طرح «کاشت یک میلیارد درخت» محکوم به شکست است/ کاشتن نهال های غیربومی خطر جدی برای اکوسیستم طبیعی است
رکنا: وجود این نگاه که «هر گردی گردو است» پس کاشت هر درختی در هر نقطه می تواند اقدامی مثبت و در راستای حفظ طبیعت باشد، یک نگاه منسوخ و ضدعلمی است اما همچنان کارکرد پوپولیستی خود را برای سیاستمداران از دست نداده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، عباسعلی نوبخت رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در ششمین جشنواره ملی روز جنگلبان و جانداران منابع طبیعی امسال ادعایی را مطرح کرده است که از جنبه های مختلف باید مورد بررسی قرار گیرد و بیشتر از اینکه یک خبر خوب برای منابع طبیعی و محیط زیست کشور محسوب شود، می تواند در آرشیو اخبار سیاهی دسته بندی شود که در زمره ضربات مهلک تصمیمات اشتباه مسوولان در قبال حفاظت از طبیعت دسته بندی می شود. کاشت یک میلیارد نهال در طی 4 سال آنهم با دستور رییس جمهور و در ابعادی به بزرگی جغرافیای ایران اگر بدون در نظر داشتن مولفه های اکولوژیکی و تنوع زیستی و بدون توجه به پیوست های اجتماعی و فرهنگی صورت پذیر قطعا محکوم به شکست خواهد بود و بیشتر از اینکه نقش یک میلیارد شش تنفسی را برای زیست بوم ایران بازی کند، قطعا به منزله یک میلیارد تبر بر پیکره بی جان محیط زیست ایران خواهد بود.
در دو دهه اخیر روند توجه به درختکاری و اهمیت آن گسترش یافت اما این کار به صورت اصولی پیش نرفت، این اقدام در اوایل با کاشت درختان کاج در پهنه های جنگلی شروع شد و در سالهای اخیر اوج نگاه علمی و تخصصی نهادهای متولی منجر به این شد که درختان مثمر و میوه دار در این مناطق کاشته شود در حالیکه ما وقتی از جنگل های زاگرس یا هیرکانی صحبت می کنیم دقیقا در مورد یک تعداد مشخصی درخت صحبت نمی کنیم که در یک موقعیت جغرافیایی بخصوص در حال زیست نباتی هستند بلکه از فرم و محتوای خاصی حرف می زنیم که نیازمند حفظ و یا احیای اصولی آن هستیم و نه حفظ فرم و ظاهر به تنهایی
ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که درختان یکی از مهمترین اجزای اکوسیستم ها محسوب می شوند اما تمامی اکوسیستم را تشکیل نمی دهد و روابط موجودات زنده در یک اکوسیستم بسیار پیچیده است. یک درخت شاید با یک گونه خاصی از حشرات همزیستی دارد که این امر باعث حضور یک نوع پرنده در آن منطقه شده است که غذای اصلی آن همان حشره خاص است و این اتفاق در دراز مدت طی هزاران سال منجر به تبدیل شدن آن درخت به آشیان اکولوژیک آن پرنده شده است و در صورت حذف آن درخت یا کاهش محسوس جمعیت آن همزمان جمعیت گونه های دیگر نیز تحت تاثیر قرار می گیرد پس به طور مثال در جایگزین کردن درختان راش با توسکای قشلاقی در یک بخش تراشیده شده از جنگل نه تنها حفظ جنگل و کمک به طبیعت نیست که شاید در مواردی باعث نابودی کل زیست بوم یک اکوسیستم متوسط نیز باشد.
این نگاه غیرعلمی به پهنه های جنگلی و عرصه های طبیعی در کشور همچنان با تفکراتی که کاشت یک میلیارد درخت را اقدامی مفید برای طبیعت ایران می دانند در صورتیکه هیچ اقدام موثر و مفیدی برای حفظ پهنه های جنگلی طبیعی کشور در جنگل های هیرکانی و زاگرس انجام نداده است اینبار هم عمدتا با رها کردن نهال ها به حال خود و کاشتن نهال های غیربومی در عرصه طبیعی منجر به زخمی شدن اکوسیستم های طبیعی در کشور می شوند. وجود این نگاه که «هر گردی گردو است» پس کاشت هر درختی در هر نقطه می تواند اقدامی مثبت و در راستای حفظ طبیعت باشد، یک نگاه منسوخ و ضدعلمی است اما همچنان کارکرد پوپولیستی خود را برای سیاستمداران از دست نداده است.
فارغ از این مباحث امکان کاشت یک میلیارد درخت و نگهداری از آن تا زمان تثبیت شرایط به لحاظ فنی امری امکان ناپذیر است و متولیان و طراحان طرح نیز خود به خوبی به این مساله اشرافیت دارند به همین دلیل مدام از مردم درخواست می کنند تا در اجرای این طرح به مسوولان کمک کنند امری که شاید به صورت اصولی حتما باید با کمک آحاد مختلف مردم انجام گیرد اما داشتن یک نگاه ایجابی و بهره برداری از واژه «یک میلیارد» به عنوان یک سیاهه برای ارایه عملکرد مشخص تا ایام پایانی دولت سیزدهم، تکلیف این طرح را در ابتدا برای کارشناسان مشخص کرد.
ارسال نظر