یادداشت سردبیر رکنا
جنایت با اعلام قبلی، سفیدشویی خونین اسرائیل زیر سایه «هشدارهای تخلیه»
در بحبوحه بمبارانهای گسترده اسرائیل به صدها نقطه شهری،مقامات تلآویو ادعا میکنند پیش از هر حمله هشدار تخلیه دادهاند تا غیرنظامیان آسیب نبینند. اما واقعیت آماری و میدانی خلاف این روایت را ثابت میکند: از میان بیش از ۱۵۰۰ انفجار و ۳۴۰۰ پرتابه، کمتر از ۲ درصد حملات با هشدار همراه بودهاند. این یعنی پشت شعار «اطلاعرسانی پیش از حمله»، تنها یک هدف پنهان است: سفیدشویی جنایات جنگی با ابزار تبلیغات رسانهای.

در میانه آتش و دود، جایی میان ساختمانهای ویرانشده و بدنهای نیمهسوخته، اسرائیل با صدایی خونسرد مدعی است که پیش از حمله، «هشدار» داده است؛ که پیش از شلیک موشکها و رها کردن بمبهای نقطهزن، آژیر تخلیه سر داده تا غیرنظامیان از مهلکه بگریزند. اما واقعیت آماری که رسانههای غربی منتشر کردهاند، چیز دیگری را فریاد میزند: بیش از ۱۵۰۰ انفجار ناشی از اصابت ۳۴۰۰ پرتابه، یعنی بهطور متوسط هر حمله منجر به چند انفجار شده است. این یعنی حداقل ۵۰۰ نقطه شهری مختلف هدف حمله مستقیم قرار گرفتهاند؛ و آنگونه که تصاویر و روایتهای محلی نشان میدهند، نه پایگاه نظامی، بلکه آپارتمانهای مسکونی، خانههای شهروندان، مدارس، بیمارستانها، بازارها و خیابانهای شلوغ شهری در فهرست اهداف بودند.
در یکی از نمونههای افشاشده، تنها به این بهانه که یک فرد نظامی در آپارتمان زندگی میکرده، کل ساختمان مسکونی بمباران شده؛ ساکنین طبقات دیگر، همسایههای دیواربهدیوار، کودکان خوابرفته در اتاقهای بیدفاع، قربانی حملهای شدند که اسرائیل آن را "دقیق و هوشمند" توصیف میکند. اما سؤال اینجاست: آیا کشته شدن یک کودک در اتاق خوابش در یک ساختمان مسکونی، هدف نظامی محسوب میشود؟
در طول ۱۲ روز حمله، طبق مستندات، کمتر از ۵۰ هشدار تخلیه رسمی از سوی اسرائیل صادر شده است. این یعنی حتی برای ۲ درصد از حملات خود نیز هشدار قبلی نداده است. حال آنکه بسیاری از این هشدارها نیز فاقد کارایی بودهاند: مثلاً در یک مورد، هشدار تخلیهی شهر تهران صادر شده است؛ یعنی اسرائیل از ۱۵ میلیون نفر خواسته بود در چند ساعت پایتخت را ترک کنند! چنین چیزی حتی از نظر لجستیکی هم مضحک است، چه برسد به انسانی و واقعی بودن آن یا در شبی که هشدار تخلیه مناطق سه و هفت صادر شده است شاهد حمله موشکی به شرقی ترین محله های تهران بودیم که هیچ مطابقتی با هشدارهای اسرائیل نداشته است.
این «هشدار»ها بیش از آنکه نشانی از انساندوستی باشند، ترفند تبلیغاتی برای تطهیر چهرهای جنگطلب و جنایتکار هستند. اسرائیل تلاش دارد با بهانهی اعلام پیشاپیش حملات، جهان را متقاعد کند که مرتکب جنایت جنگی نشده؛ که قصدی برای هدف گرفتن غیرنظامیان نداشته؛ که آنچه رخ داده صرفاً اشتباهات جنگی در حاشیه اهداف مشروع بوده است. اما آمار و شواهد میگویند: نهتنها اکثر حملات بدون هشدار انجام شده، بلکه درصد بالایی از قربانیان، غیرنظامیان بودهاند.
در جنگهای نوین، «اطلاعرسانی» دربارهی حمله، بخشی از نبرد روانی و رسانهای شده است. اسرائیل از همین ابزار استفاده میکند تا چهرهی خود را در رسانههای جهانی «بشردوست» جلوه دهد. اما با نگاهی دقیقتر، مشخص میشود که این هشدارها نه برای نجات جان مردم، بلکه برای تبرئهی اسرائیل در محاکم بینالمللی و افکار عمومی صادر شدهاند؛ همان افکاری که سالهاست از روایت رسمی رسانههای غربی تغذیه میکنند و هر بار حملهای را که با هشدار همراه بوده، توجیهپذیر میپندارند.
در نهایت، چیزی که باقی میماند بدنهای متلاشیشده و خانههای ویرانشده است؛ نه پیامک هشدار، نه تماس تلفنی، نه اعلامیه پیشاپیش. نه هشدار، نه اخطار، نمیتواند چهره خونبار یک جنایت جنگی را پاک کند. اسرائیل اگر هشدار هم داده باشد، باز هم خون کودکان در کوچههای بمبارانشده، به گردن اوست. چرا که هدف گرفتن خانه، حتی با هشدار قبلی، باز هم جنایت است؛ نه جنگ.
به قلم ؛ مهدی ابراهیمی سردبیر رکنا
-
چهرهای متفاوت از دختر آقا ماشااللهِ خانه به دوش
ارسال نظر