ضرورت آموزش های قبل از ازدواج  /  رئیس اداره بهزیستی هشترود اظهار کرد

به گزارش رکنا،  رئیس اداره بهزیستی هشترود گفت: بطوریکه روزانه شاهد جوانانی هستیم که نامه درخواست طلاق در دست، از پله های دادگستری و شورای حل اختلاف و بهزیستی در رفت و آمد هستند،تعداد این متقاضیان آنقدر زیاد و غیرطبیعی است که همه کارشناسان و مسئولان را نگران کرده است.

با بررسی هایی که در مصاحبه‌های اولیه می کنیم، شاهد یک سردرگمی و ناتوانی در حل مسئله های ابتدایی و بعضاً عدم درک فلسفه ازدواج، عدم آشنایی با وظایف و نقش های زن و شوهری و نداشتن مهارت برقراری ارتباط موثر با همسر، مداخلات و طرفداری های کورکورانه والدین به ویژه مادران ، تفکر کلیشه ای و غلط «صلح و آشتی امکان ندارد» یا « مشاوره فایده ندارد» «همه راه ها را رفته ایم، بی فایده است» ، « اختلاف فرهنگی زیادی داریم » و در نهایت یک جمله مشترک « دوستش ندارم...و نمی توانم ادامه بدهم ...» مواجه هستیم.

که از نظر کارشناسی یکی از دلایل این افزایش و یکی از راه های کاهش این جدایی ها، گذراندن دوره های کامل آموزش پیش از ازدواج است که در کشور و به ویژه منطقه ما جدی گرفته نمی‌شود و طرح آموزش های قبل از ازدواج به برگزاری چند جلسه تشریفاتی- که برای خالی نبودن عریضه تشکیل میشود- خلاصه میشود که تأثیر چندانی ندارد.

تا زمانیکه گذراندن این آموزش ها به یک فرهنگ و ضرورت اجتماعی تبدیل نشود و جوانان و‌ والدین در خود احساس نیاز نکنند و این آموزش ها در فرهنگ ازدواج ما نهادینه نشود، ما نه تنها با کاهش طلاق مواجه نخواهیم شد، بلکه روز به روز طلاق فرزندانمان از نزدیک لمس نموده و شاهد شکست های مکرر آنها در زندگی مشترک خواهیم شد.

متاسفانه جوانانی که برای جدایی از همدیگر مشاوره قبل از طلاق می آیند، نه تنها آموزش های مهارتی قبل از ازدواج را ندیده اند، بلکه به طور سنتی هم توسط والدین خود آموزش ندیده و آمادگی لازم را برای ورود به زندگی مشترک کسب نکرده‌اند.

به جرات می توان ادعا کرد، اکثر جوانان بعد از ازدواج تازه به فلسفه ازدواج فکر میکنند.

بعد از ازدواج به معیارهای یک همسر خوب‌ و متناسب با خود فکر میکنند.

جوانان تازه بعد از ازدواج ، به این مسئله فکر میکنند، که آیا من آمادگی لازم را داشتم یا نه؟

آیا فردی که انتخاب کرده ام، با ویژگیهای رفتاری، اجتماعی، عقیدتی، اقتصادی و.... من تناسب دارد یا نه؟

حتی والدین بعد از ازدواج فرزندان‌شان تازه به این موضوع فکر میکنند که خانواده طرف مقابل با ما هم کف و‌هم طراز هست یا نه؟

همه این اتفاقات نشان میدهد، ما مردمانی هیجانی و احساسی هستیم و اول تصمیم میگیریم و بعداً فکر میکنیم...

و نتیجه این رفتارها و تصمیمات این می شود که بعد از اینکه یکسال و دو سال از زندگی مشترک این جوانان خام و بی تجربه گذشت و بعد از اینکه بر ما ثابت شد، در انتخاب خود دقت نکرده و وقت لازم را نگذاشته ایم... و با توجه به اینکه قدرت حل مسئله ما پایین است، بلافاصله و با همان عجله و با همان هیجان و احساسات تصمیم یه جدایی گرفته و دو پای خودرا در یک کفش می کنیم و بر طبل جدایی می کوبیم...

همه این فرآیند و این اتفاقات تلخ که ما روزانه شاهد آن هستیم دو مشکل اساسی را بر ما عیان می کند:

▫️اولی ضرورت گذراندن آموزش های قبل از ازدواج ( چه آموزش های رسمی و آکادمیک توسط مربیان و چه آموزش های سنتی توسط افراد با تجربه خانواده)

▫️دومی آموزش و فرزندپروی توسط والدین بطوریکه در کنار تأکید و تشویق به آموزش رسمی و قبولی در کنکور ها و آزمون ها، اندکی هم به فرزندان خود، آموزش نقش زنانگی و مردانگی ‌و زندگی مشترک و... بدهیم تا قبل از تصمیم به ازدواج آمادگی نسبی را در قبول مسئولیت زندگی مشترک داشته باشند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟