رکنا گزارش می دهد
دریاچه ارومیه هنوز قابل احیاست؛ اما اگر چاههای غیرمجاز بسته نشود، تنها یک خاطره خواهد شد
رئیس مؤسسه تحقیقات آب هشدار میدهد که احیای دریاچه ارومیه تنها با مدیریت دقیق منابع و محدود کردن مصرف کشاورزی ممکن است و هر گونه بارش سیلآسا در شرایط خشکسالی، بدون تدبیر، میتواند به سیلاب و نابودی بیشتر منجر شود. بارورسازی ابرها هم تنها ۵ تا ۱۵ درصد کمک میکند و راه حل اصلی نیست.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، دریاچه ارومیه، یکی از بزرگترین دریاچههای آب شور جهان و نماد بحرانهای محیط زیستی ایران، سالهاست که با کاهش سطح آب و افزایش شوری دستوپنجه نرم میکند. هرچند تصاویر ماهوارهای و آمارهای رسمی حکایت از وخامت اوضاع دارند، اما رئیس مؤسسه تحقیقات آب، محمدرضا کاویانپور، با اطمینان اعلام میکند که «دریاچه ارومیه قابل احیاست». او اما بلافاصله شرط احیای این پهنه آبی را روشن میکند: محدود کردن برداشتهای غیرمجاز، مدیریت دقیق مصرف کشاورزی و هدایت جریان ورودی آب به سمت دریاچه.
به گفته کاویانپور، مطالعات ماهوارهای نشان میدهد که کاهش سطح آب تنها نتیجه خشکسالیهای طبیعی نیست، بلکه برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی و جریانهای ورودی است که روند احیای دریاچه را متوقف کرده است. «اگر چاههای غیرمجاز مسدود شوند و مصارف کشاورزی به شکل منطقی مدیریت شود، دریاچه میتواند نفس بکشد»، او تأکید میکند. این اظهارات نشان میدهد که احیای ارومیه بیش از هر چیز به اراده مدیریتی و اجرای قوانین بستگی دارد و راه حلهای فنی به تنهایی کافی نخواهد بود.
یکی از راهکارهای مطرح برای افزایش بارش و جبران بخشی از کسری آب دریاچه، بارورسازی ابرهاست؛ اما کاویانپور آن را بهعنوان راهحل اصلی معرفی نمیکند. او توضیح میدهد که بارورسازی ابرها اکنون در سازمان فناوریهای نوین آبهای جوی انجام میشود و تنها میتواند میزان بارش را بین ۵ تا ۱۵ درصد افزایش دهد، مشروط بر ورود سامانه بارشی مناسب به کشور. «بارورسازی ابرها التیامدهنده است، نه راه حل مشکلات»، او با صراحت میگوید.
رئیس مؤسسه تحقیقات آب به دو روش برای بارورسازی ابرها اشاره میکند: نخست، استفاده از ژنراتورهای زمینی که با یونیزه کردن هوا، فرآیند چسبیدن ذرات نانو و تشکیل قطرات باران را تسریع میکنند و دوم، تزریق مستقیم به داخل ابر با استفاده از پهباد یا هواپیما. این اقدامات در حال انجام است، اما اثر واقعی آن محدود و وابسته به شرایط سامانههای بارشی است.
یکی از خطرات تازهای که کارشناسان نسبت به آن هشدار میدهند، پدیدهای موسوم به «شلاق هیدرولوژیکی» است. این پدیده به معنای وقوع بارشهای سنگین پس از دورههای طولانی خشکسالی است که زمین خشک توان جذب آب را ندارد و به همین دلیل سیلابهای ناگهانی و شدید رخ میدهند. کاویانپور در این باره میگوید: «در شرایط خشکسالی، زمین ظرفیت جذب پایین دارد، بنابراین هر بارش سنگین میتواند تبدیل به سیلاب شود. ما به وزارت نیرو هشدار دادهایم که آماده مدیریت سیلابهای سنگین باشند».
این هشدارها نشان میدهد که حتی اگر بارشهای سنگین رخ دهد، بهرهبرداری از آن برای احیای منابع آبی آسان نخواهد بود. در حوضههای آبریز، معمولاً در انتهای رودخانهها سدهایی ساخته میشوند و انتقال آب حاصل از بارشهای سیلآسا به دیگر مناطق، کاری دشوار و هزینهبر است. بنابراین مدیریت منابع، کاهش برداشتهای غیرمجاز و برنامهریزی دقیق کشاورزی همچنان محور اصلی هر استراتژی احیا محسوب میشوند.
بهعبارت دیگر، دریاچه ارومیه هنوز زنده است، اما احیا و بازگشت به وضعیت طبیعی آن، نیازمند اراده جدی مدیریتی، رعایت قوانین و هماهنگی بین بخشهای مختلف آب و محیط زیست است. اگر این اقدامات انجام نشود، حتی تکنولوژیهای پیشرفته همچون بارورسازی ابرها هم نمیتواند جلوی روند تخریب را بگیرد و دریاچه با خطر خشک شدن کامل مواجه خواهد شد.
ارسال نظر