره کردم.
در این مرحله ماموران با توجه به اینکه هیچ سرقت ی از خانه صورت نگرفته بود و درهای ورودی تخریب نشده است قتل را از سوی یک آشنا احتمال دادند.
بدین ترتیب تحقیقات فنی پلیسی آغاز شد و ماموران پی بردند پسر معصومه از چندی پیش با مادرش اختلاف داشته و فرضیه قتل از سوی این پسر جوان در دستور کار ماموران قرار گرفت.
خیلی زود محسن که در سفر به یکی از شهرهای شمالی بود از سوی کارآگاهان دستگیر شد و ابتدا خود را بی گناه معرفی می کرد تا اینکه در تناقض گویی هایش لب به اعتراف گشود.
همین کافی بود تا محسن 20 ساله در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران مورد محاکمه قرار بگیرد و در اعترافاتش گفت: مدتی بود از مادرم می خواستم که به خواستگاری دختر مورد علاقه ام برود اما مخالفت می کرد و پس از ازدواج موقت مادرم با اکبر اختلافات ما بیشتر شد تا اینکه کینه ای شدم و نقشه قتل مادرم را طراحی کردم.
پسرمادرکش ادامه داد: ابتدا یک چاقوی نظامی خریدم و شب حادثه روی مبل نشسته بودم و پیراهنم را روی دسته مبل گذاشتم، وقتی که مادرم در کنارم نشسته بود به بهانه رفتن به اتاقم از روی مبل بلند شده و در یک لحظه پیراهن را به دور گردن مادرم انداختم.
وی گفت: پس از خفه کردن با چاقو شاهرگ دست چپ و راست مادرم را با چاقو زدم و سپس شاهرگهای روی گردن را بریدم و از خانه خارج شدم و برای گمراه کردن پلیس به سفر رفتم.
قاضی دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهم با 4 قاضی مستشار وارد شور شده و محسن را به قصاص نفس اعدام محکوم کردند.
این در حالی بود که دادستان تهران با توجه به اینکه پدر و مادر معصومه فوت کرده بودند و اولیا دم در این پرونده شناسایی نشده بود به عنوان مدعی العموم خواستار اجرای حکم قصاص پسر جوان شد.
حکم در دیوان عالی کشور تایید شد و پرونده برای اجرای حکم اعدام به شعبه 4 اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد.
قاضی اجرای احکام پس از مطالعه پرونده و با توجه تغییر رفتار و احساس پشیمانی برای کمک به محسن وارد عمل شد و با تلاشهای فراوان و تحقیق از قاتل مشخص شد که وی در کودکی به خانه یکی از آشنایان مادرش رفت و آمد داشته اما آدرسی از آنها ندارد.
در این مرحله اسم خانواده آشنا به کمک اداره ثبت احوال در یکی از شهرهای شمالی کشور مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد این خانواده پسردایی معصومه هستند.
قاضی اجرای احکام در این مرحله باتوجه به اینکه پسردایی مقتول جزو اولیای دم درجه دوم قرار دارد آنها را به دادسرای احضار کرد و آنها پس از شنیدن ماجرای قتل و حکم اعدام پسر مادرکش شوکه شدند و همین کافی بود تا اجرای حکم به دست این پسردایی بیفتد.
پسردایی مقتول که تنها اولیای دم معصومه است وقتی متوجه پشیمان شدن و تغییر رفتار محسن در زندان شد تقاضای بخشش این پسر را که در یک قدمی چوبه دار بود اعلام کردند.
بنا به این گزارش، محسن پس از 8 سال زندان و در حالیکه به قصاص نفس- اعدام- محکوم شده بود با تلاش شعبه 4 دادسرای امور جنایی تهران از مرگ نجات پیدا کرده است و به زودی از زندان آزاد خواهد شد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
آخرین خبر های حاشیه ای المپیک 2016 ریو در رکنا.




کدخبر: 191724 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟