منافع وزارت ارتباطات، مانع برخورد مؤثر با ماینرها در بحران خاموشی کشور!

به گزارش رکنا، این روزها خاموشی های مکرر برق دیگر صرفاً یک خبر ناخوشایند در پایین صفحه تلویزیون یا صدای اعتراض خانواده‌ها نیست بلکه به بحرانی تمام‌عیار در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده که از بخش خانگی و مغازه‌های محلی تا شرکت‌های دانش‌بنیان و بخش واقعی اقتصاد را درگیر کرده است. کسب‌وکارها زمین‌گیر شده‌اند، شهروندان مستأصل‌اند و شبکه‌های اجتماعی لبریز از روایت‌های شخصی و انتقادهای بی‌وقفه نسبت به خاموشی‌های مکرر است. اما پرسش اصلی این است: ریشه این خاموشی‌ها کجاست؟ آیا همه‌چیز به ناترازی برق بازمی‌گردد یا عوامل دیگری نیز در این وضعیت دخیل‌اند؟

ماینرها؛ مسأله‌ای فنی با راه‌حل ساده

رئیس‌جمهور بارها در سخنرانی‌های خود از فعالیت غیرقانونی ماینرها به‌عنوان یکی از عوامل بحران برق نام برده است. اگرچه این مسئله قابل انکار نیست، اما راه‌حل آن نیز پیچیده نیست. وزارت نیرو با همکاری وزارت ارتباطات می‌تواند مکان‌هایی با مصرف برق مشکوک را شناسایی کند.

یکی از روش‌های ساده، قطع پنج‌دقیقه‌ای برق در نیمه‌شب در مناطق مختلف است. اگر ترافیک اینترنت* ناگهان کاهش یابد، احتمالاً ماینرها در آن محل فعال‌اند. اما این راه‌کار چرا اجرایی نمی‌شود؟ زیرا منافع مالی وزارت ارتباطات در فروش اینترنت با منافع کنترل مصرف برق در تضاد است. تا زمانی که این تعارض منافع حل نشود، برخورد با ماینرهای غیرمجاز در حد شعار باقی خواهد ماند.

ناترازی برق؛ تکرار یک روایت یا مسئله‌ای پیچیده‌تر؟

در اولین مواجهه با مسئله خاموشی، اغلب از "ناترازی" سخن گفته می‌شود اما ناترازی دقیقاً چیست؟ 

متخصصان صنعت برق توضیح می‌دهند که منظور از ناترازی، فاصله میان ظرفیت تولید برق و میزان اوج مصرف در بازه‌هایی خاص، نظیر ماه‌های تیر و مرداد است. زمانی که تمام نیروگاه‌ها با ظرفیت کامل وارد مدار می‌شوند ولی باز هم نمی‌توانند پاسخ‌گوی تقاضا باشند، این فاصله را «ناترازی» می‌نامند.

با این حال، نکته قابل‌توجه آن است که خاموشی‌ها از مهر و آبان 1403 آغاز شده‌اند، یعنی حتی پیش از رسیدن به اوج مصرف. این وضعیت حاکی از آن است که مسئله تنها در مصرف برق نیست، بلکه در توانایی تولید نیز اختلال وجود دارد.

تعمیرات عقب‌مانده؛ پاشنه آشیل تولید برق

 نیروگاه‌های کشور به‌دلیل تعمیرات امکان دارد از مدار خارج‌ شوند. طبق برنامه‌ریزی مرسوم، باید تعمیرات اساسی نیروگاه‌ها در فصل زمستان انجام شده و تا نیمه خرداد به پایان برسد. این زمان‌بندی توسط مدیریت شبکه برق کشور به نیروگاه‌ها ابلاغ می‌شود. با این حال، شواهد حاکی از تأخیر جدی در اجرای این برنامه در سال جاری است.

دلایل این تأخیر نیز گاه ساده اما مخرب هستند: از عدم پیگیری مسئولان ستادی گرفته تا غیبت و مرخصی افراد کلیدی که باعث تعویق در سفارش قطعات حیاتی شده‌اند. در نتیجه، ظرفیت قابل‌توجهی از تولید برق به دلیل تأخیر در تعمیرات، به‌صورت غیرفعال باقی می ماند.

خروج اضطراری نیروگاه‌ها؛ بی‌نظمی ساختاری در قلب صنعت برق

یکی دیگر از مشکلات جدی، پدیده «خروج اضطراری» نیروگاه‌هاست؛ حالتی که در آن به‌دلیل نقص فنی ناگهانی (مثلاً نشتی یا سوراخ‌شدن تجهیزات)، یک نیروگاه بدون برنامه قبلی از مدار خارج می‌شود. در چنین شرایطی، طبق اصول فنی، باید به‌سرعت محل آسیب شناسایی شده و فرآیند بازگشت به مدار آغاز شود، با نظارت مستقیم مدیر نیروگاه.

اما اگر این روند به‌موقع پیگیری نشود، تعداد خروج‌های اضطراری افزایش یافته و ظرفیت تولید به‌طور چشمگیری کاهش می‌یابد. بی‌تفاوتی مدیریتی در این زمینه، خود به یکی از عوامل بحران بدل شده است.

خاموشی؛ از خط قرمز تا وضعیت عادی

در گذشته، قطع برق امری حساس و پرسش‌برانگیز بود. مدیران برق منطقه‌ای در صورت اعمال خاموشی، باید پاسخگو می‌بودند اما امروز، خاموشی دیگر نه خط قرمز است و نه هزینه‌بر برای مدیران. برق در مقیاس‌های گسترده و بدون پیگیری قطع می‌شود، بدون آنکه کسی مسئولیت بازگشت سریع نیروگاه‌ها را مطالبه کند.

واگذاری اختیار خاموشی به استانداران؛ سیاست در لباس فنی؟

تصمیم‌گیری درباره خاموشی به استانداران تفویض شده؛ اقدامی که وزارت نیرو آن را در چارچوب اختیارات استانی توجیه کرده است. اما سؤال اینجاست: آیا استانداران تخصص فنی در مدیریت شبکه برق دارند؟ و حتی اگر داشته باشند، آیا می‌توانند از فشارهای سیاسی و اقتصادی استان‌ها در امان بمانند؟ وقتی خاموشی صنایع بزرگی مانند چادرملو در میان باشد، احتمال مداخله‌های غیرتخصصی و سیاسی افزایش می‌یابد. نتیجه این فرآیند اغلب، قطع برق بخش خانگی است که واکنش سیاسی کمتری به دنبال دارد.

خانگی یا صنعتی؛ کدام بخش باید قربانی شود؟

سؤال مهم دیگر، اولویت در قطع برق است: خانگی یا صنعتی؟ وزارت نیرو می‌گوید که صنایع بزرگ تنها حدود ۳۰۰ مشترک دارند، در حالی که ۵۰ تا ۶۰ هزار مشترک نیز در شهرک‌های صنعتی فعالیت می‌کنند. اگرچه صنایع بزرگ حدود ۲۵ درصد اقتصاد را نمایندگی می‌کنند، اما برق خانگی نیز صرفاً به منازل محدود نمی‌شود؛ کسب‌وکارهای کوچک، استارت‌آپ‌ها، مراکز خدماتی و حتی زیرساخت‌هایی مانند چراغ راهنمایی، همگی به برق خانگی متصل‌اند. بنابراین قطع برق خانگی، به‌معنای آسیب زدن به نیمی از ساختار اقتصادی کشور است؛ فقط به‌دلیل آن‌که صدای این بخش کمتر شنیده می‌شود.

صادرات برق؛ آدرس غلط دیگر

برخی نیز صادرات برق به کشورهای همسایه، به‌ویژه عراق را عامل کمبود داخلی می‌دانند. اما کارشناسان تأکید می‌کنند که سهم صادرات برق در مقایسه با مصرف داخلی ناچیز است.بنابراین نمی‌توان صادرات را دلیل خاموشی‌های گسترده دانست و آن را جایگزین نقد بر سوء‌مدیریت داخلی کرد.

ماجرا نه ناترازی برق، بلکه ناترازی مدیریت است

در نهایت، مسأله اصلی کمبود برق نیست، بلکه ضعف در مدیریت و پاسخ‌گویی است. نیروگاه‌ها وجود دارند، ظرفیت تولید وجود دارد، اما سازوکار نظارتی و اجرایی، ناکارآمد است. از تأخیر در تعمیرات تا خروج‌های اضطراری بدون پیگیری، از بی‌عملی در کنترل ماینرها تا تصمیم‌گیری‌های سیاسی در حوزه فنی، همگی نشان می‌دهد که بحران نه در تولید، بلکه در مدیریت نهفته است. خاموشی امروز دیگر یک فاجعه نیست، بلکه ابزاری برای فرار از پاسخ‌گویی شده است.

به گزارش رکنا، اگر مردم با مورد مشکوکی درخصوص ماینرها مواجه شدند با وزارت نیرو تماس بگیرند. شرکت‌های توزیع در تمام استان‌ها موظف‌اند رسیدگی کنند. اگر هم گزارشی رسید و رسیدگی نشد، حتماً مجددا اطلاع رسانی کنند. مردم می‌توانند گزارش‌ها درباره ماینرها و مزارع غیرمجاز استخراج رمزارز را به سرشماره پیامکی ۳۰۰۰۵۱۲۱ ارسال دهند.

****

* در یک مزرعه ماینینگ (مثلاً با 500 دستگاه)، با توجه به حداقل مصرف هر دستگاه، مصرف آنها جمعاً می‌تواند به صدها گیگابایت ترافیک ماهانه برسد. به همین دلیل، برخی معتقدند می‌توان با پایش لحظه‌ای مصرف برق و ترافیک اینترنت به حضور مزارع غیرمجاز پی برد.

  • فیلم / مار کبری در کفش پنهان شد؛ حادثه‌ای از دل طبیعت وحشی

وبگردی