دانش آموختگان «مددکاری اجتماعی» از جذب دانشگاه ها بازمانده اند

محمد زاهدی اصل، استاد بازنشسته مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی به رکنا گفت: در سال ۱۳۳۷ با همت شادروان ستاره فرمانفرمائیان ، تنها دانش آموخته ایرانی مددکاری اجتماعی ، مدرسه عالی خدمات اجتماعی با مصوبه شورای عالی فرهنگ در جلسه ۹۵۲ و با هدف تربیت مددکاران اجتماعی تاسیس شد که برنامه‌های آموزش نظری و عملی آن مطابق با دانشگاه‌های معتبر جهان بوده و در اندک زمانی با ارتقاء مقاطع تحصیلی جایگاه شایان توجهی در میان رشته‌های حرفه‌ای و یاورانه در ایران و جهان پیدا کرد .

این مددکاری اجتماعی در ادامه اشاره کرد: در سال‌های بعد ، مدارس عالی مشابهی تاسیس گردیدند که دو مورد از آنها در سال‌های نخست انقلاب با مدرسه مذکور ادغام شد و با مصوبه شورای انقلاب فرهنگی مجموعه واحدهای آموزش عالی سطح استان تهران که تعداد آنها به حدود ۵۰ واحد می‌رسید ، با ادغام در یکدیگر (متناسب با رشته‌های تخصصی) مجتمع دانشگاهی پنجگانه را ایجاد کردند که نهایتاً از دل این تجمیع ، در حوزه علوم انسانی و اجتماعی در سال ۱۳۶۳ ، دانشگاه علامه طباطبایی نمود پیدا کرد و اصولاً می‌بایست این رشته با محوریت یک مرکز آموزشی مستقل در دانشگاه علامه طباطبایی ادامه حیات می‌داد که متاسفانه تلاش‌های نفس‌گیر در این خصوص نتیجه‌ای نداشت که ورود به علل و چرایی آن فرصت دیگری را می‌طلبد . لازم به توضیح هست که در جریان انقلاب فرهنگی (۱۳۵۹ - ۱۳۶۲) و توسط کمیته علوم اجتماعی ستاد انقلاب فرهنگی ، ۱۳ رشته حوزه علوم اجتماعی به یک رشته با عنوان علوم اجتماعی و با شش گرایش تبدیل شد که یکی از این گرایش‌ها ، "خدمات اجتماعی" بود که به صراحت هدف از آن تربیت مددکاران اجتماعی اعلام گردید .

وی افزود: در دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ ، پیگیری‌های زیادی برای تقویت و استقلال رشته مددکاری اجتماعی انجام گرفت و  مقاطع کارشناسی ارشد و دکترای آن نیز در سال‌های بعد راه‌اندازی گردید . با توجه به سابقه فوق ، دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان متولی اصلی این رشته در کشور شناخته می‌شود و طی دو دهه اخیر ، این رشته در دانشگاه‌های مختلفی نیز راه‌اندازی گردیده است . آنچه که رشته مددکاری اجتماعی را از سایر رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی متمایز می‌کند بعد حرفه‌ای آن می‌باشد که از محمل آموزش‌های عملی حداقل ۱۶ واحدی با عنوان کارورزی‌ها ، تحقق پیدا می‌کند ضمن اینکه به عنوان رشته یاورانه در حوزه مسائل و آسیب‌های اجتماعی و توانمندسازی اقشار محروم جامعه دارای مسئولیت حرفه‌ای سنگینی می‌باشد که لازمه آن داشتن بنیه و ظرفیت علمی و حرفه‌ای شایان توجهی است که متاسفانه بسیاری از دانشگاه‌هایی که مجوز رشته را از گسترش آموزش عالی دریافت کرده‌اند فاقد آن می‌باشند به عنوان نمونه ، مجموعه واحدهای دانشگاه پیام نور در دفترچه کنکور سال جاری قریب به ۴۰۰۰ نفر در این رشته اعلام ظرفیت کرده اند که اگر واحدهای دانشگاه‌های آزاد ، علمی کاربردی ،  غیرانتفاعی و برخی از دانشگاه‌های وزارتین علوم و آموزش پزشکی را به آن اضافه کنیم رقم فوق به حدود دو برابر افزایش پیدا می‌کند .

محمد زاهدی اصل یکی از شرایط اصلی اخذ مجوز از گسترش آموزش عالی را عضویت حداقل سه نفر هیئت علمی دانش‌آموخته مددکاری اجتماعی با مرتبه استادیاری برای هر واحد آموزشی  دانست و اعلام کرد: متاسفانه شواهد موجود حاکی از این واقعیت تلخ است که اکثریت قریب به اتفاق واحدهای دانشگاهی ذی‌ربط فاقد آن می‌باشند ضمن اینکه توانمندی این واحدها برای سرپرستی کارورزی‌ها به عنوان مهم‌ترین رکن حرفه‌ای شدن دانش آموختگان ، از اهمیت مضاعفی برخوردار است و این وضعیت می‌تواند آسیب‌های جدی را به مخاطبان وارد کرده و حیثیت ۶۵ ساله رشته مددکاری اجتماعی در کشور را به خطر اندازد .سوال از متولیان آموزش عالی کشور این است که بر اساس چه شرایط و ضوابط واقعی ( نه سوری و مهندسی شده) مجوز پذیرش دانشجو به انبوهی از دانشگاه‌ها داده شده است اسفبارتر اینکه تعداد قابل توجهی از فرزندان برومند این کشور طی ۱۰ سال گذشته از مقطع دکترای دانشگاه‌های علامه طباطبایی و علوم توانبخشی و دانشگاه‌های خارج فارغ التحصیل شده‌اند که اصولاً می‌توانستند با جذب در دانشگاه‌های مجری رشته مددکاری اجتماعی ، بخشی از ضعف‌ها را جبران و زمینه تحقق یکی از شرایط مهم را فراهم کنند ولی در فرایند جذب آنها و به خصوص در سال‌های اخیر و به بهانه عدم احراز "شرایط عمومی" علیرغم واجد شرایط علمی و حرفه‌ای بودن ، از جذب دانشگاه‌ها بازمانده‌اند و تأسف بارتر اینکه در احراز شرایط عمومی ، موضوع‌هایی مطرح می‌شود که با هیچ منطقی سازگاری ندارد .