بیا به خودت لطف کن و ظاهربین نباش!/ در جامعه ظاهربین، کلاهبرداران برنده اند

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا در مواجهه نخست با یک فرد، از آن شخص خوشتان می آید و از فرد دیگری، نه؟ تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که در نگاه اول، فقط کلیات وجودی افراد شما را تحت تاثیر قرار می دهد و رفته رفته و با دقت بیشتر، به جزئیات دست پیدا می کنید؟ نگاه اول به افراد، چقدر می تواند در دراز مدت روی شما تاثیر بگذارد به طوری که پایه های شناختی افراد را بر همان شناخت اولیه بنا کنید؟ چقدر سیاست و قوانین موجود بر جامعه، می تواند در نوع نگاه به افراد تاثیرگذار باشد و چقدر می تواند دید افراد را نسبت به یکدیگر منفی یا مثبت کند در حالی که به هم دیگر فرصتی برای ابراز وجود نمی دهند.

ظاهربینی یعنی میل به کاوش بیشتر در فرد به وجود نمی آید

سید حسن ابوالحسن تنهایی، جامعه شناس و نظریه پرداز در این خصوص در گفت و گو با رکنا با اشاره به اینکه وقتی انسان ها به فردی نگاه می کنند، یک شِمای کلی از آن دریافت می کنند، گفت: ولی اگر کسی بعد از آن نگاه اول، از شما بپرسد که رنگ لباس این فرد چه بود؛ مطمئنا می گویید باید دوباره نگاه کنم. این طبیعی است و افراد، اول یک نگاه کلی می کنند و کم کم آن را دقیق تر و کامل تر می کنند. این نگاه کلی و برداشت اولیه، (چه مثبت باشد و چه منفی) چیز بدی نیست؛ اما ظاهر بینی ناخوشایند است. ظاهربینی یعنی میل به کاوش بیشتر در فرد به وجود نمی آید تا به جزئیات بیشتری دست پیدا کند. مثلا می بینیم که فردی در ظاهر از نظر ما، خیلی خندان است یا فرد دیگر بسیار سرمایه دار و دیگری بسیار خوش چهره است و چون آنها به معیارهای ذهنیمان نزدیک هستند، به همین میزان از شناخت قناعت می کنیم و کاوش بیشتری نمی کنیم.

فرد ظاهربین از آنچه در ذهن افراد می گذرد بی خبر می ماند

وی افزود: این یکی از ویژگی های انسان ها است که زمانی برای تحقیق در مورد افراد اختصاص نمی دهد و این اتفاق، نتایج خوبی در پی ندارد. فرد ظاهربین  از آنچه در ذهن افراد می گذرد بی خبر می ماند و ممکن است افراد خوب را بد و افراد بد را خوب تلقی کند. این به خود شخص ضرر می زند و می تواند پایه برخی از کژروی ها باشد. این مهم در سایر کشورها بنا به فرهنگ، کم و زیاد می شود؛ اما اساسا در ذات آدمی وجود دارد. در همه جوامع هم دیده می شود؛ ولی ایرانیان چه در قوانین رسمی و چه در هنجارها و فرهنگ عامیانه، معمولا اصل را بر ظاهربینی می گذارند. کلیشه گرایی یک نوع نگاه قالب بندی شده ای است که هرکسی با یک سری ویژگی های مشخص، یک برچسب دریافت می کند و خیلی سخت می تواند آن برچسب را در ذهن افراد پاک کند.

در جامعه ایرانی ترس سرقت اطلاعات وجود دارد

تنهایی با تاکید بر اینکه افراد در جوامع بسته، مجبور می شوند ظاهری داشته باشند که دلشان نمی خواهد و این موجب گارد گرفتن سایر افراد در برابر آنها می شود، گفت:در کشورهای غربی ممکن است افراد در شرایطی گارد بگیرند که کسی وارد حوزه فردیشان شود که دوست ندارند کسی وارد آن شود. در واقع در کشورهای مدرن، بحث مربوط به حوزه فردی است؛ یعنی هر کسی یک نوع قلمرو شخصی دارد که اگر چیزی که نزدیکش می شود به نظر نامانوس بیاید، فرد سعی می کند از آن فاصله یا گارد بگیرد. حتی این رفتار ممکن است به طور ناخودآگاه شکل بگیرد. 

این نظریه پرداز افزود: این گارد گیری در فرهنگ های مختلف وجود دارد؛ برای مثال در جامعه ایرانی که یک نوع ترس از سرقت اطلاعات وجود دارد موجب می شود افراد با عینک شک و تردید به هم نگاه کنند؛ مثلا ممکن است فکر کنند که فردی که پوشش خاصی دارد ممکن است وابسته به نهادی باشد که اطلاعات را دریافت و بعدا ممکن است منجر به ایجاد دردسر شود. با این وجود، اگر در کشورهای پیشرفته، یک حریم شخصی فاش شود، خیلی اتفاق خاصی رخ نمی دهد مثلا اگر رابطه یک دختر و پسر یا اعتقادات خاص افراد فاش شود، اتفاق خاصی نمی افتد. اما در کشورهای جهان سوم این موضوع بدتر است و فاش شدن چنین مواردی، ممکن است برای افراد تبعات منفی و وحشتناکی داشته باشد. گارد گرفتن در جهان سوم به شدت دیده می شود. 

جامعه ای که بر اساس مشارکت استوار نشود رو به زوال می رود

ابوالحسن تنهایی در پایان تاکید کرد: این ایجاد فاصله باعث شکاف هویتی می شود و اعتماد اجتماعی را از بین می برد. همچنین باعث می شود که مردم نتوانند با هم مشارکت داشته باشند و جامعه ای که بر اساس مشارکت استوار نشود رو به زوال می رود. در چنین جامعه ای، کلاهبرداران برنده هستند. یعنی کسانی که در نگاه اول با نشان دادن یک ظاهر خاص، به سادگی بازی را می برند. در ایران، تنگناهای پولی و جنسی خیلی زیاد است؛ برای همین است که در این مواردی ظاهر سازی زیادی شکل می گیرد و افراد را فریب می خورند.

وبگردی