رضاییان: روزنامه نگاری در «پرسش های استاتیک» متوقف شده است/ خانیکی: «شبه پرسشگری» ما را به نقد و گفتگو نمی رساند/ عبدالکریمی: «پرسش‌های بنیادین» از سوی روزنامه نگاران جامعه را تغییر خواهد داد

به گزارش رکنا به نقل از شفقنا، در ابتدای این میزگرد دکتر رضاییان به عنوان مدیر مدرسه روزنامه نگاری با اشاره به دلایل مطرح کردن عنوان این میزگرد توضیح داد: با توجه به رویکرد میزگردهای ما که تخصصی است، همواره سعی می کنیم با توجه به گره هایی که در جامعه وجود دارد و مسئولیت روزنامه نگار در قبال آنها و بازگشایی آنها، معتقدیم که موضوع پرسشگری از سوی روزنامه نگاران محل بحث است و باید یک بحث کاملی در این باره از منظر ارتباطی، فلسفی و از منظر روزنامه نگاری شکل بگیرد‌.

روزنامه نگاری در ایران و جهان وارد حوزه جدید تری شده است

دکتر خانیکی در ابتدای این میزگرد با اشاره به نیازمندی های حرفه روزنامه نگاری تشریح کرد: روزنامه نگاری در ایران و جهان وارد حوزه جدید تری شده است و به مباحث نظری پیش از فناورانه نیازمند است. در واقع روزنامه‌نگاری فراتر از انتخاب تیتر و میان تیتر و انتخاب لید رفته است و اینکه خبر در چه فرم و قالبی باشد،  فراتر رفته است. خود من ابتدا در روزنامه نگاری دنبال این موارد بودم و بعد دیدم که باید فراتر از این موارد حرکت کنم و وارد جهان دیگری به نام ارتباطات بشوم. به همین خاطر تاکید من این است که روزنامه نگاری شدیدا نیازمند نظریه است و بدون نظریه نمی توان از تاثیر روزنامه نگاری بر جامعه صحبت کرد.

او ادامه داد: پرسش یک متن است ولی این متن در هر جامعه تفسیری دارد. پرسش می تواند تشویش در اذهان عمومی باشد، پرسش می تواند زمینه ای برای نقد باشد، پرسش می تواند زمینه ای برای افق گشایی و تهیه فرصت باشد. پرسشگری به فضای بیرون از رسانه و روزنامه‌نگاری برمی گردد. پرسشگری قبل از ورود به اینکه در کدام ژانر روزنامه نگاری خود را نشان دهد، این امر مهم است که چقدر امکان و ظرفیت نگرشی و عملی برای پرسشگری وجود دارد.

دکتر خانیکی توضیح داد: پرسشگری در مطبوعات پیش از ورود به اینکه بگوییم چه اصول و نیازهایی برای روزنامه نگاری تحقیقی وجود دارد و قبل از اینکه بگوییم به روزنامه نگاری راه حل گرایانه یا روزنامه نگاری مساله گرایانه نه مساله گریز مربوط می شود یا نه، باید جامعه علمی و حرفه ای را دعوت کنیم که حتما به این مفاهیم بپردازند.

تاکید بر مقوله های نظری و بالابردن مهارت ها

او با تاکید بر مقوله های نظری گفت: به نظرم قبل از ورود به مبحث و جایگاه پرسشگری در روزنامه نگاری باید بر اهمیت مقوله های نظری تاکید کنیم و به بالا بردن مهارت ها بپردازیم. برای اینکه بتوانیم پرسشگری را توصیف و تبیین کنیم، احتیاج به فهم درست تفکر نقادانه داریم. تفکر نقادانه به ما یاد می دهد که چه زمانی و چه سوالاتی را به جا مطرح کنیم. قبل از آموزش اصول حرفه ای به خبرنگاران باید به او آموزش دهیم که در چه زمانی سوالاتش را مطرح کند و این سوال ما چقدر به جاست؟

این استاد دانشگاه بیان کرد: جامعه ما تجربه تلخی از بسته بودن فضاها و غیر گفتگو بودن آنها دارد و این فضای غیر گفتگو را می توان در بسترهای زیادی تعریف کرد. مثلا ارتباطی بین دانشجویان روزنامه نگاران در فضای آکادمیک با روزنامه نگاران در تحریریه‌ها وجود ندارد و همین غیر گفتگویی بودن، به حدی زیاد است که جای طرح سوالات به جا را می بندد. همچنین خوب بودن حال و درک موقعیت روانی برای طرح سوالات بسیار ضروری است.

پرسیدن یک امر سیاسی است

او با اشاره به اینکه طرح پرسش و درک موقعیت به زمینه سیاسی و اجتماعی در جامعه برمی گردد، گفت: در شرایط امروزه که گسست در جامعه بین مردم و حاکمیت زیاد است، هر چیزی تفسیری دارد. کدام روزنامه نگار را دعوت می کنید که بپرسد؟ پرسیدن یک امر سیاسی است. به نظرم باید خیلی از مقوله ها در میانه نقش روزنامه نگاری یا ارتباطی سیاست زدایی شود، چون رسانه، مدیا است و در فضای سیاسی امروز جامعه ما در وسط ماجرا ایستاده است. حال باید این سوال را مطرح کنیم که پرسیدن در چه جایگاهی برای گفتگو تعریف شود که بتواند طرفین را به گفتگو دعوت کند و از این گسست جلوگیری کند و به کاهش آن بیانجامد.

خانیکی ادامه داد: مساله اصلی این است که گفتگو در متن جامعه ما تفسیر نمی شود یا تمایل به سکوت است یا نادیدن صورت مساله یا تمایل به عبور است. یعنی نهادهای حاکمیتی و اجرایی تمایل به ارائه راهکار دادن ندارند، در حالیکه تا اول مساله و پرسش را نبینید، نمی توانید به راهکار برسید. باید به سمت تقویت و نگرش نقادانه رفت.

ما می پرسیم تا حقیقتی برما مکشوف شود

در ادامه این میزگرد، عبدالکریمی استاد فلسفه،  با این سوال که چرا ما باید پرسش کنیم توضیحاتی را درباره عملکرد جامعه خبری بیان کرد. او توضیح داد:  پرسیدن یک امر انسانی است و هیچ موجود دیگری جز انسان پرسش نمی کند. ما در برابر پرسش پاسخ های متعددی می توانیم قرار دهیم. اما هر پاسخی ما را قانع نمی کند و برخی پاسخ ها ما را آرام می کند. پاسخ باید دارای شرایطی باشد. ما می پرسیم تا حقیقتی برما مکشوف شود. وقتی نسبت حقیقت با انسان گم می شود یا بهم می خورد، یا فراموش می شود، آن جامعه با بحران های زیادی مواجه می شود. وقتی از حقیقت سخن می گویند از یک امر حقیقی و امر متافیزیکی سخن نمی گوییم، حقیقت با تمام تار و پود فردی و اجتماعی ما ارتباط دارد.

او ادامه داد: موانع بسیار زیادی در جهان امروز وجود دارد که به رابطه و نسبت ما با حقیقت، اخلال ایجاد می کند به همین خاطر نسبت ما با حقیقت گم و فراموش می شود. حال سوال من این است که جامعه خبری ما چقدر می تواند این نسبت را بیابد و اصلاح کند، خود جامعه خبری بخشی از این حقیقت است و به این گم گشتگی و فراموشی کمک کرده است. چارچوب های جزمی از آن مواردی است که نسبت ما را با حقیقت مختل می کند و وقتی این مساله پیش بیاید، تمام وجود زندگی ما مختل می شود.

عبدالکریمی با اشاره به تبعات نگاه سیاسی گفت: وقتی همه چیز را سیاسی ببینیم وجوه بسیاری از واقعیت را از دست می دهیم و همه چیز را بر اساس موضع گروهی یا خشم نسبت به وضع موجود می بینیم. از دیگر عواملی که باعث اختلال در رابطه ما با حقیقت می شود، فضاهای عمومی است. به این معنا که در خیلی از موارد یک فضا یک حس یک کینه و خشم یا یک عشق فضای عمومی جامعه را می گیرد. به خصوص در زمانه ای که با حاکمیت فضاهای مجازی  عمومی مواجه هستیم.

خبرنگاران اسیر ایدئولوژیک اندیشی و  سیاست زده هستند

او ادامه داد: از انتقادات من به جامعه خبری این است که به شدت اسیر ایدئولوژیک اندیشی، سیاست زده و به شدت متاثر از حرف های همه جایی و حرف های عمومی است. در هفته گذشته عده ای از خبرنگاران با من تماس گرفتند و نظرم را درباره  اتفاقی که برای خانه اندیشمندان علوم انسانی رخ داده بود، پرسیدند و دلایل ضدیت با علوم انسانی را از من پرسیدند اما برای من این سوال بود که خبرنگار این مفروض را از کجا گرفته و شاید به دلایل حقوقی و …این خانه را بستند. به همین خاطر معتقدم خبرنگاران به شدت اسیر فضاهای ذهنی هستند و به نظرم خودشان به این مساله که جامعه نسبتش را با حقیقت گم کند، دامن می زنند.

پرسیدن یک مساله دم دستی نیست

این استاد فلسفه با تاکید بر مزایای پرسش های بنیادی گفت: پرسش ها اگر بنیادی باشند چارچوب های معنایی را مشخص و تغییر می دهند. پرسش ها اگر بنیادی باشد، افق های تاریخی و افق های معنایی را دگرگون و به دنبال آن زندگی هم دگرگون می شوند. ما فکر می کنیم‌، پرسیدن امر ساده ای است اما پرسیدن یک مساله دم دستی نیست. پرسش برای اینکه از اثرگذاری تاریخی برخوردار باشد یا وجود ندارد یا بسیار کم است. خبرنگاری فقط میکروفون به دست گرفتن و عکاسی نیست، واقعا پرسیدن آموزش می خواهد و عین اندیشیدن است. ما باید شیوه درست پرسیدن را بدانیم و بیاموزیم البته آموزگاران برای طرح سوالات راستین نداریم.پرسشگری فرمول ندارد.

او ادامه داد: اینکه دکتر خانیکی می گویند باید با درک موقعیت سوالات به جایی طرح شود تا حال یک قوم و گروه دگرگون شود، ما مدرسه و دانشگاه و آموزشی برای این مقوله تا به امروز نداشتیم. نکته دیگر اینکه ما جهان به منزله جوهر نداریم یعنی چنین نیست که ما جهانی از اشیا داشته باشیم و جهان عبارت است از پرسش های ما. پرسش های ما قوام بخش جهان ما است. ما با سوالات مان عالم خود را شکل می دهیم. جامعه ما امروز دچار انسداد است و اسیر سوالات تکراری هستیم. کمتر خبرنگاری دیدم که پرسشی انسداد شکن و پرسشی که باعث شیفت پارادایمی بشود و به جامعه کمک کند، داشته باشد. امروز باید خبرنگاران به این مساله فکر کنند که مساله بنیادین جامعه ما چیست، اما جامعه خبری ما چقدر به این مسائل اندیشده است. جامعه ما با مساله های زیادی مواجه است و سوالات تمامی ندارد. اما هر سوالی ارزش مطرح کردن ندارد و باید سوالات بنیادی مطرح کنیم که به جامعه کمک کنیم. من متوجه تمام مشکلات امروز جامعه هستم اما خبرنگاران کدام پرسش حقیقی را مطرح کردند که با پاسخ آن بخش زیادی از مشکلات حل می شود و تا زمانیکه این سوالات طرح نشود، این مسائل به قوت خود باقی می مانند. چون این پرسش ها مطرح نشده، فرصت های زیادی را از دست دادیم.

روزنامه نگار وظیفه طرح ایجاد پرسش دارد

در بخش بعدی این میزگرد رضاییان استاد روزنامه‌نگاری از زاویه دید روزنامه نگاری به مساله نگاه کرد و گفت: روزنامه نگاران وظیفه پاسخ به پرسش دارند. در دانشکده خبر درسی داشتیم که همان جا عرض کردم با تغییر و تحولاتی که در فضای رسانه‌ای ای رخ داده، و وقتی وارد وب ۲ شدیم روزنامه نگار وظیفه دیگری پیدا کرده به نام طرح پرسش. گاهی باید به مخاطب یادآوری کرد که این مساله و سوال برای تو مهم است. همان زمان نقدهایی به حرف های من شد که روزنامه نگاری کارش این نیست که ایجاد پرسش کند. زمان که گذشت خیلی ها به این نتیجه رسیدند که روزنامه نگار وظیفه ایجاد و طرح پرسش هم دارد.

او ادامه داد: ما تا قبل از ورود به جهان وب از ۸۲ میلادی تا ۹۰ که دوره گذار است و از ۹۰ وارد وب۱ می شویم و تا ۲۰۰۵ وارد وب۲ می شویم که گفته شده تا ۲۰۲۰ دوره گذار سه سال است و ما وارد وب۳ شدیم. تا قبل از ورود به وب ما چهار ژانر روزنامه نگاری داشتیم. ژانر روزنامه نگاری خبری، ژانر روزنامه نگاری تشریحی و بعد از جنگ جهانی دوم ژانر روزنامه نگاری توسعه، و در برابر این ژانر، ژانر روزنامه نگاری تحقیقی داشتیم. ما وارد جهان دیگری شدیم که تجمیع هم تکست هم ویس و هم تصویر بوده است. ما وارد دنیایی از وب شدیم و با یک ژانر روزنامه‌نگاری تحلیلی روبرو شدیم. با این مقدمه وارد بحث اصلی می شوم.

نباید خلا پرسش های بنیادین را بر گردن خبرنگار انداخت

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه پرسش های دو دسته اند، توضیح داد: پرسش های استاتیک و پرسش های داینامیک. روزنامه نگاری شش عنصر است. چهار عنصر اول استاتیک و دو عنصر آخر یعنی چگونه و چرا داینامیک است. اینها عناصری هستند که پرسش ها متکی بر عناصر استاتیک و داینامیک مطرح می شوند. در یک رویداد نه زمان و نه مکان و نه چیستی و نه فاعلیت عوض می شود پس در اینجا با عناصر استاتیک سراغ طرح سوال می رویم. اما اصل پرسش زمانی پیش می آید که می خواهیم پای مان را از عناصر استاتیک بر عناصر داینامیک  بگذاریم. حال در پاسخ به دکتر عبدالکریمی که گفتند خبرنگاران چرا پرسش بنیادین ندارند، من می گویم اگر چنین پرسش هایی داشته باشند جای آنها زندان است و نباید خلا پرسش های بنیادین را بر گردن خبرنگار انداخت.

رضاییان بیان کرد: زمانیکه جامعه دچار انسداد می شود پرسیدن خبرنگاران را سهل می گیرند و آن‌را هم زیر سوال می برند که خبرنگار چرا باید پرسش کند. الان مساله ما این است که آیا باید سوال بپرسیم یا کار ما روایت کردن است؟ اگر قرار باشد خبرنگار فقط روایت کند و سوال نپرسد باید درِ خبرنگاری در کشور بسته شود. اگر نخواهیم صورت مساله را پاک کنیم، پس هر مشکلی مقدمه همان پرسش است. به باور من پرسش را هم باید پاسخ داد و هم در جائیکه روزنامه نگار وظیفه دارد، پرسش ایجاد کرد.

وقتی به عناصر داینامیک نزدیک شود، موضوع برای ما کشف می شود

او ادامه داد: زمانیکه خبرنگار می خواهد از عناصر استاتیک بگذرد و با عناصر داینامیک روبرو شود می گوییم دو عنصر روزنامه نگاری یعنی How  و why مهم است. دنیا خیلی وقت است که از what گذشته و what دیگر پرسش نیست. پرسش اصلی چگونگی و چرایی است. اما اینجا می خواهم از دلایل این تقسیم بندی عناصر داینامیک و استاتیک و نام گذاری آنها صحبت کنم. با جستجویی که داشتم، تنها در آکسفورد، پرسش های استاتیک یافتم این بود که به جای پنج w می توان دنبال پنج c بود و تا الان شبیه این تقسیم بندی مطرح نشده است. اما چرا می گوییم عناصر داینامیک چون کشف رابطه میان عناصر استاتیک به وسیله پرسش می شود، داینامیک.  چگونگی و چرایی داینامیک، عناصر سیال و پویا هستند و ایستا نیست.خبرنگار با ورود به پرسش های داینامیک با  تعارض منافع های زیادی روبرو می شود. تعارض منافع بین حاکمیت و مردم، تعارض منافع بین کارگر و کارفرما، تعارض بین استاد و دانشجو پیش می آید. پرسش ها وقتی به عناصر داینامیک نزدیک شود، موضوع برای ما کشف می شود.

این پژوهشگر حوزه ژورنالیسم با اشاره به اینکه پرسش ها در روزنامه نگاری دو دسته اند، اما دارای سه رویکرد هستند، گفت:  رویکردی که دارای سه سطح است. سطح اول objectivity سطح دوم realty و سطح سوم fact ها هستند. پرسش ها در سطح اول عینیت را دنبال می کنند که من نام آن را جهان ملموس گذاشتم. در سطح دوم هر گاه به جهان عینی، احساس را می افزاییم به آن جهان واقعیت می گویند. اما جانِ‌روزنامه‌نگاری کجاست؟ آنجاست که سراغ حقیقت می رود. روزنامه نگاری تا پرسش هایش به سمت حقیقت نرود به جانش نرسیده و به وظایفش فقط رسیده است.

پاسخگویی من برای زمانی است که من مصونیت داشته باشم

او ادامه داد: امروزه روزنامه نگاری در مرحله عینیت استاپ کرده نه در واقعیت و حقیقت.  وقتی نظر من را درباره بازداشت دو خبرنگار شرق و هم‌میهن پرسیدند من توضیح دادم که روزنامه نگار پیگیر روایت عینیت بوده است و اگر این کار را نکند باید چه کاری انجام دهد.  اما این به معنای این نیست که من‌ِروزنامه نگار خطا نکرده باشم و من‌ِخبرنگار باید پاسخگو باشم. اما پاسخگویی من برای زمانی است که من مصونیت داشته باشم تا مسئولیت هم داشته باشم. مادامی که مصونیت ندارم پس مسئولیتی هم ندارم.

او ادامه داد: پرسشگری به این دلیل در روزنامه نگاری دارای اهمیت است چون روزنامه نگاری یک روند است و باید از یک نقطه حرکت کرد تا به یک نقطه دیگر برسیم. مدرسه روزنامه نگاری رویترز می گوید با آمدن شبکه های اجتماعی ما را از  information به fact بردند. و از ۲۰۱۰ وقتی موبایل به دست شدیم و وارد شبکه های اجتماعی شدیم، ما از فکت به پسافکت رسیدیم. در اینجا صحت و سقم از بین رفت و  این از چالش های روزنامه نگاری بوده و کسی منکر آن نیست. این چالش هم برای حل، نیازمند پرسش است. اگر از من‌ِروزنامه نگار بپرسند که پرسش را مهم می دانم یا پاسخ؟ می گوییم از من بپرسید که کدام مقدم است؟ من‌می گویم پرسش مهم تر است. پاسخ،  وضع روزنامه نگار و مردم را مشخص می کند اما ما از دالان پرسش به حقیقت و کشف می رسیم.

در بخش دوم میزگرد دکتر خانیکی ضمن تاکید بر شکل گیری بسترهای درست برای نقد و گفتگو و پرسشگری به پیشنهاداتی  برای جامعه خبری پرداخت و بیان کرد: امروزه نقد در رسانه ها و در دنیای ارتباطات جامعه ما ضعیف است و به جای نقد، گفتگو و پرسشگری، شبه نقد، شبه گفتگو و شبه پرسشگری شکل می گیرد که نمونه آن را در صدا و سیما و مطبوعات زیاد می بینیم.  جایگاه ضعیف نقد طبیعتا به جایگاه ضعیف پرسشگری مربوط می شود. همان‌طور که آقای رضاییان گفتند نمی توان انگشت اتهام‌را به سوی خبرنگار گرفت چون او هم می گوید نقد و متن من در رسانه و جامعه و ساختار سیاسی حاکم منتشر می شود.

او ادامه داد: طبیعتا خبرنگار می داند که با وضع موجود نمی تواند هر سوالی را مطرح کند و اگر سوال من‌خبرنگار به نهادی یا ذی نفعی منعکس شود از آنجا به بعد نمی توانم چیزی بگویم. پرسشگری و گفتگو و نقد همراه با صفت هایی بیان می شود که آن صفت ها محدود کننده سوال و نقد و گفتگو هستند به این معنا که نقد سازنده مطرح نمی شود. اما اینکه نقد سازنده چیست را باید به جامعه مدنی و حرفه ای سپرد. مساله دیگر به آموزش و فرهنگ بر می گردد ما در کجا یاد می گیریم که پرسشگری کنیم. در مدرسه، دانشگاه، اداره جامعه؟….

او با انتقاد گفت: نظام سیاسی نه تنها نقد پذیر نیست، حتی در نظام آموزشی و نظام نخبگی و در نظام اجتماعی این نقد ناپذیری به چشم می خورد. مساله بعدی خطوط قرمز هستند که تعیین کننده این هستند که پرسشگری چقدر ممکن است. در دانشگاه به دانشجویان نقد کردن و پرسشگری آموزش داده نمی شود به همین خاطر برگزاری کارگاه های آموزشی در این باره ضروری به نظر می‌رسد که توانمندی جامعه را بالا ببریم و بتوانیم خطوط قرمز را کمرنگ و مرزها را بالا ببریم.

پیشران تقویت گفتگو و پرسشگری و نقد، رسانه و نهادهای ارتباطات هستند

او گفت: اینکه دکتر عبدالکریمی می گوید خبرنگاران درباره خانه اندیشمندان می پرسند باید به خبرنگار هم حق داد که نمونه های زیادی دیده که بتواند قضاوت درست داشته باشد، به خاطر همین به مفروضات ذهنی خود رجوع می کند. پیشران تقویت گفتگو و پرسشگری و نقد، رسانه و نهادهای ارتباطات هستند. اما باید قبلش نوعی سیاست زدایی بکنیم. چون سیاست بر همه چیز ما سایه انداخته است و این تبعات و آسیب های زیادی را در پی خواهد داشت. در این ضرورت همه برنده هستند. اینکه می گوییم روزنامه‌نگاری تحقیقی تقویت شود، هم جامعه منتفع می شود چون خواسته های خود را عمیق تر و اصولی تر مطرح می کند و برای نهادهای اجرایی هم کمک کننده خواهد بود. بحران ها وقتی ساخته می شود که نقد به موقع مطرح نمی شود. پیشبرد پرسشگری و نقد در رسانه ها در نظام سیاسی و جامعه و رسانه باید تقویت شود.

این استاد دانشگاه بیان کرد: دانشگاه آکسفورد مطالعه ای داشته که باید ۶ اصل درباره تفکر انتقادی را پذیرفت؛ اول اینکه شکاکیت معقول، این عادت را تقویت کنیم که هر ادعایی را قبول نکنیم، هر خبری در فضای امروز  که زودتر منتشر می شود، حاوی حقیقت بیشتر نیست باید ابتدا پرسش داشته باشیم، اصل دوم فرا شناخت است یعنی این توانایی را تقویت کنیم که به صورت نقادانه درباره ارزش ها بیاندیشیم، اصل سوم عقاید را در بافتی ارزش گذاری کنیم که تمام اطلاعات ممکن را در اختیار داشته باشیم و چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن داشته باشیم. اصل بعدی گشودگی است که عقاید متفاوتی از عقاید خودمان داشته باشم و فهم‌پذیرش داشته باشیم و بعد آن را نقد کنیم. گفتگو یعنی همین داشتن سوال و شنیدن پاسخ و نقد آن سوال و بعدها در یک پارادایم جدیدی قرار بگیریم. اصل پنجم تواضع فکری است و اصل پایانی مسئولیت است. قبول کنیم اعمال ما در همه حوزه پیامدها و تبعاتی خواهد داشت وما نسبت به آنها مسئول هستیم.

خبرنگار ما حق ندارد که بگوید نمی گذارند

دکتر عبدالکریمی هم در بخش دوم با تاکید بر اینکه روزنامه نگاران باید انسداد شکن باشند، گفت: من گفتم خبرنگاران باید به طرح پرسش های عمیق می پردازند که دکتر خانیکی و رضاییان توضیحاتی دادند و فرمودند اگر سوالات بنیادی مطرح شود خبرنگار به زندان می رود و از محدودیت های سیاسی گفتند. به نظرم طرح درستی از مساله صورت نگرفت. در جوامعی مانند ایران که کنترل قدرت سیاسی، سخت است برای این کنترل نیازمند جامعه مدنی در معنای هگلی و مارکسی هستیم، خبرنگار ما حق ندارد که بگوید نمی گذارند، تئوری نمی گذارند از تئوری ره زن است.

او تاکید کرد: در جامعه مثل ما که قدرت در همه جا هست و جامعه مدنی قدرتی برای کنترل آن ندارد خبرنگار ما باید چگونه پرسشی را مطرح کند که بتواند بر این ساختار اثر بگذارد؟ این سخن که سوال پرسیدن خطر خیز است، مانند این است که بگوییم می خواهیم فوتبال بازی کنیم و می خواهیم گُل بزنیم، اما طرف مقابل دفاع های قوی دارد که قلم پا را می شکند.  این بخشی از مساله است، تمام مساله نیست. خب در این تیمی که چنین دفاعی دارد باید چگونه وظیفه خود را انجام دهیم.

خبرنگاران باید دست به خلاقیت بزنند

عبدالکریمی با اشاره به توانمندی و نقش اثر گذار خبرنگاران گفت: جامعه سیاسی که نقد پذیر نیست من باید کدامین ادبیات و گفتمان را خلق کنم که بتواند بر یک نظام نقدناپذیر اثر بگذارد و نمی خواهم انگشت اتهامم را متوجه خبرنگاران کنم. ما وقتی درباره خبرنگار صحبت می کنیم که می خواهد سوژه‌گی خود را ایفا کند. با توجه به وضعیت کنونی، خبرنگاران باید دست به خلاقیت بزنند و به طرح مباحثی بپردازند که اثر گذار باشند.

پرسش های روزنامه نگار به عنوان پرسش های داینامیک معطوف به اطلاعات کتمان است

دکتر رضاییان هم در بخش دوم این میزگرد با اشاره به ضرورت دسترسی خبرنگار به اطلاعات کتمان تحلیل کرد: روزنامه نگار وقتی از عنصر استاتیک به سمت داینامیک می رود دنبال دو موضوع است که به آن می گوییم  New and additional information  ، در عنصر داینامیک سراغ اطلاعات تازه هستید، ولی در عنصر استاتیک سراغ تکمیل اطلاعات می رویم. یعنی در عینیت، واقعیت و کشف حقیقت در جهان معقول و جهان محسوس و جهان خردورز، دنبال اطلاعات تازه هستید. بخش دوم این است روزنامه نگاران دنبال اطلاعات کتمان است. پرسش های روزنامه نگار به عنوان پرسش های داینامیک معطوف به اطلاعات کتمان است. در اینجا بین اطلاعات کتمان با اطلاعات پنهان تفاوت های محسوسی هست. اطلاعات پنهانی دارای حریم است که شامل امنیت ملی، حریم خصوصی، تمامیت ارضی است و هر کسی اجازه ورود به این مباحث را ندارد.

او ادامه داد: چرا می گوییم حق دسترسی آزاد به اطلاعات حق همه شهروندان است و از جمله خبرنگاران است به خاطر عناصر و پرسش های استاتیک است نه داینامیک. یعنی همه این پرسش ها objectivity و کشف رابطه است. اطلاعات کتمان همان اطلاعات آشکار است که دسترسی به آن مجاز است اما کتمان می شود و روزنامه نگاری با پرسش های داینامیک دو جهت را دنبال می کند یکی اطلاعات تازه و دیگری کسب اطلاعات کتمان.

پرسشگری باید راهگشای مشکل و مساله ای در جامعه باشد

این استاد دانشگاه به اشاره به اهمیت پرسشگری برای روزنامه نگاران بیان کرد: پرسشگری در روزنامه نگاری برای است که باب اول گفتگو را باز کند که پایه اول آن پاسخگویی است. ما از پاسخگویی به شفافیت می رسیم و از همین راه برای آدم ها حق انتخاب و تصمیم گیری قائل می شویم. رویکرد پرسشگری برای این نیست که فقط به پرسشگری ختم شود، بلکه باید راهگشای کار و موضوعی باشد و یکی از آنها گفتگو است.  من می خواهم در اینجا نسبت های بین پاسخ و پرسش را بگویم. در روزنامه نگاری چهار نسبت بین پرسش و پاسخ است، نسبت اول نسبت طولی است، نسبت دوم تکمیلی است و نسبت سوم افقی و نسبت آخر دایره ای که بن بست است. در نسبت اول در سوالی که می کنید راه برای  سوال دوم باز می شود. در سطح دوم از دل پاسخ های طرف مقابل سوالات بعدی مطرح می شود. در سطح سوم هر دو بحث هایی را مطرح می کنید و هر کدام باب هایی را باز می کنید و بخشی از آن پرسش پاسخ داده می شود و بخش دیگری از آن‌پاسخ داده نمی شود. در سطح آخر سوالات و پاسخ ها هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و به هیچ وجه رابطه برقرار نمی شود.

ما خبرنگار-کارشناس نداریم

او با انتقاد گفت: متاسفانه روزنامه نگاری در ایران دچار “وی گفت” و “وی افزود” شده است و به دنبال طرح پرسش های بنیادین و یا تغییر و تحول در جامعه نیست. اما  چرا روزنامه نگاری از نظر آموزشی و حرفه ای هم افت کرده و چرا روزنامه نگاری تحلیلی در ایران کم است؟. دلیلش این است که ما خبرنگار-کارشناس نداریم و سواد کارشناسی در میان خبرنگاران وجود ندارد. خبرنگار کارشناس خودش پرسش محور می شود. چنین خبرنگاری باید محیط را جستجو کند، سیاست های حاکم در هر زمینه ای و حوزه ای جستجو کند و آنچه می خواهد را به دست بیاورد. ما از ابژه ها به سوژه ها می رسیم. رابطه ها به ما می آموزد اگر بخواهیم روزنامه نگاری ما چند پله بالاتر بیاید به آموزش نیاز دارد، تا زمانیکه فضا را مسدود و انسداد وجود داشته باشد و رابطه بین حاکمیت با مخاطبان جامعه هدف، دچار انسداد باشد از این مدیا و واسطه و تولید محتوا چه انتظاری می توان داشت.