اگر مردم سبک زندگی خود را تغییر ندهند به سوی فروپاشی خواهیم رفت / جریانات متوهم به مقالات علمی مراجعه کنند

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، طبیعت می تواند حکومتی را به سقوط برساند در این گزارش به این سوال پاسخ می دهیم.لینتون کالدول، دانشمند علوم سیاسی که در تمام عمر خود سعی کرد تا یک مفهوم بین رشته ای در سیاست و زیست شناسی را تبلیغ و گسترش دهد در مقاله ای با عنوان «گفت وگوها در زیست شناسی و سیاست» در سومین پانل سالانه انجمن سیاست و علوم زیستی و انجمن علوم سیاسی آمریکا در کنوانسیون سال 1984 در واشنگتن دی سی در مورد واژه «بیوکراسی» گفت: جنبه اول و اساسی بیوکراسی مربوط به تأثیر واقعی نیروهای حیات بر جامعه بشری است، خواه درک یا شناسایی شده باشد و یا درک نشده باشد. جنبه دوم به تأثیرات درک شده از یافته ها و کاربردهای علوم زیستی بر جامعه اشاره دارد.

به نظر می رسد کالدول در جمله اول به صورت کلی به این مساله اشاره کرده است نیروهایی که بر حیات بشر یعنی تمامی انسانها تاثیر می گذارد می تواند هم درک و شناسایی شده باشد و هم درکی از آن وجود نداشته باشد به همین دلیل اتخاذ تمامی تصمیمات سیاسی و اقتصادی در سطح جهان می تواند ابعاد درک نشده نیروهایی که بر حیات بشر تاثیر می گذارد را گسترده تر کند. به بیان ساده می توان گفت که تاثیر تصمیم دولت برزیل در برداشت از جنگل های آمازون در ابعاد گسترده می تواند در تشدید خشکسالی در خاورمیانه تاثیرگذار باشد و یا تصمیم دولت چین در عدم تعهد به کاهش گازهای گلخانه ای می تواند گرم شدن کشورهای اروپایی در تابستان را تشدید کند.

با توجه به اینکه وقتی در مورد نظام طبیعت در سطح کره زمین صحبت می شود دقیقا در مورد یک نظامی با قدمت چند میلیارد سال با سازوکارها و تقسیم وظایف میلیمتری سخن به میان می آید، قطعا تاثیر هر تصمیمی که ابعاد بین المللی و حتی منطقه ای دارد به صورت مستقیم در این نظم طبیعی تاثیر گذار است و برای تعریف این مساله و گفتگو کردن پیرامون آن باید از تعاریف نوینی همچون بیوکراسی، تغییر اقلیم و ... و تبعات ناشی از بی توجهی به این مسایل صحبت کنیم.

تغییر اقلیم اما در سالهای گذشته زنگ خطر را برای این مواجهه تاریخی بین انسان و طبیعت به صدا در آورد مطابق اعلام سازمان های بین المللی اگر دولت ها نتوانند میزان انتشار گازهای گلخانه ای را در جهان تا سال 2050 کاهش دهند، مسیر تغییر اقلیم وارد یک مرحله بی بازگشت خواهد شد و این دومینو در دهه های بعد از آن می تواند وارد مراحلی همچون انقراض دسته جمعی و نابودی حیات بر روی زمین شود.

اگر مردم سبک زندگی خود را تغییر ندهند به سوی انقراض هشتم خواهیم رفت

در این باره محمد درویش، کنشگر محیط زیست در گفتگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، تصریح کرد: پیش بینی های موسسات بین المللی نشان می دهد که اگر مردمان جهان سبک زندگی خود را تغییر ندهند ما به سوی «کلاکس» یا فروپاشی پیش خواهیم رفت و شاهد انقراض هشتم خواهیم بود.

وی گفت: اگر کشورهای عضو کاپ 27 نتوانند به تعهدات خود عمل کنند و میزان گازهای گلخانه ای را تا سال 2050 به کمتر از 10 میلیارد تن در سال کاهش ندهند، افزایش دمای کره زمین به بالاتر از 4 درجه خواهد رسید و این 4 درجه به این معنی است که نزدیک به 70 درصد از تنوع زیستی را بر روی زیستگاه های خاکی و آبی در جهان از دست خواهیم داد و این به معنی فروپاشی زیستی در جهان است.

9 میلیارد نفر از انسان های روی زمین قرن 22 را نخواهند دید

فعال برجسته محیط زیست کشور اضافه کرد: یک موسسه بین المللی دیگر پیش بینی کرده است که بیش از 9 میلیارد نفر از انسان های روی زمین قرن 22 را نخواهند دید و تعداد انسان هایی که قرن 22 را خواهند دید رقمی بین 500 میلیون تا یک میلیار نفر خواهد بود.

سالانه 100 هزار گونه زیستی را تنها در اقیانوس آرام از دست می دهیم

درویش بیان کرد: در زمان فعلی میزان گاز گلخانه ای که کشورها تولید می کنند رقم بسیار وحشتناکی است و بخش بزرگی از آن ناشی از صنایع سیمان است و مطابق آمار بعد از چین و آمریکا صنعت سیمان بزرگترین تولید گاز گلخانه ای در جهان است و در حقیقت این صنعت بزرگترین ضربه را به تاب آوری زمین می زند.

کنشگر محیط زیست افزود: یکی از لیست هایی که هر سال انتشار آن بر نگرانی های فعالان محیط زیست می افزاید، لیست قرمز iucn است که هر ساله بر تعداد گونه های در معرض خطر تهدید و در معرض انقراض افزوده می شود.

در حال حرکت به سمت فروپاشی هستیم

وی با اشاره به اینکه شاهد عقب نشینی محسوس در یخچال های طبیعی هستیم و مولفه ها به ما نشان می هد که در حال حرکت به سمت فروپاشی هستیم، ادامه داد: ما سالانه 100 هزار گونه زیستی را تنها در اقیانوس آرام از دست می دهیم و تمامی اینها به دلیل مداخلاتی است که انسانها در طبیعت انجام داده اند.

تلاش ناسا برای یافتن مکان دیگری برای زیست انسان ها

درویش گفت: عمده دلیل تلاش های موسسات بین المللی فضایی از جمله ناسا برای پیدا کردن مکان های دیگری برای امکان وجود زیست انسان ها نیز همین مساله است زیرا دانشمندان عمدتا از اصلاح رفتار جمعی انسان ها و دولت ها ناامید شدند و سعی می کنند یک راه حلی برای حفظ ژنوم انسان در قرن های آینده پیدا کنند.

این فعال برجسته محیط زیست کشور تصریح کرد: کشور ما نیز از قبل موقعیت جغرافیایی در معرض شدیدترین این تاثیرات قرار دارد. بسیاری از رودخانه های بزرگ و دایمی ما در کشور مانند کارون و سفید رود یا در یک یا دو سال اخیر خشک شدند یا در معرض خشک شدن قرار دارند. همچنین 90 درصد تالاب های ما در فهرست سیاه مونترال قرار دارد و این یک هشدار برای پایان مسابقه بی نتیجه دولت ها جهت نابودی طبیعت است.

کشورهای توسعه یافته به تعهدات اقلیمی خود عمل نمی کنند

وی در پاسخ به این سوال که بالاخره چه زمانی الگوی رفتار و تصمیمات دولت ها در قبال طبیعت تغییر پیدا خواهد کرد؟ افزود: تنها راه ما این است که آگاهی را بدون ملاحظات سیاسی و ایدئولوژیک به اشتراک بگذاریم و مردم جهان باید احساس کنند که همگی سوار یک قایق هستند که این احساس متاسفانه هنوز وجود ندارد.

درویش گفت: متاسفانه کشورهای توسعه یافته برخلاف ادعاهای خودشان در مقابله با تغییرات اقلیم به تعهدات خود عمل نمی کنند و ملاحظات سیاسی دارند که پیشبرد آن برای این دولت ها مهم تر از نجات زمین است.

95 درصد اقیلم شناسان جهان تغییر اقلیم را یک خطر جدی تلقی می کنند

کنشگر محیط زیست عنوان کرد: جریاناتی که توهمات و توطئه ها را دلیل طرح این مباحث می دانند باید به مقالات منتشر شده در نشریات علمی که به صورت مستقل منشر می شود توجه کنند همچنین 95 درصد اقیلم شناسان جهان که عضو آی سی سی سی هستند خطر تغییر اقلیم را یک خطر جدی تلقی می کنند و نشانه های آن را به صورت ویژه شناسایی کرده اند.

این فعال برجسته محیط زیست کشور با اشاره به اینکه روی کار آمدن دولتها در کشورهای بزرگ از جمله آمریکا می تواند این روند را کند و یا به شدت آن بیافزاید، تاکید کرد: خطر ترامپیسم خطری برای کشور آمریکا نیست بلکه با روی کار آمدن چنین اشخاصی اقلیم کره زمین هر روز بیشتر از گذشته به سمت نابودی پیش می رود زیرا این تیپ سیاست مداران به داده های علمی توجهی نمی کنند و همواره آن را انکار کرده اند.

به گزارش رکنا، با در نظر گرفتن شرایط فعلی این سوال در ذهن ها متبادر می شود که در جنگ بین دو دیدگاه که یکی از بیوکراسی و احترام به قواعد طبیعی برای ضمانت حیات بشر در قرن های آینده سخن می گوید و دیگری که ویژگی های انسانی و مکاتب مورد احترام انسان مدرن از جمله دموکراسی را نسخه رهایی بخش می داند کدام یک برنده خواهند شد و آیا انسان خواهد توانست بر حکم انقراض خود که از سوی مام طبیعت بر سرنوشت او صادر شده است، فائق آید؟

وبگردی